به گزارش مشرق، «حسن رشوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: سوم نوامبر یا ۱۳ آبان امسال، پنجاه و نهمین انتخابات ریاست جمهوری امریکا برگزار میشود. ۲۰۰ سال است که مردم امریکا در چنبره چرخه معیوب قدرت که در دستان دو حزب جمهوریخواه با نشان «فیل» و دموکرات با علامت «الاغ» است، گرفتارند. اکنون این دور از انتخابات توسط صاحبنظران امریکایی و بینالمللی مجموعهای از «ترینها» را به خود اختصاص داده است. «بدترین»، «پرتنشترین»، «عجیبترین»، «سرنوشتسازترین»؛ اینها توصیفاتی است که به انتخابات آینده دادهاند. اما ترامپ، انتخابات آینده را «فاسدترین» انتخابات تاریخ امریکا میداند. او معتقد است، دموکراتها پیشاپیش، «تقلب» در انتخابات را کلید زدهاند و چنانچه این انتخابات به شکست وی منجر شود، فاسدترین انتخابات تاریخ امریکا خواهد بود. بسیاری بر این باورند امریکا روزهای سختی را در پاییز و زمستان آینده تجربه خواهد کرد. چهار کلید واژه «تقلب»؛ «جنگ داخلی»؛ «انقلاب» و «تجزیه» تبدیل به پرکاربردترین واژهها در ماههای اخیر شدهاست. در کشوری که بیش از ۳۰۰ میلیون اسلحه در دست مردم است و اخیرا خرید سلاح ۹۴ درصد رشد داشته است، در فردای انتخابات، با فرض پیروزی «جوبایدن» و عدم پذیرش نتیجه انتخابات توسط ترامپ صاحب نظران سیاسی معتقدند که این کشور در چنین شرایطی، به سمت جنگ داخلی خواهد رفت.
در چنین وضعیتی مشاهده می کنیم عدهای در رسانهها و مطبوعات خود برای «جوبایدن» ستاد انتخاباتی زده و هر روز با انتشار مقاله یا گزارشی با نگاه خوشباورانه و سادهانگارانه، وعده انتخاب نامزد حزب دموکرات را میدهند! گویا عدهای در داخل در هماهنگی با خارج، برای تغییر محاسبات مردم و مسئولان، تلاش میکنند تا حزب دموکرات و «بایدن» را مظهر «عقلانیت» و حزب جمهوریخواه و به خصوص ترامپ را نماد «ماجراجویی» قلمداد نمایند و با یک دوگانهسازی پوچ، بار دیگر کشور و اقتصاد ملتهب ایران را به وعدهها و وعیدهای دموکراتها گره بزنند. در نقد این تفکر نخنما، چند نکته گفتنی است:
۱. امریکا یک حاکمیت رو به افول است که به رغم ادعای سیادت برجهان، دههها است درگیر نابرابریهای روبه تزاید اجتماعی و فروپاشی فرهنگی قرار دارد و درخارج نیز بهرغم همه هزینههای هنگفتی که میکند، طعم تلخ شکستهای راهبردی را چشیدهاست. بنابراین دلخوشکردن به چنین حاکمیتی آن هم پس از انتخاباتی که امریکا بر لبه تیغ «جنگ داخلی» قرار خواهد داشت، یک نوع سادهانگاری و بلاهت سیاسی است.
۲. ماهیت و ساختار حاکمیت امریکا که بر استخوانهای ۳۰۰ میلیون کشته بنا شده، بر «استکبار» و «تبعیضنژادی» نهادینه شده است. در چنین حاکمیتی که بر مبنای آموزههای صهیونیزم جهانی استوار است، هیچ جناح، حزب، جریان و شخصیت و فردی نمیتواند خارج از این چارچوب و ساختار عمل کند. بنابراین حزب دموکرات و جمهوریخواه و عناصر آن، فقط عروسکهای دستآموزی هستند که دیکتههای لابیهای قدرت را تکرار و اجرا میکنند.
