سرویس جهان مشرق - نشریه آمریکایی آتلانتیک در گزارشی ویژه به قلم اد یوآنگ به واکاوی چرایی شکست آمریکا در مقابله با ویروس کرونا و مدیریت بحران به وجود آمده در این کشور پرداخت و نوشت: چه شد که اینگونه شد؟ ویروسی هزاران بار کوچکتر از یک ذره غبار قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرده است. آمریکا نتوانسته از مردم خود محافظت کند و آنها را با بیماری و ویرانی اقتصادی تنها گذاشته است. این کشور جایگاه خود را به عنوان یک رهبر جهانی از دست داده است. آمریکا میان کاهلی و بیکفایتی گرفتار شده است. در حال حاضر، درک گستره و بزرگی اشتباهات کار واقعاً سخت و دشواری است.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
آنچه در ادامه میخوانید بخش چهارم و پایانی این گزارش است.
بیشتر بخوانید:
نشریه آتلانتیک بررسی کرد/ قسمت اول
چگونه یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر و مغلوب کرد؟
عکس سمت چپ: زنی در وانتاگ نیویورک مادربزرگ خود را از روی پوشش پلاستیکی در آغوش میگیرد. عکس سمت راست: آزمایش میزان اکسیژن خون یک زن مسن در یانکرز نیویورک. (آل بلو/گتی؛ اندرو رنیزن/نیویورک تایمز/ردوکس)
ترامپ خود یکی از عوامل همهگیری کووید ـ ۱۹ است. او به تنهایی مسئول شکست و ناکامی آمریکا نیست، اما نقش اصلی را در این زمینه ایفا کرده است. همهگیری نیازمند تلاشهای هماهنگ دهها سازمان است. ران کلین در این باره میگوید: «در بهترین شرایط، به دشواری میتوان روند بوروکراسی را شتاب بخشید. این روند در صورتی شتاب میگیرد که رئیسجمهور روی میز بایستد و بگوید ‘تندتر برو’. اما اگر او پشت میزش بشیند و بگوید چیز مهمی نیست، اتفاق خاصی میافتد.»
طی روزهای اول ریاست جمهوری ترامپ، بسیاری معتقد بودند نهادهای آمریکا مانع زیادهرویهای وی خواهند شد. این نهادها تا حدودی بدینگونه عمل کردهاند، اما ترامپ آنها را نیز به بیراهه کشانده است. مرکز پیشگیری و کنترل بیماری جدیدترین قربانی وی به شمار میرود. روز ۲۵ فوریه، نانسی مسونیر رئیس بیماریهای تنفسی این مرکز با طرح امکان تعطیلی مدارس مردم را غافلگیر کرد و گفت «وقفه در زندگی روزمره ممکن است شدید باشد.» ترامپ ظاهراً از اظهارات وی خشمگین شد. او در واکنش به نظر کل سازمان را کنار گذاشته است. مرکز پیشگیری و کنترل بیماری در همه موارد همهگیری بیماری در داخل پیشگام امور بوده و الهامبخش و الگوی سازمانهای سلامت همگانی در گوشه و کنار دنیا بوده است. اما طی سه ماهی که حدود ۲ میلیون آمریکایی به کووید ـ ۱۹ مبتلا شدند و آمار و مرگومیر به ۱۰۰۰۰۰ نفر رسید، این سازمان حتی یک کنفرانس مطبوعاتی هم برگزار نکرد. دستورالعملهای این سازمان در خصوص بازگشایی کشور حدود یک ماه در قفسه خاک خوردند و کاخ سفید برنامه مبهم و بیثمر خود را منتشر کرد.
