به گزارش مشرق، عباس حاجی نجاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در شرایط تشدید جنگ روانی مهمترین نقطه امید طراحان این جنگ دریافت پالسها و علایمی از داخل است که آنها را به این باور برساند که در تشدید فشارها و تحریمها و درنهایت جنگ ادراکی طراحیشده علیه مردم ایران، مسیر درستی را انتخاب کرده و بهزعم خود با یک فشار دیگر قادر خواهند بود که اراده مردم ایران را شکسته و آنها را به تسلیم وادارند.
در این عرصه، آنچه این روزها از سخنان ترامپ و مشاور جدید امنیت ملیاش در مورد سخت شدن شرایط ایران پس از انتخاب مجدد ترامپ شنیده میشود، با سخنان و مواضع امثال تاجزاده و نقیبزاده و دیگر زادهها و متأسفانه صلحخواهی رئیسجمهور و سخنان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس همه دو روی یک سکه هستند که البته نتیجه آن القای ناتوانی مردم در ایستادگی و مقاومت و ضرورت تسلیم و کوتاه آمدن البته در پوشش صلحخواهی و یا حتی جلوگیری از جنگ است.
طبعاً درک چرایی تند شدن مواضع امریکاییها چندان دشوار نیست ترامپ مدت سه سال است که با تحمیل فشار حداکثری علیه مردم ایران تقریباً همه راههای ممکن را برای شکست اراده مقاومت مردم ایران به کار گرفته تا مردم ایران را علیه نظام اسلامی به عصیان کشانده و آنها را در مخالفت با نظام به خیابانها بکشاند و در آستانه انتخابات جدید امریکا، حرفی برای گفتن داشته باشد و بهزعم خود یک اقدام مثبت در کارنامه چهارسالهاش به مردم این کشور ارائه دهد تا مجدداً به انتخاب او راضی شوند و به همین دلیل در روزهای اخیر تلاش دارد در راستای همین جنگ روانی، رعبآورترین مواضع را علیه مردم ایران به کار برد.
ترامپ سه روز پیش در تجمع انتخاباتی خود در شهر «گرینویل» ایالت کارولینای شمالی بار دیگر مدعی شد که اولین تماس تلفنی او بعد از پیروزی در انتخابات ماه نوامبر از سوی ایران خواهد بود. ترامپ گفت: آنها اولین کسی خواهند بود که بعد از انتخابات با ما تماس خواهند گرفت. اما آیا میتوانیم با آنها توافق کنیم؟ چراکه با اقداماتی که ما انجام دادهایم دارند به جهنم میروند. رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم مدعی میشود که در صورت انتخاب مجدد دولت ترامپ فشار سهمگین تحریمهای اقتصادی باعث میشود ایران بیش از این دوام نیاورد.
اگرچه فشار امریکا در ماههای اخیر علیه مردم ایران بیشتر شده است ولی مردم بهرغم تحمل مشکلات، چون نقشه دشمن را خواندهاند، ایستادگی و مقاومت را برگزیده و البته از مسئولان اجرایی کشور مطالبه به حقی دارند و نسبت به ناکارآمدی آنها گلهمند و بلکه عصبانی هستند، اما به این درک رسیدهاند که بازی در میدان دشمن جز افزوده شدن مشکلاتشان و کورتر کردن گره حل مشکلات، نتیجه دیگری ندارد.
اما در اینسوی میدان طیف گستردهای از واکنشها را میتوان دید که برآیند آنها متأسفانه مطمئن کردن دشمن به ادامه فشار و تحریمها و امیدوار کردن به نتیجه بخشی آنهاست، همانگونه که بارها با انعکاس سخنان مسئولان کشور از مؤثر بودن آن سخن به میان آوردهاند. رئیسجمهور در شرایطی از صلح به بهانه تفسیر به رأی صلح حضرت امام حسن مجتبی با معاویه سخن به میان میآورد که حداقل کارنامه هفت ساله دولت یازدهم و دوازدهم گویاترین مصداق از اشتباه اعتماد به صلح با دشمن و نشستن در پشت میز مذاکره با کسانی است که نه از معیارهای لازم برای گفتگو و عمل به تعهدات برخوردارند و نه پایبند به تعهدات و امضاهای قبلی هستند.
