به گزارش مشرق، جدیدترین قسمت از برنامه سایه روشن به همت فرهنگسرای اندیشه همزمان با ایام شهادت ادواردو آنیلی برگزار شد.
در این مراسم، محمدحسن قدیری ابیانه، حسین عبدالهی و سهیل کریمی به بررسی ابعاد شخصیتی شهید ادواردو، خدمات و فعالیتهای او و ماجرای شهادتش پرداختند.
ماجرای مسلمان شدن ادواردو و گرایش او به تشیع
محمدحسن قدیری ابیانه در ابتدای صحبتهای خود درباره ماجرای آشناییاش با ادواردو گفت: بنده در ابتدای انقلاب تا سال ۱۳۶۱ رایزن مطبوعاتی فرهنگی ایران در ایتالیا بودم. خاطرم هست در فروردین سال ۱۳۵۹، شبکه دوم ایتالیا با من تماس گرفت و گفت میخواهیم میزگردی گذاشته و درباره موضوع گروگانگیری صحبت کنیم. ایامی بود که ناوهای آمریکایی در خلیج فارس آرایش هجومی گرفته و هر لحظه این امکان وجود داشت که برای آزادی گروگانها حمله کنند. آن میزگرد ۲۴ فروردین ۱۳۵۹ برگزار شد و باید بگویم برنده مطلق آن من بودم.
وی اضافه کرد: هفته بعد، در روز یکشنبه دربان زنگ زد و گفت جوانی آمده است و میخواهد شما را ببیند. به او گفتم که فردا به سفارت بیاید و من را ببیند اما آن جوان اصرار کرد و بالاخره دیداری داشتیم. خودش را معرفی کرد و گفت من ادواردو آنیلی هستم. از او پرسیدم با خانواده معروف آنیلی نسبتی دارید؟ جواب داد: بله. پسرش هستم. به من گفت مناظره را دیدم و از شما خوشم آمد و میخواهم با شما دوست شوم. به من گفت: مسلمانم. تعجب کردم؛ پرسیدم چه طور مسلمان شدی؟ گفت: چهار سال قبل از انقلاب، در پرینستون آمریکا دانشجو بودم؛ در کتابخانه دانشگاه چشمم به قرآن افتاد و چند آیهای از آن را خواندم. احساس کردم که این کلام نمیتواند کلام بشر باشد. آن را برداشتم و خواندم و احساس کردم که آن را قبول دارم و احساسش میکنم. به مرکز اسلامی مراجعه کرده و آنان هم بدون اینکه بدانند کیست، برایش شهادتین میخوانند و مسلمان میشود.
قدیری با اشاره با این که ادواردو حقیقت وجودی را در اسلام پیدا کرد، گفت: بعد از این جلسه با همدیگر دوست شدیم و صحبت کردیم تا در نهایت شیعه شد. در حقیقت او در اردیبهشت ۱۳۵۹ شیعه شد. جالب است بدانید پدر او کاتولیک است و مادرش یهودی صهیونیسم. او هم با انجیل آشنا بود، هم با تورات و پس از مطالعه این کتابها با قرآن آشنا شد و همین آشنایی سبب مسلمان شدن او شد. این که چرا به مطالعه درباره ادیان آشنا شد و به دنبال حقیقت رفت شاید به این دلیل است که دین پدر و مادرش با همدیگر فرق داشت. مسیحیت و یهودیت همواره دارای چالشهایی با یکدیگرند و همین مسئله موجب شد او به دنبال حقیقت برود و آن را در اسلام پیدا کند.
ادواردو حکم امام خمینی در مورد سلمان رشدی را تایید میکرد
وی خاطرنشان کرد: او ناچار بود تقیه کند و توصیه ما هم به او همین بود، آرزویش این بود که ثروتش را در راه اسلام هزینه کند. دلش میخواست که در تبلیغات دین در اروپا مشارکت داشته باشد. به عبارت دیگر، او ثروت را وسیله میدانست و نه هدف. خاطرم هست وقتی از او در یکی از رسانهها درباره حکم امام خمینی مبنی بر مرتد بودن سلمان رشدی میپرسند، حکم امام را تایید میکند و تا این اندازه جسور است. در جنگ ایران و عراق هم بسیار تلاش میکرد که جلوی توطئههای آمریکا علیه ایران را بگیرد.
۲۰ سال است تلاش میکنیم بازپرس ایتالیایی پرونده ادوارد را بررسی کند
در بخش دیگری از این مراسم، حسین عبدالهی درباره تلاشهای ادواردو برای شکست تحریفها در غرب علیه اسلام گفت: او همیشه مدافع اسلام بود و همین موضوع خطراتی را در ایتالیا برایش به وجود آورده بود. حتی صدای مکالمات او را شنود میکردند و محدودیتهایی برای رفت و آمد داشت. نزدیک به ۲۰ سال است که در ایتالیا تلاش میکنیم بازپرس پرونده مربوط به فوت او را باز کرده و بررسی کند.
وی اضافه کرد: میگویند که او خودش را از روی پل پرتاب کرده است اما با توجه به آب و هوای آن منطقه بعید است که شما از پل بیفتید و کفشتان را در پا داشته باشید. حتی یک کشاورز محلی میگوید که حدود ۷ صبح جسد او را زیر پل دیده است در حالی که اسکورت او میگوید آخرین بار او را ساعت ۱۰ مشایعت کردند. پس تناقضات زیاد است.