تلاش تکتک آمریکاییها بیش از تلاشهای کاخ سفید بوده است. مردم آمریکا به قیمت رفاه مالی و روانی خود ماهها داوطلبانه از فاصلهگذاری اجتماعی استقبال کردند و بدین طریق برای آمریکا زمان خریدند. فداکاری آنها با یک میثاق اجتماعی تلویحی همراه بود ــ اینکه دولت همانند کشورهایی نظیر آلمان و سنگاپور از فرصت ارزشمند به وجود آمده بهره گرفته و دست به یک تلاش فوقالعاده و جدی جهت مهار ویروس بزند. اما دولت چنین کاری صورت نداد و این امر کارشناسان را گیج و متحیر ساخت. کیتلین ریورز متخصص واگیرشناسی از مرکز تأمین سلامت جان هاپکینز در این باره میگوید: «در طول تاریخ، در مواردی بشر در راستای غلبه بر بیماریهای مسری عملاً کوهها را جابجا کرده است. اینکه ما در آمریکا در خصوص مقابله با کووید ـ ۱۹ از این میزان انرژی و نیرو بهره نگرفتهایم واقعاً رقتانگیز است.»
در عوض، آمریکا مثل خوابگردها به سمت بدترین سناریوی ممکن حرکت کرد: مردم همه تأثیرات تضعیفکننده ناشی از قرنطینه عمومی را به جان خریدند بدون آنکه پیشرفتی حاصل شود. اکثر ایالتها مجبور به بازگشایی شدند بدون آنکه آزمایشات تشخیصی کافی یا افرادی جهت ردیابی اشخاص دارای تماس با بیماران دستوپا کرده باشند. طی ماههای آوریل و مه، وضعیت وحشتناکی در کشور به وجود آمد و بطور میانگین روزانه ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ موارد جدید ابتلا به بیماری شناسایی میشدند. در ماه ژوئیه، آمارها دوباره صعودی شدند و ارقام بیسابقهای را رقم زدند.
ترامپ هیچگاه کشور را پشت سر خود متحد نساخت. او علیرغم آنکه خودش را «رئیسجمهور زمان جنگ» نامید، اما صرفاً یک جنگ فرهنگی را اداره کرد که در قالب آن حوزه بهداشت عمومی به قفس مبارزه سیاسی تبدیل شد. او که از حمایت رسانههای محافظهکار برخوردار بود، تدابیر محافظتی در برابر ویروس از ماسک گرفته تا فاصلهگذاری اجتماعی را تدابیر لیبرال و ضدآمریکایی نامید. معترضان مسلح مخالف قرنطینه عمومی در مقابل ساختمانهای دولتی تظاهرات کردند و ترامپ نیز آنها را تحریک کرد و مصرانه از آنها خواست تا مینهسوتا، میشیگان، و ویرجینیا را «آزاد» کنند. چند مسئول حوزه بهداشت عمومی به خاطر آزار و اذیتها و تهدیدات از شغل خود کنار رفتند.
این تصادفی نیست که دیگر کشورهای قدرتمند ــ برزیل، روسیه، هند، و انگلیس ــ نیز در واکنش به کووید ـ ۱۹ ناشیانه عمل کردند. سارا داگلیش از دانشکده بهداشت عمومی بلومبرگ جان هاپکینز که درباره عوامل سیاسی تعیینکننده در حوزه سلامت مطالعه میکند، در این خصوص میگوید: «وقتی افراد به دلیل کاهش اعتماد به دولت انتخاب میشوند، انتظار دارید زمانی که بیش از هر چیزی به اعتماد نیاز است چه اتفاقی افتد؟» وی میافزاید: «ترامپ رئیسجمهور است. چطور ممکن بود اوضاع خوب پیش برود؟»
کشورهایی که در زمینه مقابله با کووید ـ ۱۹ عملکرد بهتری داشتند از یک رویه جهانشمول تبعیت نکردند. بسیاری بطور گسترده از ماسک استفاده کردند؛ نیوزلند اینکار را نکرد. بسیاری آزمایشات تشخیصی گسترده را انجام دادند؛ ژاپن اینکار را نکرد. بسیاری رهبرانشان با علم آشنا بودند و فوراً دست به اقدام زدند؛ هنگکنگ اینگونه نبود ــ در عوض، سستی و کاهلی دولت توسط یک جنبش مردمی جبران شد. بسیاری صرفاً جزایری کوچک بودند و مثل آلمان یک کشور بزرگ اروپایی نبودند. هر یک از این کشورها به موفقیت نائل آمد، زیرا راه درست را در پیش گرفتند.
