به گزارش مشرق، راهی که بسته شد، وصلی که هجران شد، عطشی که بیشتر شد و دلهای بسیاری را در دهه آخر صفر امسال هوایی کرد؛ زیارت کربلا امسال رویایی دست نیافتنی برای بسیاری از مردم شد؛ مردمی که هر ساله در همین روزها به آن قدم میگذاشتند.
امسال اما همان قدر که شیوع کرونا روی همه شئون زندگی دست گذاشت و آنها را دستخوش تغییر کرد این تجربه بهشتی را هم از زائران و دلدادگان حسینی (ع) دریغ کرد.
رسالت بوذری مجری برنامه «مخاطب خاص» که چندین سال است برنامهاش را از همین سرزمین مقدس روی آنتن میبرد اما امسال هم به سختی توانست اذن حضور در کربلا را بگیرد تا روایتگر حال و هوای این روزهای کربلا برای زائرانی باشد که با حسرت نظارهگر بارگاه اباعبدالله (ع) از قاب شیشهای تلویزیون هستند.
«مخاطب خاص» این شبها از استودیویی مقابل حرم اباعبدالله الحسین (ع) حوالی ساعت ۲۲:۳۰ روی آنتن شبکه سه میرود.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتگو با رسالت بوذری درباره تجربه اجرای متفاوتترین ویژهبرنامه «مخاطب خاص» همزمان با اربعین ۹۹ است؛
* امسال اجرای «مخاطب خاص» با تجربهای متفاوت همراه شد. به دلیل شیوع ویروس کرونا حتی نوعی ممنوعیت و محدودیت در برخی قسمتهای «مخاطب خاص» در محرم امسال هم داشتید که باعث شد برنامه را از استودیویی در تهران اجرا کنید. این تجربه را چگونه دیدید؟ به ویژه که این روزها بسیاری باید از خانههایشان حرم امام حسین (ع) را از پنجره «مخاطب خاص» زیارت کنند.
به نظرم چنین محدودیتی گاهی میتواند شیرین هم باشد، چون وقتی در فراق حرف میزنید بغض درونی شما تاثیر کلام را هم متفاوت میکند. ما در محرم و در دهه اول هر لحظه امید داشتیم که بتوانیم به کربلا برویم. هر شب به این امید که ویزا هماهنگ میشود برنامه را ادامه میدادیم هر چند همین اجرای استودیویی برنامه در تهران هم احوالات دیگری داشت به طور مثال مهمانان استودیوی تهران نمیتوانستند به کربلا بیایند و اگر آنجا بودیم دستمان برای انتخاب مهمان باز نبود.
تجربه اجرای «مثل ماه» در ماه رمضان از این حیث یک ویژگی داشت که با گسترهای از قصهها مواجه شدیم و آن را در «مخاطب خاص» در ایام محرم هم ادامه دادیم و هر شب افرادی که برای نشر معارف حسینی کاری کرده بودند به برنامه دعوت شدند خواه بین مردم شناخته شده بودند و یا کسی آنها را نمیشناخت. همین مسیر را در شبهایی که در کربلا برنامه داشتیم ادامه دادیم مثلاً یک شب خادمان حرم امام حسین (ع) مهمان ما بودند. البته ما فقط به خادم بودنشان اکتفا نکردیم و در هر برنامه مهمانانمان قصه داشتند. فکر میکنم امام حسین (ع) امسال مسیر دیگری را در برنامه ما باز کرد که خیلی پر برکت بود.
فراق خیلی وقتها درهای دیگری را باز میکند. در کربلا ما سعی داریم سلام دورترها و جاماندهها را برسانیم و وقتی در تهران هستیم از طریق قصههای آدمها ارتباط با امام (ع) را برقرار میکنیم و اصل همین است که در نهایت این ارتباط بر قرار شود.
* چه ویژگیای در جغرافیای «کربلا» هست که هر سال میلیونها نفر را در پیاده روی اربعین به سمت خود میکشاند؟
اتمسفر کربلا ویژه است و با هیچ کجای این عالم قابل مقایسه نیست. قطعهای از بهشت خدا روی زمین است و طبیعی است که همیشه آرزوی خود من این است که در آن فضا برنامه اجرا کنم.
