به گزارش مشرق، فتحی شقاقی دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین یکی از مهرههای مقاومت اسلامی و شهدای ترور است که مانند حاج قاسم سلیمانی به دستور سیاستمداران صهیونیست به شهادت رسید. فتحی شقاقی متولد سال ۱۹۵۱ بود و سال ۱۹۹۵ توسط جوخههای ترور موساد ترور شد و به شهادت رسید.
الهه آخرتی یکی از پژوهشگران و نویسندگان جوان کشور که در زمینه مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین، تحقیقاتی داشته، یادداشتی درباره فتحی شقاقی و دستاوردهایش نوشته که آن را برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است.
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
با انعقاد نطفه نامبارک اشغال در غرب آسیا به دست صهیونیستها و تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین در سال ۱۹۴۸ میلادی، تاریخ این منطقه دست خوش تحولاتی شد که خیلی زود آوازهاش به دلیل افراط اشغالگران در انجام اقدامات ضدانسانی و تروریستی در سراسر جهان پیچید و تولد پدیده مبارزه با صهیونیست را در پی داشت. با توجه به اشغال بخشی از خاک فلسطین که رفته و رفته و هر روزه بر مساحت آن افزوده میشد نخستین هستههای جنبش ضد صهیونیستی با تشکیل گروههایی در این کشور شکل گرفت که میتوان تأسیس جنبش فتح در دهه ۱۹۵۰ میلادی را یکی از نخستین تحرکات جدی دانست.
پس از جنبش فتح، سازمان آزادی بخش فلسطین یا همان ساف در سال ۱۹۶۴ پا به عرصه حیات گذاشت اما مسأله اصلی در این بود که هیچ یک از گروههای یاد شده فلسطینی تفکر اسلامی را سرلوحه مبارزاتی خود قرار نداده بودند و عموماً براساس تفکرات ناسیونالیستی با رژیم صهیونیستی مبارزه میکردند تا اینکه در سال ۱۹۸۰ میلادی جنبش «جهاد اسلامی» فلسطین به علت سطحی نگری، عدم توجه جدی به مسأله فلسطین، عدم یک متدولوژی صحیح نسبت به اسلام توسط «فتحی شقاقی» که خود یکی از اعضای جنبش اخوان المسلمین بود و تا زمان شهادت نیز عضو آن باقی ماند، در مصر پایه گذاری شد.
هفت سال بعد از این حرکت، عده دیگری از سران اخوان المسلمین در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۷ حرکت مقاومت اسلامی فلسطین یا همان جنبش حماس را که نسبت به دیگر گروههای مبارز فلسطینی به جز جهاد اسلامی دیدگاه اسلامی عمیقتری داشت تقریباً با آغاز انتفاضه اول فلسطین معروف به «انتفاضه سنگ» تشکیل دادند و چندی بعد یعنی در سال ۱۹۹۲ شاخه نظامی حماس با نام گردانهای «القسام» تأسیس شد. با وجودی که حمایت تعداد زیادی از حکام عرب از جنبش حماس یه حاشیه راندن جنبش جهاد اسلامی بود، جنبش جهاد اسلامی از همان روزهای نخست خود را با جنبش حماس متحد دانست و ابراز داشت اعتقادات مذهبی، واقعیتهای کشور و دشمن مشترک آن دو را به هم نزدیک میکند. این بصیرت که جهاد آن را برای اتحاد مهم و اصلی خودش با حماس در جهت مبارزه و اقدامات عملی علیه رژیم اشغالگر قدس و نه برای یکی شدن تشکیلات نشان داد تا حد زیادی جلوی این توطئه را گرفت اما دکتر فتحی شقاقی که بود و گروهی که به دست این شهید بزرگوار تأسیس شده بود چه ویژگیهایی داشت که حساسیتهای زیادی را در داخل و خارج سرزمینهای اشغالی برانگیخت؟
