در پاسخ به این اظهارنظر، جمعی از اصلاحطلبان این بار مستقیماً رئیسدفتر رئیسجمهور را مورد انتقاد قرار دادند و از اقدامات و تصمیمات وی چه در عرصه امور اجرایی و چه مسائل سیاسی گلایه کردند. برای مثال جواد امام از اعضای بنیاد باران خطاب به واعظی نوشت: «جنابعالی کاری بوده که علیه اصلاحطلبان خصوصا در دوره مسئولیت دفتر رئیسجمهور نکرده باشید؟ متاسفانه اصلاحطلبان امروز هزینه حضور افرادی چون شما را در دولت مورد حمایتشان پرداخت میکنند. به جای پاسخگو بودن طلبکار هم شدهاید؟»
اگر کمی با دقت نگاه کنیم خواهیم دید که درگیری اصلاحطلبان با دولت حسن روحانی حداقل دو بخش مهم دارد، بخش اول درگیری که جزئی و گذرا بود و بر سر تقسیم پستها و سمتها صورت گرفت و دقیقا از فردای پیروزی در انتخابات ۹۶ آغاز شد و در طول تابستان به اوج خود رسید و البته برای چند ماهی تداوم هم داشت و بخش دوم پس از آن زمانی که ناکارآمدی روحانی به صورت محسوسی به چشم آمد آغاز شد و تا همین امروز هم ادامه دارد.
فرهیختگان با اشاره به اینکه اصلاحطلبان در سال 92 و 96 رأی کافی نداشتند و مجبور به به حمایت از روحانی شدند میافزاید: از یکسو کارگزارانیها واعظی و نوبخت را تصمیمگیر اصلی و موجب ناکارآمدی دولت میدانستند و میگفتند: «دولت فاقد استراتژی اقتصادی است و کابینه روحانی مجمع بروکراتهای بیانگیزه است» و از سوی دیگر اعتدال و توسعهایها به ساز ناکوک جهانگیری و دیگر وزرا و مدیران اصلاحطلب دولت اعتراض داشتند و حتی در پاسخ به بیانیه کارگزارانیها نوشتند که این جماعت کارخانه تخریب علیه دولت به راه انداختهاند.
چالش اصلی اما به فاصله ۶ ماه بعد از انتخابات سال ۹۶ بروز کرد. در زمستان ۹۶ که برخی اعتراضات بروز کرد و زمینه اغتشاش را فراهم نمود، همه فهمیدند که عملکرد روحانی چه زمینهای را در کشور ایجاد کرده است. در تابستان ۹۷ انتقادات اصلاحطلبان از دولت اوج گرفت.
در همین شرایط ناگهان رئیس دولت اصلاحات لب به انتقاد از دولت گشود و به اصطلاح فرمان عبور از حسن روحانی را صادر کرد و همین هم زمینهساز تعمیق چالشها و درگیریها میان دولت و اصلاحطلبان بود. در چنین شرایطی درگیری سیاسی – اجرایی فراگیرتر از همیشه از درون تا بیرون کابینه را فراگرفت.
این وضعیت البته با تشدید ناکارآمدی و اقدامات عجیب و غریب دولت چون ماجرای افزایش ناگهانی نرخ سوخت در کشور در آبانماه گذشته تداوم یافت و به تدریج این انتقادها هفتگی و روزانه شد و حالا اصلاحطلبان که خود هم نقش موثری در پیروزی و تشکیل دولت داشتند و هم بخش مهمی از دولت را همچنان در اختیار دارند، منتقد عملکرد روحانی شدهاند. آنها امیدوارند که بتوانند این بار از مسیر جدایی از روحانی، بدنه ریزش یافته خود را جمع و جور کرده و خود را بازسازی کنند، امری که البته به این سادگیها نیست. آیا مردم باور میکنند که اصلاحطلبان از دولت جدا شدهاند و نقشی در ناکارآمدیهای آن ندارند؟