به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در خصوص بی ثباتی سیاسی و مدیریتی دولت اصلاح طلب در کانال تلگرامی خود نوشت: اواخر مهر پارسال، اعتراضات خیابانی در لبنان شکل گرفت. برخی اضلاع طیف 14 مارس که متهم اول فساد و ناکارآمدی دولت هستند، کوشیدند در آتش آشوب و بی ثباتی بدمند. اما سید حسن نصرالله به جای گروکشی و سوار شدن روی موج اعتراضات، آب بر آتش فتنه ریخت و گفت:
«باید مسئولانه سخن گفت. همه باید در برابر شرایط خطیر کشور مسئولیتپذیر باشند. برخی میخواهند از مسئولیت شانه خالی کنند. این، نشانه فقدان عِرق ملی و ارزشهای اخلاقی و انسانی در قبال سرنوشت مردم است.
شایسته نیست برخی که در همه دولت ها حضور داشتند، اکنون سوار بر موج شده و مطالبه مبارزه با فساد کنند. با بحران جدی درخصوص عدم اعتماد مردم به مقامات مواجهیم. از کنارهگیری دولت حمایت نمیکنیم و دلیل آن هم این است که امکان ندارد دولت جدید طی یک سال تشکیل شود».
با این حال، حریری آبان 98 استعفا کرد و به جای وی، حسان دیاب و سپس مصطفی ادیب مامور تشکیل کابینه شدند. اما آن دو هم تحت فشار خارجی استعفا دادند و وضعیت بیدولتی برای 11 ماه ادامه یافت. پیشبینی سید حسن نصرالله کاملا درست بود؛
هر چند او بیش از هرکس نسبت به سوء مدیریت دولت طی سه دهه گذشته معترض بود، اما نگذاشت کسی بنزین روی آتش دشمن ساخته بریزد.
این رفتار حکیمانه، از فرمانده شجاع و نافذالبصیرهای صادر شد که «تزیپی لیونی» وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی دربارهاش گفته بود «هرگاه نصرالله سخنرانی میکند، ما در اسرائیل خود را میبازیم».
ایران، پایتخت مقاومت است و به همین دلیل، دشمن منفعل و نگران از سرنوشت غربگراها، مجبور است به برخی «لیبرال- داعش» ها دستور خود زنی بدهد؛ فشار به دولت برای استعفا. این همان کاری است که مدعیان حمایت از خاتمی، با شعار عبور از خاتمی و خروج از حاکمیت در آخر دولت اصلاحات مرتکب شدند.
عایدی دشمن چیست؟ ایجاد بیثباتی سیاسی و مدیریتی وسط جنگ اقتصادی، مظلومنمایی به نفع طیف غربگرا که متهم به سوءمدیریت و مورد اعتراض مردم است، ممانعت از انباشت عبرتهای اعتماد به دشمن، و متهم کردن نظام به اینکه نگذاشت دولت کار کند، و... سناریوهای بعدی.
افراطیون مدعی اصلاحطلبی سه سال قبل تیتر زدند که منتقدان دولت، دنبال پروژه «عبور از روحانی» هستند اما پس از دیدن افول شدید محبوبیت روحانی ، جا خالی دادند و عملیات روانی استعفا را پیش کشیدند.
آنها وقیحانه، آقای روحانی و دولتش را «نامزد و دولت اجارهای» خوانده بودند و اکنون در ماههای پایانی، نگاهی تاریخ مصرف گذشته داشتند. در مسئولیت نشناسی و غیر قابل اعتماد بودنشان، همین بس که مسئولیت قصور و تقصیرهای خود را نمیپذیرند. آنها با دادن آدرس اعتماد به آمریکا، در حق مردم خیانت کردند.
ماموریت آنها یکی بیشتر نیست؛ همان که «اکبر گنجی» از افراطیون مدعی اصلاحطلبی چند ماه قبل فاش کرد:
«ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم.
وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت های راست افراطی هستیم. تلویزیون، مال بنسلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست.
ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.