در همین حال، آمریکا عملکرد ضعیفی از خود نشان داد و اشتباهاتش رو به وخامت گذاشتند. کمبود آزمایشات تشخیصی موجب شد تا موارد ابتلای تائید نشده باعث ابتلای افراد بیشتری شوند و متعاقباً بیمارستانها پر از بیمار شوند و ماسک تمام شود. اینها از مؤلفههای لازم و ضروری جهت مهار گسترش ویروس هستند. توییتر پیامهای گمراهکننده ترامپ را منتشر کرد و این پیامها موجب ترس و اضطراب مردم شدند و آنها وقت بیشتری را صرف جستجوی اطلاعات در توییتر کردند. حتی کارشناسان کارکشته حوزه سلامت اینگونه مخاطرات را دستکم گرفتند. آری، قرار داشتن سکان هدایت کشور در دستان ترامپ در بحبوحه همهگیری بیماری نگرانکننده بود، اما تصور بر این بود که به مدد ثروت ملی و برتری فناورانه میتوان آمریکا را نجات داد. مایکل اوسترهلم مدیر مرکز پژوهش و خطمشی بیماریهای واگیر دانشگاه مینهسوتا در این باره میگوید: «ما کشور ثروتمندی هستیم و تصور میکنیم به دلیل این امر قادریم هرگونه بیماری واگیردار را مهار کنیم. اما اسکناسهای دلار به تنهایی قادر به هماوردی با ویروس نیستند.»
کارشناسان حوزه بهداشت عمومی با لحنی خسته از چرخه اضطراب ـ سهلانگاری سخن میگویند، چرخهای که در قالب آن شیوع بیماری توجهات و منابع مالی را به خود جلب میکند و این توجهات و منابع مالی به محض از بین رفتن بیماری فوراً رنگ میبازند. این بار، آمریکا قبل از آنکه مرحله اضطراب به پایان برسد مسیر مسامحه را در پیش گرفته است. ویروس در فصل بهار کنترل نشد، اما بسیاری از مردم، از جمله ترامپ، وانمود کردند که ویروس مهار شده است. تکتک ایالتها کموبیش دست به بازگشایی کسبوکارها زدند و بسیاری از آنها متعاقباً شاهد تعداد بیسابقه موارد ابتلا بودند. پس از آنکه موارد ابتلا در آریزونا در انتهای ماه مه به سرعت رو به افزایش گذاشت، کارا کرایست مدیر اداره خدمات بهداشتی ایالت اظهار داشت: «ما قادر به مهار بیماری نخواهیم بود. اما در عین حال نمیتوانیم از زندگی دست بکشیم.» ویروس شاید با این دیدگاه موافق نباشد.
در مقاطعی، آمریکاییها به نظر به صورت جمعی تسلیم کووید ـ ۱۹ شدهاند. کارگروه مقابله با ویروس در کاخ سفید به کار خود پایان داد. ترامپ گردهماییهای انتخاباتی را از سر گرفت و خواستار انجام آزمایشات تشخیصی کمتری شد تا بدین طریق آمارهای رسمی تصویر خوشبینانهتری ارائه دهند. کشور شبیه شخصیت یک فیلم ترسناک رفتار میکرد که معتقد است خطر رفع شده است، حتی با اینکه هیولا همچنان آزاد و رهاست. انتظار طولانی مدت برای واکسن احتمالاً یک پایان قابل پیشبینی را رقم خواهد زد: بسیاری از آمریکاییها از دریافت واکسن خودداری خواهند کرد و در میان کسانی هم که خواهان آن هستند، آسیبپذیرترینها ته صف قرار خواهند گرفت.
