به گزارش مشرق، پویان حسینپور، فعال فضای مجازی درباره استیضاح روحانی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
من قصد نداشتم که له یا علیه غائله استیضاح رئیس جمهور حرفی بزنم. در این چند روز هم، عمده دوستان را دعوت کردم به نپرداختن به این موضوع و استدلالم این بود که اولا این اتفاقیست که نخواهد افتاد و ثانیا، اساسا پرداخت بیش از حد به آن خصوصا با این شیوه استادیومی، بر سیاست زده شدنش خواهد افزود و عملا راه به جایی نخواهیم برد.
اما با آنچه این ۱,۲ روزه دیدم و شنیدم و اطلاعاتی که کسب کردم، دریافتم که از این پیچ خطرناک، نمیشود با سکوت رد شد و چه بسا، تبعاتی نگران کننده برای کشور داشته باشد. پس به اختصار، دلایل خود کمترینم را در مخالفت با این اتفاق در حال حاضر، عرض میکنم؛
اول: ساده ترین دلیل برای مخالفت با استیضاح روحانی، زمانبندی رخدادهای پس از آن است!
حالا که کمتر از ۸ ماه تا پایان دولت باقی مانده، عملا استیضاح چه عائدی برای مردم خواهد داشت؟! تقریبا هیچ!
خاصه اینکه بدانیم فرآیند اجرای استیضاح در مجلس، دست کم سه ماه به طول خواهد انجامید و پس از آن(در صورت منفی بودن نظر نمایندگان به ادامه کار رئیس جمهور، دولت موقت تشکیل و وظیفه زمینه سازی برای برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری را برعهده خواهد گرفت که خود این فرآیند برگزاری انتخابات، از ثبت نام نامزدها، بررسی صلاحیت ها، ایجاد سازوکارهای اجرایی(چاپ تعرفه ها، توجیه ناظران و هیئت های اجرایی، هماهنگی توزیع صندوق ها و...) چیزی حدود ۳تا ۴ ماه زمان خواهد برد و عملا در نهایت امر، زمان برگزاری انتخابات زودهنگام، با تقویم انتخاباتی که از پیش برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اعلام شده بود، تفاوتی نخواهد داشت و عملا و صرفا، یک اتفاق بی حاصل از نظر ساختاری صورت گرفته است.!
دوم: بامزه ترین دلیل برای مخالفت با استیضاح روحانی، جانشین او تا زمان انتخابات زودهنگام است!
اگر روحانی استیضاح و عزل شد، جایگزین او و رئیس دولت موقت تا انتخابات ریاست جمهوری، کسی نیست جز اسحاق جهانگیری، معاون اول! درواقع نه تنها چرخ اجرایی کشور، تغییر مسیر نخواهد داد، که دست بر قضا، حکایت از چاله به چاه افتادن هم محقق میشود و کسی که قطعا بهتر از روحانی نیست و چه بسا، مولفه های بدتر بودن را هم دارد، سکان امور اجرایی کشور را در دست خواهد گرفت و عملا در چندماهی که عهده دار قوه مجریه است، اولا هیچ بهبودی را در شرایط اجرایی و اقتصادی و معیشتی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کشور شاهد نخواهیم بود و ثانیا با حضور موقتی هایی از جنس کارگزارانی و تکنوکرات بر سر کار، زمینه برای هزار گرفت و گیر جدید در مسائل مردم و کشور فراهم خواهد شد.
سوم: نگران کننده ترین دلیل برای مخالفت با استیضاح روحانی، امیدواری دشمن خارجی است!