طیفی دیگر از هواداران و جریانات همراه رئیسجمهور هم که بارها بر اشتباه انتخابشان به خاطر رأی به نامزد نیابتی تأکید کردهاند، چون نمیتوانند پاسخگوی سؤالات بهحق مردم باشند با فرافکنی سعی دارند ضعفها و کاستیها را به موجودات موهومی معطوف کنند که نمیگذارند دولت کار کند، این طیف در آخرین مواضعشان حتی تلاش کردهاند دلار ۳۲ هزارتومانی را بهپای مجلسی بگذارند که از شروع کارش سه ماه نمیگذرد.
برآیند اینگونه مواضع بیفایده دانستن مقاومت و توصیه به تسلیم ذلیلانه در برابر فشارهای دشمن است و در این میان مدعیانی، چون احمد نقیبزاده هم به صحنه آمده و مدعی میشوند که در صورت عدم مذاکره با امریکا کل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران دچار فروپاشی میشود. او در گفتگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تأکید براین نکته که کشور به جبر شرایط و مشکلات کنونی، هیچ چارهای جز مذاکره با امریکا ندارد، مدعی میشود: در صورت تداوم و تشدید وضعیت کنونی در کشور بهخصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی که با پیروزی مجدد ترامپ، بحرانیتر هم خواهد شد، خطر فروپاشی کل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد (؟!)
در این میان به ناگاه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس وارد میدان شده و در حساب توئیتری خود مینویسد: «جناب روحانی اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن با معاویه را خواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود!»
اینجاست که دشمنان نظام به میدان آمده و از برآیند این پاس گل خودیها به دشمن روایت موردنیاز خود را استخراج و به مخاطبان داخلی ارائه میدهند.
دویچه وله که گردانندگان شبکه فارسیزبانش از ضد انقلابیون قسمخورده علیه مردم ایران هستند، در تحلیلی از این ماجرا مینویسد: «گفتههای حسن روحانی و واکنش تند مجتبی ذوالنوری که ریاست کمیسیون مهم امنیت ملی مجلس را نیز بر عهده دارد، انعکاسی از کشاکش درونی نظام جمهوری اسلامی بر سر مذاکره با امریکا برای کاستن از فشار خردکننده تحریمهای اقتصادی علیه ایران است. تحریمهای بیسابقه اقتصادی امریکا که باهدف کشاندن ایران به میز مذاکره برقرارشده، هرچند هنوز موفق به این کار نشده، اما اقتصاد ایران را بهشدت فلج کرده است. تابآوری اقتصاد ایران و معیشت مردم در برابر اینهمه فشار در حال نزدیک شدن به مرزهای نهایی خود است و اگر تا دو سه ماه آینده، تحولی در روابط ایران و امریکا در جهت کاستن از فشار این تحریمها به وجود نیاید، باید در انتظار حوادث ناگوار زیادی در کشور بود.»
و اینها همه در حالی است که در این میان مزدوران داخلی دشمن با تلاش در ایجاد اختلال در زندگی مردم و شکست روحیه مقاومت از یکسو و اخلال در بازار ارز و کالاهای موردنیاز مردم جادهصافکنی برای فشار دشمن هستند متأسفانه مدیران نیز منفعل و در بهترین حالت نظارهگر این صحنه هستند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات هفته گذشته خود در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام علی لازمه حفظ اقتدار ملی را نگاه جامع و صحیح به مسائل دفاعی، اقتصادی و فرهنگی، و حضور مدیران قوی، فعال و خسته نشو دانستند و تأکید کردند: اگرچه بسیاری از مشکلات ما مربوط به خارج از کشور است، اما علاج آنها در داخل و با تکیهبر محاسبه درست و نگاه صحیح به مسائل کشور و منطقه و با بهکارگیری تدبیر، تلاش، خرد و عزم راسخ است؛ بنابراین نباید علاج را در خارج از کشور جستوجو کرد، چراکه ما هیچ خیر و بهرهای از خارج نمیبینیم و سروصدای اراذل مسلط بر ملت امریکا نیز نباید ذهن کسی را مشغول کند.