به گزارش مشرق، محمدرضا باهنر گفتگویی با روزنامه جام جم داشته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است
در برخی از ساختارها باید تجدیدنظر کنیم
- مشکلاتی که داریم متنوع و متعدد است. بسیاری از مشکلات معلول است. علتهایی که مشکلات را بهوجود آورده، به چند دسته تقسیم میشود. یکی از علتها ساختاری است. ما بعد از ۴۰ سال در برخی از ساختارها باید تجدیدنظر کنیم. برخی از علتها هم رویکردی و برخی دیگر عملکردی است.
- مثلا امروز صحبت از گرانی خودرو، طلا، مسکن، اقلام ضروری و... است. علت همه این گرانیها یک کلمه است و آن هم ارزان شدن پول ملی است. دلایل ارزان شدن پول ملی هم متنوع است. افزایش نقدینگی، مشکلات سیستم بانکی، کمبودن تولید به نسبت مصرف، وابستگی اقتصاد به نفت و... .
- درباره اینکه چه مقدار از این مشکلات به دولت برمیگردد، باید گفت که یکسری عوامل درونزا و برخی دیگر برونزا است. متاسفانه در این رابطه هم افراط و تفریطهای زیادی داریم. برخی میگویند همه مشکلات کشور ناشی از تحریم آمریکاست. واقع قضیه این حرف غلطی است. برخی هم میگویند که تحریمهای ظالمانه آمریکا هیچ اثری روی اقتصاد ما ندارد. آن هم حرف بیربطی است.
- برخی از تهدیدات میتواند تبدیل به فرصت شود و باید از آنها استفاده کرد. مثلا رهبر انقلاب یک جایی گفتند که تحریم نفت و تحریم خرید آن ما را وادار میکند و باید به این صرافت بیفتیم که کمکم بودجه عمومی دولت را از نفت بینیاز کنیم. البته طبعا فشارهایی هم وارد میشود.
۵۰درصد مشکلات از ندانستن، نتوانستن و حال نداشتن دولت است
- اگر بخواهم براساس تحقیقات میدانی که انجام دادهام حرف بزنم، باید بگویم که در زمان دولت آقای احمدینژاد عنوان کردم که ۳۰ تا ۳۵ درصد از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از فشارهای خارجی است و ۶۰درصد بقیه هم به ندانمکاریهای داخل برمیگردد. اوایل دولت یازدهم هم من باردیگر این عدد و رقم را تکرار کردم. الان که فشارهای خارجی سنگینتر شده و به صورت دقیقتر جنگ اقتصادی را با وضع قوانین تحریمی در حوزههای مختلف کشتیرانی، نفتی، بانکی و حتی دارویی و غذایی با ایران را بهراه انداختهاند، اگر بخواهم عادلانه داوری کنم، میگویم که ۵۰ درصد از مشکلات فعلی ناشی از تحریمها و فشارهای خارجی است و ۵۰ درصد بقیه هم ناشی از استفاده نکردن از امکانات و ظرفیتهای وسیعی است که در اختیار داریم. استفاده نکردن از این امکانات هم به دلایلی مثل ندانستن، نتوانستن و حال نداشتن برمیگردد.
- برخی میگویند دولت کمتحرک است. من هم البته این حرف را قبول دارم، در عین حال در همین دولت هم وزیران پرکار و پرتحرکی هم حضور دارند. واقعیت این است که مسؤولانی هستند که شبانهروز تلاش میکنند تا مشکلات کشور رفع شود. برخی از مسؤولان هم گویی که کار را زمین گذاشتهاند و احتمالا پیش خود میگویند این هفت، هشت ماه که از عمر دولت باقی مانده، باید بگذرد. طبعا کسانی که اینگونه فکر میکنند، ماندنشان در هر سمتی به صلاح نیست و باید خداحافظی کنند و بروند.
- رهبر انقلاب هم چندی پیش فرمودند که دولت یک سال و به عبارت سه تا صد روز به علاوه ۶۵ روز وقت دارد. ۳۶۵ برای اداره یک مملکت خیلی وقت موسعی است. اینکه همه مشکلات کشور را به گردن دولت بیندازیم، ظلم است. اما اینکه همه مشکلات را ناشی از تحریمها و فشارهای خارجی بدانیم و منتظر بمانیم رئیسجمهوری یکی از کشورها چه کسی میشود، هم اقدام عاقلانه نیست و خودباختگی است.