ما این شکوه را به پیش خود حضرت میبریم و میگوییم که آقاجان دوستت داریم و البته میدانیم که باید دور باشیم، بگوییم که دل ما پیش شما بود و نشد. به این فکر کنیم که امسال گذراست و با افول این بیماری همه نیازمندان و عشاقش دوباره میتوانند این مسیر را طی کنند * این شبها چند باری در برنامه برای آنها که دورند و به خاطر کرونا نمیتوانستند حضوری به پیادهروی اربعین بروند تاکید کردید که از خانه زیارت کنند؛ تفاوتی در این تجربه میبینید؟
رهبری در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند که مردم شکوه و شکایت خود را پیش امام حسین (ع) ببرند. بگویند که آقاجان ببین در روزگار غیبت چطور گیر کردهایم. در فرازهای پایانی دعای افتتاح شبیه به این شکوه آمده است که میگوید: «خدایا از نبود پیامبرمان که درود بسیار تو بر او خاندانش و از ناپیدایی مولایمان و بسیاری دشمنانمان و کمی نفراتمان و… به تو شکوه میآوریم.»
ما این شکوه را به پیش خود حضرت میبریم و میگوییم که آقاجان دوستت داریم و البته میدانیم که باید دور باشیم، بگوییم که دل ما پیش شما بود و نشد. به این فکر کنیم که امسال گذراست و با افول این بیماری همه نیازمندان و عشاقش دوباره میتوانند این مسیر را طی کنند.
* فکر میکردید روزی این ممنوعیت در بسته شدن راه کربلا و پیاده روی اربعین رخ بدهد؟
به این موقعیت چندان فکر نمیکردم و بارها با خودم این شعر را میخواندم که «ای خدا این وصل را هجران مکن.»
* این چندمین سال اجرای شما در «مخاطب خاص» است؟
امسال پنجمین یا ششمین سال است که این برنامه را داریم.
* و اگر خدایی ناکرده این برنامه یک روز تمام شود یا دیگر نباشد...
دق میکنم. باور نمیکنید که یک قسمت از این برنامه با هیچ برنامهای برابری نمیکند. البته من کارم را با خود امام حسین (ع) بستهام اگر او زمانی اراده کند که نشود من دیگر نمیتوانم کاری کنم. من وظیفهام نوکری است. همه کاری هم که میکنم برای آن دنیاست. من سالها روزنامه نگاری کردم یک روز فکر کردم اگر شب اول قبر بگویند آنچه کردهای هیزم جهنم بوده است چه باید بکنم بنابراین مسیرم را عوض کردم. من برای اهل بیت (ع) کار میکنم و مسیرهای متفاوتی برای نوکری آنها وجود دارد.
* شاید خیلی از برنامهسازان و یا حتی مردم عادی باشند که دوست دارند جای شما باشند شکرانه این حضور و تشرف را چطور به جا میآورید؟
«از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید» کسی نیست که بگوید میتواند شکرش را به جا آورد اما تا جایی که بتوانم کارهایی میکنم که بیشتر شخصی است و گفتن ندارد.
* چه ناگفتههایی هست که بخواهید درباره این فضا بگویید؟
نویسندهای کتابی دارد به نام «عتبات»؛ سه جلدش «اینجا نجف است»، سه جلد «اینجا کاظمین است» و همینطور چندین جلد درباره کربلا و سامرا که به ۱۳ جلد میرسد و صرفاً هم درباره موقعیت مکانی این شهرها نوشته و توصیف کرده است. حرفهای زیادی هست که گفته نشده و گفتهها در مقابل ناگفتهها همچون قطره آبی در مقابل دریاست.
* چه سختیهایی دارد کار کردن در این فضا؟ به ویژه که چشمهای بسیاری هم به شما به عنوان نمایندگانشان در کربلاست؟
همه عوامل برنامه با حال ویژهای به استودیو میآیند؛ حالی که حسینی است و برای برنامه و لحظهلحظه آیتمها تلاش میشود. دو هفته زودتر برخی از عوامل آیتمهای برنامه را آماده کردند و اینگونه نیست که بگوییم برویم کربلا و رو به روی گنبد دوربین بکاریم و من جلوی دوربین حرف بزنم. من ۱۵ سال است در صداوسیما کار میکنم و کم دیدهام بخواهند پلاتو و آیتم قبل و بعدش را با هم هماهنگ کنند و اینقدر برنامهریزی باشد. در برنامههای اجتماعی اینقدر نظم و برنامه نیست چه برسد به برنامههای مذهبی.
