به گزارش مشرق، فاطمه سلیمانی ازندریانی، داستاننویس به انتشار جروهای درباره کرونا به قلم یک پزشک هنرمند واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت:
گفت: «صفحه دکتر قادری رو دیدی؟ خیلی خوبه.»
صفحه را ندیده بودم. وقتی برای اولینبار صفحه را باز کردم با یک سلسه استوری مفصل مواجه شدم که از حوصلهام خارج بود. گمان میکردم که دکتر قادری احتمالاً یک استاد مثلاً ادبیات است و حالا حتماً بازنشست شده و به دنیای مجازی رو آورده. اولین استوریهایی که دیدم عکس برخورد آب با صخره بود که هیچ جذابیتی برای من نداشت و نمیفهمیدم، دوستانم چرا این همه به این صفحه علاقمند شدهاند.
بعدها متوجه شدم که این صفحه متعلق به یک پزشک دهه شصتی است. یک پزشک علاقمند به کافه و کتاب و سفر. کمکم من هم جذب این صفحه شدم. چون مطالب اکثراً جذاب بودند. مثلاً مگر میشد از استوریهای سفر بوسنی و مارشمیرا گذشت؟ یا مگر میشد که کتابهای معرفی شده در این صفحه را یک گوشهای یادداشت نکرد؟ پستها هم که جای خود داشت. مثلاً روضههای ناگهان که یک مرتبه مینشستی وسط یک مجلس روضه و روضهخوان یک حرف و اتفاق عادی را چنان به روضه ربط میداد که آن چند خط داستان، تبدیل میشد به اشک و از چشم میبارید.
گذشت و گذشت و گذشت تا خبر رسید که یک نفر در شهر ووهان چین، سوپ خفاش خورده و دچار یک بیماری شبیه سرماخوردگی شده. یک سرماخوردگی شدید که جان آدمها را میگیرد. اول کمی ترس به جانمان افتاد اما خیلی نگران نشدیم چون در همین چین، بیماریهای نوظهوری مثل سارس و ابولا و... کشف شده بود اما به ما نرسیده بود. ما هم که خیلی دور بودیم از چین. ما کجا و کرونا کجا؟ انشاءالله که در همان کشور چین ریشهاش را میکنند و به ما نمیرسد. اما دور از جان گفتنها و نوچنوچ کردنها راه به جایی نبرد. ما شدیم اولین کشوری که بعد از چین به این بلا مبتلا شدیم. در یک جلسه ادبی سرخوش از یک روز خوش خبر رسید که دو نفر در قم به کرونا مبتلا شدهاند. خبر غیررسمی بود اما معتبر و مستند. حالا وقت این بود که هول و هراس بیشتری به جانمان بنشیند. آهسته آهسته نه تنها بقیه شهرها بلکه همه عالم درگیر این بیماری شدند. حالا دیگر هیچ راه فراری هم نبود. هیچکجای این عالم امن و امان نبود. هنوز هم نیست.
احتمالاً گمان میکنید که چرا از استوریها و پستهای یک صفحه پرمخاطب رسیدم به بیماری منحوس کرونا؟
به این دلیل که صاحب صفحه از همان روزهای نخست همراه مردم بود. حالا اکثر استوریها درباره این بیماری بودند. اما نه از نوع استوریهای شایعهساز. یا از آن استوریها که از همه عالم و آدم طلبکارند.
استوریها، مطالب یک پزشک معتبر بودند. از نحوه عملکرد ویروس در بدن گرفته تا عملکرد کادر درمان برای ریشهکن کردن این بیماری. از داروهای مفید تا معرفی انواع ماسک. حتی مصرف غذاهای مفید و ویتامینهای لازم. گرچه گاهی این مطالب هول و هراس به دل میانداختند، اما نه هول و هراس کاذب. هول و هراس بهجا. گاهی کمی ترس هم بد نیست.
