به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: نشریه آتلانتیک با طرح این احتمال جدی نوشت: بیروت مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان با ناآرامی، مشکلات اقتصادی و شیوع کرونا دست به گریبان است. رقیب ترامپ قول آغاز جدید در تاریخ آمریکا را داده، اما هیچ چیز مانند گذشته نیست، آنچه که طبیعی است این است: چه چیزی واقعا در طی چهار سال گذشته تغییر کرده است؟ صرف نظر از اینکه چه کسی در ۳ نوامبر پیروز شود چه مقدار از شرایط ثابت و چه مقدار از آن بدتر خواهد شد؟
هشدارهای زیادی درباره افتادن آمریکا در دامان خودکامگی در دوران دونالد ترامپ داده شده است. جدا از این بحث سیاستزدگی، فساد مالی نهادهای دولتی و حمله به حقوق شهروندی نیز جزو نگرانیهای دیگر بوده است.
اکنون دوقطبی شدن شدید جامعه و تغییر برخی هنجارها تهدیدی بزرگ برای آمریکا به حساب میآید. اگرچه برخی از این تغییرات قبل از روی کار آمدن ترامپ آغاز شده، اما همه آنها در دوران ریاستجمهوری وی تشدید شدهاند.
در تمام طول تحقیقاتم این پرسش همواره من را آزار میداد، اینکه در نهایت چه اتفاقی برای ما افتاد؟ من در مورد خاورمیانه و ظهور افراطگرایی، عدم تسامح فرهنگی، تعصب و در نهایت خشونتهای فرقهای نوشتم.
اکنون آمریکا بهعنوان بزرگترین ابرقدرت جهان با خاورمیانه مقایسه میشود. البته، هیچ دو کشور، منطقه یا تاریخی را نمیتوان بهطور دقیق با یکدیگر مقایسه کرد، اما وقتی خشونت زندگی سیاسی آمریکا را تحت تأثیر قرار میدهد آن هم در حالی که رئیسجمهور این کشور علنا از آن حمایت میکند مطمئناً موارد مشابهی بین آمریکا و خاورمیانه وجود دارد. بهعنوان مثال، نظریههای توطئه قبلاًً مختص به خاورمیانه بود، اما حالا در آمریکا هم میتوان از این نظریه حرف زد.
اگر فکر میکنید که خاورمیانه همیشه مثل امروز بوده، سخت در اشتباه هستید. در گذشته نه چندان دور خاورمیانه پرجنبوجوشتر، متنوعتر، رنگارنگتر و در عین حال آرام و صبورتر از امروز بود. روزگاری که خبری از سر بریدنها توسط شبهنظامیان تندرو نبود و زندگی جریان داشت.
نویسنده لبنانی آتلانتیک میافزاید: امسال زمانی که به آمریکا سفر کردم واقعاً تحت تأثیر شرایط قرار گرفتم. برخی پیش از این از خود میپرسیدند که چگونه کشورشان فقط در مدت سه سال، حتی قبل از آغاز بروز همهگیری و آغاز اعتراضات تابستان، میتوانست به این سرعت تغییر کند.
در سال ۲۰۱۶ و در زمان انتخابات ریاستجمهوری من هنوز در آمریکا زندگی میکردم و مشغول کار برای بیبیسی بودم. در مارچ همان سال، من تا حدودی به این موضوع اشاره کردم که چگونه شرایط کنونی مرا یاد خاورمیانه میاندازد.
در لبنان همانطور که ما بهدنبال التیام زخمهای کهنه ناشی از بحرانهای مکرر و انباشته هستیم سعی در بازسازی شهر خود داریم. در مورد آمریکا نیز میتوان همین حرف را تکرار کرد. هر آنچه در آمریکا و هر آنچه در خاورمیانه اشتباه است بهنظر میرسد با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند.
برای آمریکا درسهایی وجود دارد که میتواند از منطقه و بهطور اخص از بیروت، در مورد گسترش خشم، عصبانیت و عدم تحمل یکدیگر بگیرد. باید بتوانیم به این سؤال او پاسخ دهیم که چه بر سر ما آمده است.