* چه مسئولیتی در این فضا برای خودتان قائل هستید؟ چون فکر میکنم چنین برنامههایی مسئولیت آدمی را هم سنگینتر میکند.
روایتی داریم که طبق آن امام رضا (ع) فرمودهاند شما محاسن کلام ما را بگویید و پیرایهای بر آن نبندید مردم خودشان جذب میشوند. ایراد ما این است که محاسن این کلام را نگفتهایم و حرف خود را بیان کردهایم. ما در برنامهها از این سخنان کم و زیاد کردهایم و من به این سخن باور دارم که فلش برنامهها باید به سمت امام حسین (ع) باشد نه اینکه خود را نشان دهیم.
* نگرانیای هم دارید که وقتی سخن ائمه را بیان میکنید مردم نوعی مقایسه کنند که در جامعه کنونی چه چیزهایی محقق نشده است یا چه نقصهایی با کلام ائمه اطهار (ع) دارد؟
یک مسئولیت اجتماعی داریم و یک مسئولیت فردی و اگر در حوزه مسئولیتهای اجتماعی معضل وجود دارد من کارگزار آنها نیستم. از طرف دیگر فرض را بر این مبنا میگذاریم که حرف شما درست است اما مگر ما در حوزه مسئولیتهای فردی درست عمل کردهایم که در حوزه اجتماعی انتظاراتمان بالاست. جامعه مجموعی از افراد است و اگر من نوعی به درستی زندگی کنم جامعه گلستان میشود. ایا ما در کاسبی واقعاً آنگونه که اهل بیت (ع) میخواهند هستیم؟ در زندگی شخصی با خانواده براساس روایات عمل کردهایم؟ این فرافکنیها سالهاست که باب شده است. البته که باید گفت «الناس علی دین ملوکهم» اما اینکه «خود «من» چگونه زندگی میکنم؟» مغفول واقع شده است.
* چند بار تاکنون به کربلا رفتهاید؟
نشمردهام. اگر هم شمرده بودم نمیگفتم. میرزا اسماعیل دولابی حرف خوبی بیان کرده است اینکه اگر غذای لذتبخشی را خوردهاید بگویید من هنوز گرسنه هستم. من گاهی بعد از بازگشت میگویم دلتنگ آن فضا هستم و دوستانم میگویند هنوز ۲۴ ساعت هم رد نشده است، ولی واقعیت این است که باید آن فضا را حس کرد و در این صورت اصلاً به شمارش نمیآید...
در چنین فضایی وقتی طی یک بازه زمانی جهان دیگری را میبینید که آدمها از دهان خود در میآورند و به دهان زائر امام حسین میگذارند دنیای شما هم دگرگون میشود * امسال پیاده روی اربعین برای ایرانیان و خیلی از کشورها ممنوع شد فکر میکنید چه ویژگیای در این فضا بود که مردم از دیدنش محروم شدند؟
در روزگاری زندگی میکنیم که رقابت برای زندگی بهتر، آرامتر و لوکستر آنقدر شدید و بیرحمانه است که آدمها هر چه را در این عالم میبینند برای خودشان میخواهند. در عین اینکه شعار هم بسیار میدهیم که به طور مثال هر چه برای خود میپسندی برای دیگری هم بپسند اما رقابتی سخت هم در جریان است.
در چنین فضایی وقتی طی یک بازه زمانی جهان دیگری را میبینید که آدمها از دهان خود در میآورند و به دهان زائر امام حسین (ع) میگذارند دنیای شما هم دگرگون میشود. مردمانی که یک سال میاندوزند و پسانداز میکنند که در ۱۰ روز به بهترین شکل آنها را میبخشند. تصور هم نکنید فرد پولداری است که اینگونه میبخشد و مقداری از زندگیاش را در ایام خرج میکند خیر. چنین فردی از شکم زن و بچهاش میزند تا اربعین خرج کند. در دنیایی که آدمها یکدیگر را کنار میزنند تا خودشان به مقصد برسند پیاده روی اربعین تجربهای بی نظیر است از این حیث که مدل از خود گذشتگی و خرج کردن برای یک اعتقاد را میبینید. به ما گفته شده است که چنین از خود گذشتگیهایی در زمان ظهور امکانپذیر است و این شاید نمونهای از آن زمان است.