تجربه مشخص و مکرری وجود دارد مبنی بر اینکه هرگاه اختلافات سیاسی در داخل کشور بالا گرفت، دشمن خارجی امیدواری به ماهیگیری از آب گل آلود شده و هم موجسواری علیه ایران را تشدید کرده و چه در محیط بینالمللی(با وضع تحریمها و فشار دیپلماتیک جدید) و چه در حیطه امنیت داخلی(با فعال کردن تجزیه طلب ها و اپوزسیون وحشی و مسلح)، برای کشور مسئلهسازی میکند. چونان که اگر به یاد داشته باشیم، چه در کوران فتنه ۸۸ و چه پس از آن، دامنه فشارهای بین المللی و وضع تحریمهای جدید و طراحیهای ضدامنیتی پیچیده، گسترش پیدا کرد و با این وصف، در صورت استیضاح روحانی که طبیعتا به بروز چالشهای گسترده سیاسی و اجتماعی و امنیتی در داخل کشور منجر خواهد شد، عملا نه تنها مسائل مردم حل نخواهد شد، که بر میزان و عمق و تلخی و سختی آن نیز افزوده خواهد شد.
چهارم: اجتماعی ترین دلیل برای مخالفت با استیضاح روحانی، بی نتیجه بودن حرف درمانیست!
به حسب آنچه در سه مورد بالاتر گفته شد، استیضاح روحانی، عملا دردی را درمان نمیکند و حتی دردها را نیز افزایش خواهد داد پس اگر، کسی مدعی شد که ما از حربه استیضاح برای تحت فشار قرار دادن دولت یا برای امیدواری دادن به مردم استفاده میکنیم، بدانید که آب در هاون نمیکوبد، بلکه زمینه بروز ناامیدی گسترده تر از حال را در ملت فراهم میکند. یعنی طرح پروژه استیضاح رئیس جمهور که خودش حرف است و نتایجش هم حرف، در واقع یک پروژه حرف درمانیست و کیست که نداند مردم از حرف و حرف و حرف خسته اند و همین هی فقط حرف زدنهاست که اقشار مختلف جامعه را به ستوه آورده و حرفی که نتیجه ای در صحنه واقع در بر نداشته باشد، عملا میتواند حکم تیر خلاص بر افکارعمومی و انفجار در انبار باروت ناامیدی و یأس از بهبود اوضاع را پیدا کند.
پنجم: سیاسی ترین دلیل برای مخالفت با استیضاح روحانی، قهرمان سازی از اوست!
تا چندی پیش، حرف استعفای روحانی توسط تئوریسینهای اصلاحات از عباس عبدی گرفته تا سعید حجاریان و دیگران مطرح بود. البته استعفا خصوصا الان(در سال آخر دولت) بار روانی منفی برای روحانی دارد و عملا او را به چهره ای تبدیل میکند که عرضه به پایان رساندن دولتش را نداشت و اگر ادعای مرسوم روسای جمهور ایران را تکرار کند که نگذاشتند کار کنم، پاسخ خواهد گرفت پس چرا ۷ سال و نیم ماندی؟! اما بر خلاف استعفا، طرح استیضاح توسط مجلس در طیف مقابل او، بار روانی مثبتی به سود او به دنبال خواهد داشت و روحانی را از موضع یک مدیر ناتوان و فشل و ناکارآمد، به مدیری که نگذاشتند کار خود را به اتمام برساند(و لابد در تمام طول این سالها چنین بوده) تبدیل میکند و در نتیجه، ظرفیت یک قهرمان سازی کاذب از او، برای حامیانش(که میدانیم به رسانه بازی مسلطند) فراهم میشود.
حرف آخر؛ چه باید کرد؟!
یقه گیری و یقه گیری و یقه گیری!
باید پاسخگویش کنیم. با فشار مجلس، با حضور مردم در صحنه، با مطالبه گری جدی رسانه ای. روحانی نباید احساس امنیت مطالبه گری پیدا کند. نباید با بازیهای کاذب سیاسی و فرهنگی، جامعه را فریب دهد و مسائل اقتصادی که اولویت مسائل ماست را، به حاشیه بکشاند. استیضاح روحانی، فرصت فرار از پاسخگویی را به او میدهد و در عمل، فقط و فقط و فقط، به سود او تمام میشود!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.