هرگز توقع رهبر انقلاب دربرجام برآورده نشد
- برجام نقاط مثبت و منفی دارد. در این توافق یکسری گلهایی زدیم و یکسری گلهایی هم خوردیم. به هر صورت زمانی که رهبری عنوان کردند که دولت میتواند وارد یک نرمش قهرمانانه شود، مذاکراتی طولانی با کشورهای ۱+۵ پی گرفته شد. واقع قضیه اینکه دیپلماتهای ما هم جنگ حسابی کردند و در نهایت این تلاشها به برجام رسید. اینکه توقع مقام معظم رهبری و مسؤولان دلسوز نظام در برجام برآورده شد؟ هرگز.
- اخیرا از همین برجام یک استفاده سیاسی و دیپلماسی در سطح دنیا کردیم و تقریبا بهاتفاق همه دنیا درباره تحریم تسلیحاتی به نفع ما رای دادند. برجام در این زمینه در حوزه سازمان ملل، شورای امنیت و... به ما کمک کرد و آمریکا هر کجا که رفت تا تحریم تسلیحاتی علیه ما را تمدید کند، سرش به سنگ خورد. از این رو، نظرات یکطرفهای را که میگوید برجام همهاش نفع یا ضرر بود را قبول ندارم.
فرقی میان هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا نیست
- اصلا روی ساختار حکومت زورگوی آمریکا نمیشود حساب کرد. هر حزبی هم روی کار بیاید، فرقی هم نمیکند. ما باید زندگی خود را سامان دهیم و فرقی میان هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا نیست. ما هیچ دلخوشیای به خاطر روی کارآمدن رقیب آقای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نداریم. اما در صورت رای نیاوردن ترامپ، آن را ناشی از افتضاحکاریهای متعدد سیاسی او و ناامنیهایی که او در منطقه بهوجود آورده است، میدانیم. رفتار او ملت آمریکا را هم تحقیر کرده است.
- برخی معتقدند باید از برجام خارج شویم. در شرایط فعلی، خروج ما از برجام به معنای حاکم کردن قطعنامههای سابق سازمان ملل علیه ماست. ما چه دلیلی برای کار داریم؟ الان به خاطر حضور در برجام توانسیم یک پیروزی بزرگ علیه آمریکا در مجامع بینالمللی به دست آوریم. گرچه ممکن است از نظر فیزیکی اثری برای ما نداشته باشد، اما در صورت نبود برجام جامعه جهانی از نظر حقوقی متفقالقول ما را محکوم میکرد. الان با توجه به برجام جامعه جهانی متفق القول آمریکا را محکوم میکند. تفاوت این دو مشخص است.
در مجموع دولت آقای روحانی دولت موفقی نبود
- برخی میگویند دولت آقای روحانی از دولتهای بدشانس کشور است. سنگینترین تحریمها در زمان دولت فعلی رخ داده است. حوادثی متعددی مثل سیل، زلزله، کرونا و... در زمان این دولت روی داده است. البته هیچکدام از این موارد دولت را مبرا نمیکند. بالاخره دولت یکسری اقداماتی انجام میدهد که نمود عینی آن را ببینند و تصور نکنند دولت بیخیال است.
- اگر بخواهم قضاوت کنم در مجموع دولت آقای روحانی دولت موفقی نبود. البته باز هم تاکید میکنم که نمیتوان درباره دولت نهم و دهم و فعلی با یک پارامتر مشخص ارزیابی دقیقی انجام داد.
- آقای روحانی وقتی دولت یازدهم را تحویل گرفت، ما تورم ۴۲ و ۴۳ درصدی داشتیم و با رشد منفی ۵درصدی مواجه بودیم. دولت از همان روز اول گفت میخواهم تورم را تک رقمی کنم. من از نظر راهبرد از همان روز اول با این هدفگذاری دولت مخالف بودم اما دولت تصمیم گرفت و این کار را انجام داد.