مهمان وقتی خانه ما میآید یک روز دو روز نهایت چند روز مهمانداری میکنیم و بعد خسته میشویم اما در اربعین در خانهها باز است، هر غذایی که میزبان بتواند تهیه میکند و جلوی مهمان میگذارد حتی لباسش را میشوید و همه جوره از او پذیرایی میکند. امسال نشد اما در سالهای دیگر آنها که به پیاده روی اربعین نرفتهاند به نظر من لازم است حتی یک بار با نگاه توریستی بروند. آنها که به ونیز و لندن و استانبول رفتهاند با همین نگاه یک بار هم به پیاده روی اربعین بروند و خودشان این فضا را تجربه کنند.
* نگاههای متفاوتی نسبت به تجربه زیارت کربلا در میان مردم وجود دارد و برخی به استناد اشتباه یک زائر پس از تجربه زیارت تلاش دارند اصالت این تجربه را زیر سوال ببرند، تجربه شخصی شما در این زمینه چگونه بوده است و فکر میکنید تجربه زیارت چقدر قرار میتواند متضمن دوری زائران از خطا و اشتباه باشد؟
روشنفکرها از این حرفها زیاد میزنند که بخشی هم از روی ناآگاهی است، ما روایت داریم که زائر کربلا وقتی از کربلا برمیگردد گویی از مادر متولد شده است، کربلا ناپاکی و آلودگی را میشوید و همه آنچه را که ما را در خود اسیر کرده رها میکند. ممکن نیست کسی از زیارت کربلا برگردد و زندگیاش را عوض نکند. در متن روایات آمده است که به کسی که از کربلا برمیگردد، میگویند برو و زندگیات را بساز یعنی میتواند شروع دوبارهای داشته باشد.
ممکن است بگویید کسی را دیدهام که کربلا رفته است و بعد مال مردم را هم خورده است، من نفی نمیکنم اما این کربلا یک جایی دست همین فرد را هم میگیرد. اینکه میگویند اشک بر حسین (ع) گناه گذشته و آینده را با هم میشوید، بخش آیندهاش به همین معناست که دیگر دست و دلش به سمت گناه نمیرود. چنین فردی حتی اگر پایش بلغزد دوباره برمیگردد و حصن امام است که او را برمیگردد. از این حیث کربلا رفته و نرفته خیلی فرق دارند.
* چقدر امکان دارد تجربه زیارت پس از چند نوبت تکرار تبدیل به یک تجربه روتین و کمتأثیر شود؟ برای خود شما که چند سالی است حضور مکرر در کربلا داشتهاید، این تأثیر چگونه بوده است؟
این خطری است که ممکن است همه ما را تهدید کند. آقای سیدمهدی میرباقری زمانی این خطر را گوشزد کرد و گفت سعی کنید زیارت برایتان عادی نشود. یک توسل درونی و یک رابطه شخصی و درونی است که این اتفاق رخ ندهد و ما برایش تلاش میکنیم. هر وقت هم که فکر میکنم ممکن است عادی شود همان جا این فضا مسدود میشود و خدا را شکر هیچ گاه چنین اتفاقی نیفتاده است.
سال گذشته بعد از پنج یا ۶ ماه ما با شوقی بنا بود در ابتدای اسفندماه برنامه را شروع کنیم. آن زمان درگیریهایی در عراق وجود داشت و به سختی ویزا میدادند. یک اسفند ما ویزا گرفتیم و ذوق زیادی هم داشتیم. حدود ۹ صبح به کربلا رسیدیم، شور زیادی داشتیم و همین که آنجا رسیدیم گفتم خب خدا را شکر این هفته را شروع کنیم هفتههای دیگر هم ادامه دارد.
همان لحظه آقای آشتیانی تهیه کننده برنامه زنگ زد و گفت ویروس کرونا شیوع پیدا کرده است. ابتلای دو نفر در قم تایید شده و عراق هم اعلام کرده که راه بسته است. آنج انگار آبی سرد روی من ریختند. به هر حال باید دانست این مسیر هیچ گاه هموار نبوده است. زمانی ما اراده میکردیم تهران ویزا میگرفتیم و دو ساعت بعد کربلا بودیم. من میگویم قدر ندانستیم و شاید برای ما عادی شده بود، باید این مسیر را با چنگ و دندان نگه داریم. پدر من هیچ گاه زیارت کربلا نرفت و پدربزرگم شاید تنها یک بار توانست برود پس من باید قدر بدانم. باید بدانیم امانتدار کربلا هستیم و البته امید داشته باشیم که این مسیر باز میشود.