به گزارش مشرق، بیست و دوم دی ۱۳۳۷ در همدان متولد شد. بیمار بود و تلاش پزشکان فایدهای نداشت تا اینکه لطف خداوند و برکت دعای پدر و مادر شامل حالش شد و با توسل به ائمه اطهار(ع) شفا یافت.
در ۳ سالگی سایه گرم پدر را از دست داد و مادر همه تلاشش را برای تربیت شایسته او به کار گرفت. در ۱۰ سالگی به دزفول رفت تا در کنار برادرش کار کند. او ضمن تحصیل و کار در دزفول، زبان عربی را به خوبی آموخت که در دوران جنگ تحمیلی کاربرد بسیاری برای او داشت.
در اوج مبارزات مردمی بر ضد رژیم طاغوت به زادگاهش همدان بازگشت و به دلیل فعالیتهای انقلابی، شکنجه شد و به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب و با شکلگیری سپاه پاسداران، عضو این مجموعه شد و بارها در جبهه نبرد حضور یافت.
توانمندی جسمانی بالا، استعداد درخشان و قدرت یادگیری سریع، "عبدالصمد یونسی" را به یکی از ورزیدهترین نیروهای عملیاتی و چریکی تبدیل کرد و فرمانده آموزش نظامی سپاه منطقه ۷ کشور شد.
او که بارها مجروح شده و خم به ابرو نیاورده بود ۲۹ آبان ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکرش در منطقه عملیاتی ماند و هرگز به زادگاه بازنگشت.
در وصیتنامه شهید عبدالصمد یونسی آمده است: »ای انسان های خاکی که به این دنیا دل بستهاید؛ بدانید که به تار عنکبوتی چسبیدهاید که هیچ امیدی به دوام آن نیست. دیده را بگشایید و حبلالله را پیدا کنید و به آن چنگ بزنید که حبلالمتین است.
در سبیلالله قدم بردارید؛ آخرش مرگ است و اگر مسیری غیر از مسیر خدا باشد؛ نابودی است و اگر مسیر خدا باشد؛ حیات است و زندگی جاوید. توجه کنید؛ دنیا درست مثل مدرسه است؛ اگر درست کار کنید در آخر به کلاس بالاتر می روید، اما اگر غیر از این باشد رکود است و خجلت و عذاب؛ پس کمی بیدار باشید».
"تبسم نسیم" روایت ناتمامی از منش و روحیه اوست در قالب خاطرات کوتاه به قلم محسن صیفی کار. کتابی از سلسه کتابهای معرفی فرماندهان همدان در دوران دفاع مقدس. مجموعهای ارزشمند که هرچند سعی در معرفی اسطورههای دارالمجاهدین همدان داشته، اما نتوانسته حق شهدا را آن چنان که شایسته است؛ ادا کند.
تقدیم دو شهید از یک خانواده
خانواده یونسی نهتنها "صمد" که برادرش "ابوالقاسم" را هم تقدیم انقلاب کردند. او که متولد ۱۳۳۵ بود؛ مشتاقانه به جبهه نبرد شتافت و سال ۱۳۶۷ در عملیات غرورآفرین مرصاد آسمانی شد.
شهید ابوالقاسم یونسی پیش از شهادت به مدت ۲ سال، مدیریت مرکز آموزشی، درمانی سینا(فرشچیان فعلی همدان) را برعهده داشت. همسرش، شهناز فخوری درباره او میگوید: «شهید ابوالقاسم یونسی، بهیار بیمارستان و فردی بسیار منضبط، دارای اخلاق نیکو و مؤمن بود که متواضعانه با همه برخورد میکرد.
وی میافزاید: «او همواره برای فعالیت در بیمارستانهای صحرایی به مناطق عملیاتی میرفت و به دلیل وظیفهشناسی و عملکرد خوب در همدان به مدت دو سال، ریاست مرکز درمانی سینا به او سپرده شد.
فخوری بیان میکند: آخرین بار وقتی تجاوز منافقان پس از امضای آتش بس انجام شد به عنوان "نیروی رزمی" و برای کمک عازم جبهه شد که در این عملیات به شهادت رسید.
وی میگوید: از شهید ابوالقاسم دو فرزند و از برادرش، شهید صمد یونسی یک فرزند به یادگار مانده که همگی تحصیلکرده و موفق هستند».
در وصیتنامه شهید ابوالقاسم یونسی آمده است: « از راهی که پیمودهام خیلی راضی و خوشحال هستم. راهی که وجود داشت ولی طاغوتیان و جیرهخواران بیگانه آن را داشتند از نظر مردم ما محو میکردند ولی مردی از تبار اسلام و وارث حسین (ع) به نام خمینی در ظلمات طاغوت ظهور کرد و با نوری که از اسلام منشاء میگرفت؛ چنان تاریکیهای طاغوت را از بین برد که راه راستین اسلام را نمایان کرد؛ اسلامی که از صدر تا به حال با خون زنده مانده است».