سه سال پس از شکست ۱۹۴۸ اعراب در برابر رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۵۱ میلادی، در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، نوزادی چشم به جهان گشود که خانواده فقیر و متدیّن وی، او را «فتحی ابراهیم» نام نهادند. پدرش یک کارگر بود که در عین حال امام جماعت دهکده «زرنوقه «نزدیک «یافا» به شمار میآمد و خانوادهاش در سال ۱۹۴۸ آواره شده و به نوار غزه مهاجرت کرده بودند. فتحی تحصیلات عالیه خود را در رشته ریاضیات در دانشگاه بیرزیت آغاز کرد و پس از آن در سال ۱۹۷۴ برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه «الزقازیق» مصر شد و موفق گردید دکترای طب اطفال را از این دانشگاه دریافت کند. حضور وی در مصر را میتوان از پربارترین و مهمترین مراحل سیاسی و فکری زندگی وی به شمار آورد؛ دورهای که از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱ یعنی تاریخ اخراج او از مصر به درازا کشید.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)، تحول عمیقی در جریان ضدصهیونیستی روی داد و در دانشگاه الزقازیق نطفه یک جنبش واقعگرای اسلامی به دست شقاقی که به شدت شیفته تفکرات حضرت امام شده بود منعقد گردید و نخستین هستههای این سازمان متشکل از برخی دانشجویان جوان فلسطینی این دانشگاه به رهبری شقاقی شکل گرفت و بعدها این هسته به قلب فلسطین انتقال یافت تا هسته اولیه سازمان جهاد اسلامی در داخل فلسطین ایجاد شود. این جنبش ابتداء در مصر با برنامههایی به جذب و گزینش دانشجویان و تأثیر فکری و معنوی بر آنان از طریق آموزشهای خاص پرداخت. برنامههایی که تفاوت عمدهای با فعالیتها و آموزههای اخوان داشت. در حقیقت جهاد اسلامی آنگونه که بنیانگذار آن دکتر فتحی شقاقی معتقد بود از افکار و تجربیات امام خمینی (ره)، سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده، رشید رضا، حسن البنّا، سیدقطب، محمد غزالی، مالک بن نبی، توفیق الطیب، محمد باقر صدر، علی شریعتی، حسن ترابی، غنوشی و دیگر اعضای برجسته جنبش اسلام گرا استفاده میکرد و مشی مبارزه اسلامی را سر لوحه کار خود قرار داده بود. سران این جنبش پس از مصر و با ورود به فلسطین، در مدارس، دانشگاها با برگزاری نماز جماعت و احیای شبهای قدر افکار خود را برای مردم فلسطین تبیین میکردند. مجله «المختار الاسلامی و المسلم المعاصر» یکی از رسانههای بیان ایده جنبش جهاد اسلامی بود که بین مردم فلسطین توزیع میشد.
در کنار این فعالیتها، کتابی با عنوان «خمینی، راهحل اسلامی و جایگزین» از سوی دکتر فتحی شقاقی منتشر شد که اولین کتاب انتشار یافته در خصوص پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به زبان عربی در سطح بین الملل به شمار میآمد. چاپ اول این کتاب با تیراژ ده هزار جلدیاش که روی جلد رویین خود تصویری از امام خمینی (ره) که در نوفل لوشاتو و زیر درخت سیب نشسته بود و در سمت دیگر، عکس شاه مخلوع با سری شکافته قرار داشت، همان شب اول آن تمام شد و کتاب یک بار دیگر به زیر چاپ رفت. همین اتفاق زلزله شدیدی در میان تمام کسانی که نگران جهانی شدن نهضت روحاللهی بودند برانداخت و در نتیجه با اشاره حامیان جهانی صهیونیستها و تحریک مقامات کشورهای عربی با سوء استفاده از عناوین شیعه و سنی، دستگاه امنیتی مصر در سال ۱۹۷۹ میلادی حکم بازداشت دکتر شقاقی را به جرم چاپ این کتاب صادر و ایشان را چند ماه زندانی و به شکنجهشان مبادرت ورزیدند. دکتر شقاقی کمی بعد از آزادی از زندان برای دومین بار به دلیل فعالیتهای اسلامی سیاسی تحت پیگرد دولتمردان مصر قرار گرفت و سرانجام به جرم بنیانگذاری جنبش جهاد اسلامی در سال ۱۹۸۰ دوباره بازداشت و به زندان افتاد تا در نهایت پس از تحمل چند ماه زندان از خاک مصر اخراج و در سال ۱۹۸۱ وارد سرزمین فلسطین شد.