۳. دشمنی و خصومت با اسلام ناب محمدی (ص) که ایران انقلابی، نماد آن است در ذات حاکمیت امریکاست و این جزء اصول مسلّم سیاست خارجی ایالات متحده است. در چهلو یک سال گذشته، موضعگیریهای همه دولتها و مجالس امریکا یک مسیر واحد بوده است و آن تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی است! در این بین، البته روشها و شگردهای مقابله با ایران تفاوت دارد. حزب جمهوریخواه، نماد دست و پنجه چدنی امریکاست و حزب جمهوریخواه سمبل دستکش مخملین! آن یکی با جنگ سخت و ماجراجویی و این یکی باجنگ نرم و البته زهرآگینتر همواره به میدان مبارزه باانقلاب و مردم انقلابی ایران آمدهاست.
۴. پیروزی یا عدم پیروزی هریک از کاندیداهای انتخابات امریکا (ترامپ و بایدن)، هیچ تفاوتی برای ایران انقلابی ندارد. هدف اصلی آنها، جلوگیری از تحقق «ایران قوی» است که بتواند با تکیه بر استعدادها و تواناییهای بیشمار خود، تبدیل به الگویی برای ملتهای آزاده جهان شود.
فراموش نمیکنیم که اجرای ظالمانهترین و بیرحمانهترین قطعنامههای تحریم در زمان ترامپ انجام شد و از یاد نبردیم که اوباما در صهیونیستیترین محفل امریکا (آیپک) با خباثت تمام گفت؛ اگر می توانستم تمام پیچ و مهرههای تأسیسات هستهای را باز میکردم و آن را از بین میبردم. چه بایدن برسر کار بیاید ویا ترامپ، نقشه راه دشمن تغییر نخواهد کرد. برجام هستهای (برجام ۱) باید به برجامهای ۲ و ۳ و ۴ و... گره بخورد. امروز استکبار بیش از انرژی هستهای از نفوذ منطقهای و گسترش عمق راهبردی ایران انقلابی عصبانی است و به صف کردن شیوخ وابسته عرب برای عادی سازی روابط با رژیم آدمکش صهیونیستی را باید در راستای همین عصبانیت و جلوگیری از عمق راهبردی ایران دانست.
۵. آنچه در باره تفاوت بایدن و ترامپ گفته میشود بیشتر تاریخ مصرف انتخاباتی دارد. گروهی به پیروزی بایدن بدین خاطر دلخوش داشتهاند که دوباره امریکا به برجام برگردد و گشایشهایی حاصل شود و به زعم خودشان، برگ برندهای برای انتخابات سال آینده، نصیبشان شود. تصوری باطل که نتیجهای جزفرصتسوزی و خسارت ندارد.
۶. قالب کارشناسان معتقدند امریکا پس از تابستان داغی که پشت سرگذاشت و گرفتار اعتراضات روبه افزایش مردمی بود، پاییز و زمستان داغی را پیش رو خواهد داشت. بنابراین نتیجه بدترین و فاسدترین انتخابات امریکا، چیزی جز سرعتیابی افول امریکا نیست.
۷. در حالی که برخی در داخل در آرزوی پیروزی دموکراتها و «بایدن» هستند، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در یادداشتی در «سیانان» نوشته که اگر در انتخابات ۳ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ۹۹) وارد کاخ سفید شود، به برجام برخواهد گشت تا زمینهای شود برای شروع مجدد مذاکرات برای تقویت برجام و واردکردن مسائل دیگر در آن. این موضعگیری بایدن مهر بطلانی بر سادهانگاری کسانی است که هنوز هم مصرند که دموکراتها بدون قید و شرط به برجام باز خواهند گشت. بایدن در این یادداشت برنامه سه مرحلهای خود در مورد ایران را برشمرده و گفته که راههای هوشمندانهتری نیز برای سختگیری علیه ایران وجود دارد. او نوشته که سیاست «فشار حداکثری» ترامپ در قبال ایران برای سیاست خارجی امریکا یک شکست و برای ایران «یک موهبت» بود. نامزد دموکراتها مدعی است که ایران امروز بیشتر از زمانی که ترامپ زمام امور را در دست گرفت، به بمب اتمی نزدیک است. این موضع «بایدن» نشان از آن دارد که در صورت پیروزی او در انتخابات نوامبر، ایران اسلامی باید با رئیس جمهوری خبیثتر از ترامپ مواجه باشد. بنابراین فلسفه خوشبینی رسانهها و نخبگان فکری جریان اصلاحات از هم اکنون زیر سؤال است.