- مذاکرات برجام هم یکی از نقاط قدرتمند اقدامات دولت بود، اما اشکال از همان روز اول و از مقطعی شروع شد که دولت تمام تخممرغهای خود را در سبد برجام ریخت. ۲۰۰ کشور در دنیا داریم، اما دولت سراغ پنج کشور زورگو رفت.
در بین برخی وزیران اعتماد به غرب بیشتر از اعتماد به شرق است
- معتقدم در بین برخی وزیران اعتماد به غرب بیشتر از اعتماد به شرق است. این در حالی است که در اینباره به قول مرحوم مدرس ما باید از موازنه منفی استفاده کنیم.
- ما با کشورهای همسایه، آسیای دور، آسیای مرکزی، کشورهای غیرمتعهد و... میتوانستیم روابط بهتری برقرار کنیم.
سرکشیهای قالیباف از سرمایههای بزرگ اجتماعی حاکمیت است
- آقای قالیباف باید با ادبیات و خلق و خوی نمایندگان آشنایی بیشتری پیدا کند. سابقه کاری ایشان قبل از مجلس عمدتا اجرایی و مدیریتی بوده است. مدیریت قانونگذاری و نظارت بر مجلس تا حدودی متفاوت است. اما سرکشی به مناطق و حوزههای انتخابیه مختلف، طبق قانون جزو وظایف نمایندگی محسوب نمیشود. اما این سرکشیها جزء سرمایههای بزرگ اجتماعی حاکمیت است. بنابراین حفظ سرمایه اجتماعی، کار بسیار مهمی است و نباید آن را از دست داد.
- نماینده یک سکه دورو است. هم باید در مجلس قدرتمند ظاهر شود و با دقت، علم، منطق و امکانسنجی در پیگیری مسائل حضور جدی داشته باشد و هم به حوزههای انتخابیه سرکشی داشته باشد و در مواقع لزوم به مسؤولان تذکر دهد. از این جهت سرکشی آقای قالیباف به مناطق مختلف را باید به عنوان یک اقدام خوب و پسندیده تلقی کرد.
- البته تعابیر و تفاسیر دیگری هم بعضا مطرح میشود. بعضی میگویند که این سفرها شبیه سفرهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری است. عدهای هم میگویند که این سفرها برای مقابله با دولت است. این تعابیر درست نیست.
- رؤسای مجلس از زمان مرحوم هاشمیرفسنجانی تاکنون هم از این سفرها داشتهاند و به مناطق مختلف سرکشی کردهاند. بنابراین از نظر من مخالفت کردن با اصل سفرهای رئیس مجلس مقبول نیست. البته نباید این سفرها هم به شاخ و شانه کشیدن با دولت تبدیل شود.
عملکرد دولت پای اصلاحطلبان نوشته میشود
- آقای روحانی یک عنصر ویژه است، از این جهت که قبل از سال۹۲ در جرگه اصولگرایان بوده و عضو فعال و موثر شورای مرکزی جامعه روحانیت بوده است. در سال۹۲ به دلایل مختلف، جریان اصولگرا حاضر نشد تمام قد از او حمایت کند. اصلاحطلبان هم به او چراغ سبز دادند و قاعدتا تا حدودی به آنها متعهد شد. در دولت قبلی و فعلی آقای روحانی هم اصولگرای مطرحی حضور ندارد. نمیخواهم بگویم همه وزیران آقای روحانی اصلاحطلب هستند و برخی از آنها اساسا سیاسی نیستند.
- اصلاحطلبان نمیتوانند خودشان را از عملکرد دولت آقای روحانی مبرا کنند. حال ممکن است بپذیریم یک تشکل اصلاحطلب دارد دولت خود را نقد میکند. این البته یک بحث دیگری است اما اینکه بگویند این دولت مال ما نیست قابل پذیرش نیست. آقای روحانی از آرای اصلاحطلبان استفاده کرده و در دولت خود نیروهای اصلاحطلب را به کار گرفته است. بنابراین عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم عموما پای جریان اصلاحطلبی نوشته میشود.