قدیری ابیانه در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به مستندی که از ادواردو ساخته شده است، گفت: آن مستند به کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی حبیبالله کاسهساز ساخته شد و من هم توصیههایی داشتم. برای مثال توصیه کردم که نگویید میخواهید در مورد ادواردو آنیلی فیلم بسازید. توصیه دیگرم این بود که هر فیلمی میگیرید در چند جا نگه دارید که از شما میگیرند.
وی تاکید کرد: دقت کنید وقتی ادواردو به شهادت رسید، آنان این اتفاق را خودکشی جلوه دادند. خاطرم هست خود ادواردو به من گفت که آنان نمیگذارند این ثروت عظیم دست یک مسلمان بیفتد و برای کشتن من اقدام خواهند کرد. برای ایتالیاییها ایجاب میکرد که هیچکس نفهمد او مسلمان است و این موضوع منافع آنان را برهم میریخت. بنابراین این موضوع به شکلی قوی سانسور شد. البته در ایران هم سانسورهایی داشتیم که برایمان عجیب بود.
در بخش دیگری از این مراسم، مستند «همسفر با ادواردو آنیلی» پخش شد و پس از آن سهیل کریمی، مستندساز صحبت کرد.
او با اشاره به اینکه این مستند اتفاق خاصی بوده است، گفت: به نظرم ساخت این مستند با توجه به امکانات و تجهیزات آن موقع خاص بوده است. فکر میکنم دوربینشان ۱۶ میلیمتری بوده است و البته این مستند در شرایط بحرانی کشمیر و ملتهب بودن پاکستان و افغانستان ساخته شده است.
وی با اشاره به اینکه ادواردو به عنوان یک محقق علوم اسلامی این مستند را ساخته است، گفت: تحصیلات ادواردو در حوزه ادیان بوده و او به عنوان محقق در جوامع اسلامی حضور پیدا میکرده است. این مستند با حضور میدانی او در افغانستان ساخته شده است که در آن روزها درگیر جنگ بود. او در این مستند دیداری با احزاب درگیر در جنگ در افغانستان داشته است. جالب است بدانید که در آن زمان گروههای مستندسازی بسیار کمی توانستند حضور پیدا کنند و فیلم بسازند. حضور ادواردو در این مناطق و مصاحبههایش اتفاق قابل توجهی است.
عبدالهی درباره مستند ادواردو گفت: بعد از این سفر، مصاحبه جنجالی با یکی از مجلههای پرتیراژ انجام داده بود و نکاتی را درباره اسلام مطرح کرده بود. آن مصاحبه هم بسیار خبرساز شد.
آزادی بیان غربی به سبک آمریکاییها!
سهیل کریمی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به این که کارکردن در این شرایط سخت است، گفت: بنده در سال ۱۳۸۲ که آمریکا تازه وارد عراق شده بود، به آنجا رفتم و چند روزی با مجوز بینالمللی در آنجا کار میکردم. آمریکاییها دنبال درست کردن پاپوش برای ما بودند. بعد از ۱۸ روز تحملشان تمام شد و بدون هیچ مجوزی در حالی که مجوز تصویربرداری داشتیم ما را دستگیر کردند و شرایط بسیار سختی را در زندان برای ما ایجاد کردند. این آزادی بیان به سبک غربی است.
ادواردو قربانی عدم آزادی اندیشه در غرب شد
قدیری با اشاره به اینکه ادواردو قربانی عدم آزادی اندیشه در غرب شد، گفت: یکی از موضوعاتی که در اروپا از اهمیت زیادی برخوردار است، ایجاد احساس آزادی، احساس برخورداری و احساس امنیت است. در مورد احساس آزادی که متفاوت با خود آزادی است باید بگویم تا زمانی که گروهی از بابت آزاد بودن فعالیت گروهی دیگر احساس خطر نکند، کاری به کارش ندارند اما اگر احساس خطر کنند، برایشان توطئه میچینند. برای مثال در ماشینش مواد مخدر میگذارند و او را با این مواد دستگیر میکنند تا بگویند او قاچاقچی است. حال اگر دروغها و پاپوشهایشان کارساز نشد، دست به اقدامات خطرناک دیگری میزنند.
پشت پرده شهادت ادواردو؛ ثروتی که نصیب یهودیان شد
وی تاکید کرد: طبق باور یهودیان، یهودیت از طریق مادر به ارث میرسد. بنابراین ادواردو از نظر آنان یهودی بوده است. به عبارت دیگر، ازدواج با صاحبان ثروت توسط زنان یهودی برای این است که انتقال ثروت صورت بگیرد. نقشه آنان در مورد ادواردو به صورت کامل انجام شده بود. مادر ادواردو دوست داشت که او با دختری یهودی ازدواج کند و خواهرش نیز همینطور. وقتی ادواردو را به شهادت میرسانند این ثروت به مادر و خواهرش میرسد. در زمان حیات ادواردو عموزاده مسیحی او را به جایش گذاشتند. اگر این جریان ادامه پیدا میکرد، انگار که یک مسیحی مدیر این مرکز بزرگ شده است اما جالب است که او نیز بر اثر یک سرطان ناشناخته درگذشت که بنده معتقدم او را هم کشتند. بنابراین میتوان گفت که یک کودتای بزرگ اقتصادی در ایتالیا رخ داد و باعث شد که این ثروت از دست مسیحیان خارج شده و به یهودیان برسد.