به گزارش مشرق، مناقشات و منازعات مرزی و سرزمینی همواره زمینه تبدیل شدن به عرصههای رقابت و منافع توسعهطلبی یا موازنهسازیهای استراتژیک را از طریق مداخلهگری متکی به بهانههای گوناگون فراهم کردهاند. مناطق سوقالجیشی آنچنان جذابیتی برای بازیگران مداخلهگر دارند که آنها حاضرند برای آن هزینههای گوناگون را متحمل و به منافع راهبردی حاصله امیدوار باشند. در محیط پیرامونی ایران، غرب آسیا، تنگههای دریایی، آبراههای مهم، منابع انرژی و مناطق ویژه جغرافیایی از این جملهاند که قرهباغ کوهستانی با کارکردهای گوناگون با ویژگیهای مواصلاتی، منابع انرژی و خطوط انتقال، مزیتهای اثرگذاری و نزدیکی جغرافیایی برای مهار یا تهدید رقبا یا موازنهسازی استراتژیک در قبال ایران و روسیه و نهایتاً منافع اقتصادی و امنیتی، از همگی آنها بهرهمند است.
بیشتر بخوانید:
عکس/ ادامه تنش در قرهباغ
با اینکه قفقاز در حوزه تمدنی، تاریخی-سیاسی و فرهنگی ایران قرار دارد و ایران بیش از دیگر بازیگران از حق واکنش در قبال ناامنی و بیثباتی و تغییر موازنه قدرت و حضور بازیگران مداخلهگر با بهانههای یک جنگ نیابتی برخوردار است، این تصویر از ضرورت بازیگری فعال دیده نمیشود.
امریکا، ترکیه، رژیم صهیونیستی و بازیگران خرد همچون تروریستهای دستساز ترکیه وکردهای پ. ک. ک و منطقه، به بهانه مناقشه سرزمینی قرهباغ و نقاط پیرامونی آن، پرچمداری امنیتی، نظامی و سیاسی و رسانهای را در دست دارند، ولی نگاهی غیرهوشمند و غیرفعال، شرایط ایران را در قبال این منطقه حساس همانند بیطرفی در جنگ جهانی دوم کرده که هزینههای آن را با قحطی و مرگ میلیونها ایرانی و اشغال سرزمینی دادهایم. امریکا از یک سو به دنبال گسترش حضور خود و ناتو در قفقاز جنوبی و موازنهسازی و مهار روسیه و دستگذاشتن بر منابع انرژی برای الحاق و انتقال به منابع انرژی شرق مدیترانه و منابع انرژی کشورهای صهیو- عربی با ترمینال اسرائیلی است و از سوی دیگر برای قطع شریان ارتباطی – ترانزیتی و تجاری ایران در محور غرب به شمال و تنگتر کردن محاصره تجاری ایران است. صهیونیستها با بهرهمندی از ۴۰ درصد انرژی آذربایجان و تهاتر آن با تسلیحات خود، عرصههای سلطه و نفوذ در آذربایجان را گسترش داده و با شانتاژ ارمنستان به روابط دیپلماتیک دست یافتهاند و حلقه حضور و نفوذ در نقاط پیرامونی ایران را گسترش میدهند.
ترکیه با شعار قومیتی، ولی با ماهیتی عثمانی به دنبال گسترش مرزهای حضور و نفوذ همهجانبه و موازنهسازی فشار به ایران و روسیه در قبال مطالبه خروج از سوریه و عراق است و همزمان از مناسبات تجاری گسترده با ارمنستان بهرهمند میشود و مینسک ابزاری برای استمرار بحران قرهباغ است و تقریباً هیچیک به دنبال حل مناقشه نیستند. روسیه برای بازگرداندن نفوذ روسی در ارمنستان، تنبیه ایروان را تا حدودی تحمل میکند و اهرمهای خود در آذربایجان را نیز حفظ کرده است.
نه ارمنستان قدرت تولید ارمنستان بزرگ تا سواحل خزر و دریای سیاه را داراست و نه آذربایجان با تکیه بر متحدان از راه رسیده قادر به بازپسگیری قرهباغ است که بر اساس پشتوانههای تاریخی و بینالمللی حق سرزمینی و حاکمیتی در قرهباغ دارد. جنگافروزی صهیونیستها و ترکیه با ابزارهای تسلیحاتی و تروریستهای داعشی در حاشیه مرز ایران که با چتر حمایتی امریکا دنبال میشود، در وهله اول امنیت و منافع ملی ایران را با خطرات روزافزون و سپس منافع استراتژیک روسیه را تهدید میکند. پاسخ به شرایط ویژه در قفقاز جنوبی با بیطرفی فعال راه به جایی نمیبرد و دیپلماسی فعال امنیتی و سیاسی رسانهای را میطلبد. نقاط حضور تروریستها و صهیونیستها در این منطقه هدف مشروع عملیاتی ایران است که باید با صراحت اعلام و اقدام شود و رایزنی با روسیه و کشورهای ارمنستان و آذربایجان و ترکیه برای یک مدیریت منطقهای راهحل سیاسی مذاکره، باید مبنای دیپلماسی فعال قرار گیرد. مناسبات دوجانبه با آذربایجان و ارمنستان مقولهای جدا از بیثباتی هدفمند در مرزهای شمالی ایران است که باید عزم باورپذیر ایران در قبال این بیثباتی به مداخلهگران نشان داده شود. پاسخ به ترکیه در ادلب و به امریکا در دیگر نقاط باید با صراحت و اقدام عملی بیان شود.