به گزارش مشرق، محمدعلی صمدی، نویسنده در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد: «سید حسن ن ص ر ا ل ل ه» روز شنبه، بیست و دوم شهریور سال هفتاد و شش، یک روز پس از دریافت خبر شهادت فرزندش در جبهه جنگ، باید در مراسمی که از مدت ها پیش تعیین شده بود، سخنرانی می کرد.
او بعدها درباره آن روز چنین گفت:«لحظاتی بعد از شروع سخنرانی احساس کردم چیزی نمیبینم. از شدت گرما عرق از سرو صورتم سرازیر شده بود و شیشه های عینکم را پوشانده بود. خواستم دستم را دراز کنم و دستمال کاغذی بردارم و عرق روی چشم و صورتم و دست کم شیشه های عینکم را تمیز کنم. اما در یک لحظه به ذهنم رسید که برخی از رسانه ها هویت بیگانه دارند و ممکن است برنامه تولیدی خود را به اسراییل بفروشند و همه گمان کنند که من برای فرزندم گریه میکنم.
بنابراین ترجیح دادم صورتم خیس بماند، ولی به دست دشمن بهانه ندهم که بگوید پدر داغدیده، پشت تریبون ایستاده بود و برای جوان ارشد خویش گریه میکرد و در عین حال دیگران را به شهادت فرا میخواند. من یکی از خانوادههای شهدا بیش نیستم.»
هدیه به روح بلندپرواز این شهید، صلوات
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.