فتحی شقاقی هنگام بازگشت از مصر به نوار غزه، در سال ۱۹۸۱، جزوهای به نام «المنهج» را بهعنوان بهترین راهکار اجرای برنامههای اسلام معاصر در سرزمین فلسطین و سایر بلاد اسلامی منتشر کرد. شقاقی در این جزوه، برنامههای پیدرپی و مرحله به مرحله استعمارگران برای یورش به کشورهای اسلامی و غارت منابع طبیعی و محو هویت فرهنگی و اصالت مسلمانان را مورد بررسی قرار داد. بنیانگذار جنبش جهاد اسلامی در این جزوه، به اهداف و چگونگی یورش غرب به جهان اسلام و تحمیل رژیم صهیونیستی در خاورمیانه اشاره و تاکید نموده که انقلاب صنعتی اروپا هنگام یورش نظامی استعمارگران غربی به سرزمینهای اسلامی به پیشرفتهای علمی بزرگی دست یافته، اما در عین حال کینهتوزی صلیبیگرایانه نسبت به جهان اسلام هرگز از ذهن و فکر سرمداران غرب مسیحی بیرون نرفته است. دکتر فتحی شقاقی در این جزوه خط جنبش و جبههای که مقابل رژیم صهیونیستی قرار دارد را بطور شفاف و صریح بیان میکند و شعار جنبش جهاد اسلامی را «اسلام – جهاد – فلسطین» تعیین میکند.
بر این اساس جنبش جهاد اسلامی عقیده دارد مقاومت در برابر صهیونیسم یک اولویت است و هیچ چیز نمیتواند جایگزین آن شود، بنابراین باید در متن حوادث و در میان صحنه حاضر بود و رو در روی دشمن جنگید. همچنین بر اساس اساس نامههای این جنبش، جهاد اسلامی بر خلاف گروهها و دیگر جنبشهای فلسطینی، به دولت یا کشوری وابستگی مالی و سیاسی ندارد و تنها از طریق دریافت کمک حق عضویت اعضاء و اهدایی سایر افراد عضو، ثروتمندان طرفدار این نگرش و شماری از مؤسسات خیریه منابع مالی خود را تأمین میکند. لازم به ذکر است که جهاد اسلامی با توجه به لزوم حفظ وحدت میان گروههای مبارز فلسطینی، با خنثی کردن توطئه قرار دادن حماس در مقابل جهاد بر اساس اهداف مشترک و با حفظ اصول و احترام به تفاوتها، همواره پشتیبان جنبش حماس بوده و از برنامههای جهادی این سازمان حمایت میکند. در عین حال با ساف موصوف به دولت خودگردان، میانه استراتژیک ندارد زیرا معتقد است ساف در مقابل صهیونیسم فاقد برنامه میباشد. به علاوه این جنبش با سازمان فتح نیز ارتباط تاکتیکی ندارد. جهاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران را شریک استراتژیک خود در مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا میداند و در طول بیش از چهار دهه عمر انقلاب اسلامی، همواره با ایران روابط دوستانه و مکتبی داشته است.
نقطه شروع نبرد جنبش جهاد اسلامی در مقابل رژیم صهیونیستی به نبرد «الشجاعیه» ۱۹۸۷ که در جریان آن یک افسر امنیتی صهیونیسم توسط نیروهای این جنبش به هلاکت رسید باز میگردد. بعد از آن روز به روز فعالیتهای ضد صهیونیستی جهاد اسلامی گسترش یافت تا در نهایت با جدی شدن خطر این جنبش، اسحاق رابین نخستوزیر وقت اسرائیل در ۲۵ ژانویه ۱۹۹۵ دستور ترور دکتر فتحی شقاقی را صادر کرد. بدین ترتیب مسیرهای تردد ایشان به دقت توسط جاسوسان موساد تحت نظر گرفت تا نهایتاً دکتر فتحی شقاقی در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۵ توسط دو موتور سوار و به ضرب شش گلوله در سن ۴۴ سالگی به شهادت رسید اما مسیر بابرکتی که به دست ایشان پایه گذاری شد تا همین امروز خواب راحت را از چشمان متجاوزان صهیونیست ربوده است.