با این وجود، هنوز هم دلیلی برای امیدواری وجود دارد. بسیاری از کسانی که با آنها مصاحبه کردم میگفتند تحول و دگرگونی ناشی از بیماری کووید ـ ۱۹ بقدری گسترده است که شاید خلقوخوی مردم را برای همیشه تغییر دهد. هرچه باشد، تجربه موجب تقویت ذهن میشود. کشورهای شرق آسیا که در گذشته همهگیری سارس و مِرس را تجربه کرده بودند، هنگام مواجهه با تهدید ویروس کرونای جدید به سرعت واکنش نشان دادند، زیرا به دلیل تجربیات پیشین میدانستند ویروس کرونای به سرعت در حال گسترش چه کارها که نمیتواند بکند. اما آمریکا از موارد پیشین همهگیری بیماری طی دهههای گذشته چندان متأثر نشده بود (بهجز آنفلوانزای خوکی). در سال ۲۰۱۹، آمریکاییها بیشتر نگران تروریستها و حملات سایبری بودند تا شیوع بیماریهای عجیبوغریب. آنها شاید در پی این همهگیری از مصونیت سلولی و فرهنگی برخوردار شوند.
با این وجود، علائمی مشاهده میشوند دال بر اینکه آمریکایی دارند درسهای مهمی فرامیگیرند. یک بررسی صورت گرفته در ماه ژوئیه نشان داد که ۶۰ تا ۷۵ درصد مردم آمریکا همچنان فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکنند. یک شکاف حزبی در این خصوص همچنان وجود دارد، اما این شکاف کاهش یافته است. بت ردبرد جامعهشناس دانشگاه نورتوسترن که هدایت پژوهش را بر عهده داشت، در این باره میگوید: «در نظرسنجیهای عمومی در آمریکا، موافقت ۶۰ درصدی با یک موضوع به مثابه یک دستاورد فوقالعاده است.»
نظرسنجیهای صورت گرفته در ماه مه نیز نشان دادند که اکثر دموکراتها و جمهوریخواهان از زدن ماسک حمایت میکنند و احساسشان این است که ماسک باید حداقل در اماکن سرپوشیده اجباری شود. اینکه میزان موافقت با تدابیر بهداشت عمومی در کمتر از شش ماه از درجه صفر به درجه مقبولیت نزد اکثریت افزایش یابد، تقریباً بیسابقه است. اما به گفته زویی مکلارن استاد سیاست سلامت دانشگاه مریلند واقع در بالتیمور کانتی، همهگیری بیماری یک وضعیت نادر است که در قالب آن «مردم مستأصلانه به دنبال دستورالعملها و قواعد هستند.» وی میگوید بارداری نزدیکترین قیاس است که طی آن «زندگی زنان تغییر میکند و آنها قادر میگردند انبوهی از اطلاعات را جذب کنند. همهگیری نیز شبیه آن است: مردم عملاً توجه میکنند و چیزهایی فرامیگیرند.»
عکس سمت چپ: معترضان در مینیاپولیس در همان محلی که جورج فلوید به دست پلیس کشته شد. عکس سمت راست: معترضان در پارک واشنگتن اسکوئر منهتن در ماه ژوئیه (براندون بل؛ مل دی کول)
بررسی ردبرد حکایت از آن دارد که آمریکاییها واقعاً به دنبال منابع اطلاعاتی جدید رفتهاند ــ و اینکه مصرفکنندگان اخبار رسانههای محافظهکار به ویژه ذائقه رسانهای خود را بسط و گسترش دادهاند. مردم از همه طیفهای سیاسی بیش از پیش از دولت ترامپ ناراضی شدند. پس از آنکه اقتصاد کشور با سر به زمین خورد، سیستم مراقبت بهداشتی ناکارآمدی خود را نشان داد، و دولت ناشیانه عمل کرد، باور به استثناانگاری آمریکا رنگ باخت. ردبرد در این باره به من گفت: «هنگامی که یک وقفه و اختلال اجتماعی بزرگ رخ میدهد، چیزهایی که عادی و استاندارد میپنداشتیم زیر سؤال میروند. اگر نهادهایمان در این حوزه ما را مأیوس و دلسرد کنند، در حوزههای دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بیش از همه چه کسانی را مأیوس و دلسرد میکنند؟»
آمریکاییها به سمت تغییرات سیستمی متمایل شده بودند. سپس روز ۲۵ مه، جورج فلوید که از هجمه کووید ـ ۱۹ جان سالم بدر برده بود زیر فشار خردکننده زانوی مأمور پلیس خفه شد. ویدئوی دردناک مربوط به قتل وی در میان جوامعی منتشر شد که هنوز مرگ برونا تیلور و احمد آربری را فراموش نکرده بودند و تلفات بیش از حد ناشی از کووید ـ ۱۹ را متحمل شده بودند. خشم خروشان آمریکا به نقطه جوش رسید و به خیابانها سرریز کرد.
