به گزارش مشرق به نقل از انتخاب وی در این یادداشت به سئوال کوتاه خود از حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مورد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرده و پاسخ نوه امام (ره) را چنین منتشر کرده است: هر کسی از ظن خود شد یار من / وز درون من نجست اسرار من سپس افزودند : این خبرها هیچ حظّ و بهره ای از واقعیت ندارند.
متن کامل این یادداشت در پی می آید:
صبح امروز خبری در روزنامه ها منتشر شد که تعجب مرا بر انگیخت. خبری که مکرراً در جوامع مختلف سیاسی و حتی در میان مردم مطرح شده است؛ خبری مبتنی بر کاندیداتوری استاد معظمم و یادگار ارزنده امام (س) حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم.
با توجه به آنچه از استادم می شناختم و سابقه انتشار چنین گمانه زنی هایی برای پرسش از چند و چون ماجرا بعد از درس خدمتشان رسیدم و از ایشان درباره آنچه در جراید خوانده بودم سؤال کردم.
عادت ایشان چنینی است که در محیط درس سخن از مسائل سیاسی بر زبان نرانند و شاید به همین دلیل بود که نگاهی عمیقی به من کردند و پس از سکوت کوتاهی لبخندی مهربان زدند و در جواب بیتی از مولوی را زمزمه کردند که :
هر کسی از ظن خود شد یار من / وز درون من نجست اسرار من سپس افزودند : این خبرها هیچ حظّ و بهره ای از واقعیت ندارند .
و من در این اندیشه فرو رفتم که چرا برخی دوستان فعال در حوزه سیاست و رسانه، یادگار ارزنده امام را به اقتضای استحسانات و احتمالاتی که خود می پسندند، می شناسند و می شناسانند؟ گروهی او را در کسوت ریاست جمهوری می خواهند و گروهی دیگر آن می کنند که نشاید!
آیا روا نیست که درباره بیت شریف امام خمینی(س) عموما و حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی، این یادگار گرانقدر امام خصوصا، دست از گمانه زنی برداریم و به جای استحسان های خود ساخته مان اسرارشان را از درون بیان ، اندیشه و سیره ایشان جستجو کنیم ؟
متن کامل این یادداشت در پی می آید:
صبح امروز خبری در روزنامه ها منتشر شد که تعجب مرا بر انگیخت. خبری که مکرراً در جوامع مختلف سیاسی و حتی در میان مردم مطرح شده است؛ خبری مبتنی بر کاندیداتوری استاد معظمم و یادگار ارزنده امام (س) حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم.
با توجه به آنچه از استادم می شناختم و سابقه انتشار چنین گمانه زنی هایی برای پرسش از چند و چون ماجرا بعد از درس خدمتشان رسیدم و از ایشان درباره آنچه در جراید خوانده بودم سؤال کردم.
عادت ایشان چنینی است که در محیط درس سخن از مسائل سیاسی بر زبان نرانند و شاید به همین دلیل بود که نگاهی عمیقی به من کردند و پس از سکوت کوتاهی لبخندی مهربان زدند و در جواب بیتی از مولوی را زمزمه کردند که :
هر کسی از ظن خود شد یار من / وز درون من نجست اسرار من سپس افزودند : این خبرها هیچ حظّ و بهره ای از واقعیت ندارند .
و من در این اندیشه فرو رفتم که چرا برخی دوستان فعال در حوزه سیاست و رسانه، یادگار ارزنده امام را به اقتضای استحسانات و احتمالاتی که خود می پسندند، می شناسند و می شناسانند؟ گروهی او را در کسوت ریاست جمهوری می خواهند و گروهی دیگر آن می کنند که نشاید!
آیا روا نیست که درباره بیت شریف امام خمینی(س) عموما و حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی، این یادگار گرانقدر امام خصوصا، دست از گمانه زنی برداریم و به جای استحسان های خود ساخته مان اسرارشان را از درون بیان ، اندیشه و سیره ایشان جستجو کنیم ؟