معترضان نافرمان که عمدتاً ماسک به صورت داشتند در بیش از ۲۰۰۰ شهر بزرگ و کوچک به خیابان آمدند. حمایت از جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» اوج گرفته بود: این جنبش برای اولین بار از زمان تأسیس در سال ۲۰۱۳ حمایت اکثریت را در میان همه گروههای نژادی کسب کرده بود. این اعتراضات ربطی به همهگیری بیماری نداشتند، اما معترضان به دلیل آنکه طی ماهها شاهد اقدامات اشتباه و شوکهکننده دولت بودند، عاصی شده بودند. حتی کسانی که زمانی شواهد و مدارک دال بر وحشیگری پلیس را نادیده میگرفتند اکنون متوجه وجود یک نهاد معیوب دیگر شده بودند. آنها بیش از این نمیتوانستند چشمان خود را بر روی این حقیقت ببندند.
خیره شدن به بزرگترین معضلات زمانه کار ساده و آسانی نیست. همهگیری بیماری، تغییرات اقلیمی، وقوع ششمین انقراض حیات وحش، کمبود آب و غذا ــ این معضلات از گستره جهانی برخوردارند و خطرات بسیار گستردهای را در بر میگیرند. با این حال، ما چارهای نداریم جز اینکه با آنها دستوپنجه نرم کنیم. اکنون کاملاً واضح و مشخص است که بلایای جهانی اگر با سهلانگاری تاریخی توأم شوند، چه پیامدی به بار خواهند آورد.
کووید ـ ۱۹ هجمه به پیکره آمریکا و به مثابه همهپرسی درباره اندیشههای تشکیلدهنده فرهنگ این کشور است. بهبودی امکانپذیراست، اما مستلزم یک دروننگری اساسی است. عاقلانهتر آن است که آمریکا به معکوسسازی روند تخریب دنیای طبیعی کمک کند. تخریب دنیای طبیعی همچنان به انتقال بیماریها از حیوان به انسان میانجامد. آمریکا به جای تلاش جهت منفعت بردن از بیماریها باید در راستای جلوگیری از شیوع آنها تلاش کند. این کشور باید یک سیستم بهداشتی شکل دهد که تابآوری را بر کارایی ضعیف و شکننده ترجیح میدهد و همچنین یک سیستم اطلاعرسانی به وجود بیاورد که روشنایی را بر گرما ارجح میداند. آمریکا باید اتحادهای بینالمللی، شبکه تأمین اجتماعی خود، و اعتماد به تجربهگرایی را احیا کند. این کشور باید نابرابریهای بهداشتی که ریشه در تاریخش دارند را برطرف سازد. آمریکا همچنین باید رهبران برخوردار از عقل سلیم و شخصیت والا را برگزیند که برای علم، منطق، و استدلال احترام قائلند.
همهگیری بیماری هم تأسفبار و هم آموزنده بود. ریشهشناسی این عبارت سرنخهایی به دست میدهد درباره اینکه در قالب بزرگترین چالشهای آینده همه مردم در خطر هستند و در راستای نجات همه مردم اقداماتی باید صورت پذیرند.