عنوان این استوریها «قصه و غصه کرونا» بود. اما دنیای مجازی و خصوصاً استوریِ اینستاگرام مگر چقدر ظرفیت دارد؟ صفحههای کوچک با نوشتههایی که گاهی برای خواندنشان باید متوسل به ذرهبین شد. در ضمن یک صفحه هر اندازه هم که پرمخاطب باشد باز هم مخاطب آن محدود است. در صورتی که جامعهء هدف این مطالب بسیار گسترده است. بنابراین بهترین اقدام تدوین این مطالب و شرح و بسط آنها در قالب یک کتابچهء راهنما بود. که حاصل آن شد کتابچهای با عنوان «با قصه و غصه کرونا». اما قرار نیست کسی بابت دریافت این کتابچه راهنما هزینهای پرداخت کند. فقط کافی است که وارد سایت شده و فایل کتاب را دانلود کنید. کتابی که تولیدش هیچ اسپانسری نداشته و همه هزینهها شخصی بوده. شاید بپرسید کتابی که چاپ نشده و در فضای نت منتشر شده مگر هزینه داشته؟ بله. طراحی، حرفچینی، مدیریت سایت و... به علاوه اینکه برخی از همکاران هم هیچ هزینهای دریافت نکردند. مثل ویراستار، فوتومونتاژ و تصویرساز.
کتاب به زبان محاوره نوشته شده. زبانی که در مواقع عادی به آن نقد دارم. اما در این کتاب بهترین انتخاب بوده. چون جامعهء هدف بسیار گسترده است و قرار است مخاطب عام و حتی کمسواد هم از مطالب آن بهره ببرد. زبان کتاب طوری انتخاب شده که گویا نویسنده کنار مخاطب نشسته و همهء مطالب را به زبان ساده و همهفهم برای او توضیح میدهد. به علاوه اینکه زبان نویسنده کمی هم بارِ طنز دارد که باعث نشاط مخاطب میشود. زبان کتاب محاوره است اما سخیف نیست. گرافیک کتاب هم هنرمندانه طراحی شده. مینیاتورهای ماسکزدهای که با پیامهای کرونایی لابلای مطالب گنجانده شدهاند مثل یک پاگرد عمل میکنند و خستگی خوانش را از مخاطب میگیرند. مطالب کتاب به صورت ستونی نوشته شده و نیمی از صفحه سفید است. به همین دلیل باعث خستگی چشم هم نمیشود. بعد از هر مبحث یک لینک گنجانده شده که اگر مخاطب تا آن قسمت سؤال یا شبههای دارد از طریق لینک مطرح کند.
قطعاً پیش از خواندن کتاب اطلاع از فهرست کتاب لازم و ضروری است.
۱- کرونا چیه؟ از کی شروع شد؟ ممکنه کار دست بشر باشه؟
۲- چه فرقی بین کرونا و سرماخوردگی و آنفولانزا هست؟
۳- قرنطینه یعنی چی؟
۴- آخرش نفهمیدیم با چی خودمون رو ضد کرونایی کنیم: الکل؟ صابون؟ وایتکس؟ سرکه؟ گلاب؟
۵- پوست دستام بس که شستم و ضدعفونی کردم، ترک خوردن... زخم شدن... چی کار کنیم؟
۶- چقدر زمان میبره بفهمیم کرونا گرفتیم؟
۷- علائم کرونا چیه؟
۸- تشخیص قطعی کرونا چطور ممکنه؟
۹- چه کسانی بیشتر از بقیه در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند؟
۱۰- مشکوکم! میخوام تست کرونا بدم؟ چه کار کنم؟
۱۱- اگر کرونایی بشم باید منتظر چه اتفاقاتی در بدنم باشم؟
۱۲- اگر شک داریم به کرونا مبتلا هستیم به کجا مراجعه کنیم؟
۱۳- آیا برای درمان کرونا دارویی قطعی وجود داره؟ آیا واکسن کرونا کشف میشه؟
۱۴- چطوری از ابتلا به کرونا پیشگیری کنیم؟
۱۵- کی میتونیم از قرنطینه خارج بشیم؟
۱۶- حالا که کرونا اومده چی بپوشیم؟
۱۷- اگه کرونا گرفتیم چی بخوریم زودتر خوب بشیم؟
۱۸- با یه مریض کرونایی برخورد داشتم، چیزی هست بخورم مریض نشم در آینده؟
۱۹- درباره فشار خون و دیابت در عصر کرونا؟
۲۰- بالأخره واکسن آنفولانزا بزنیم یا نه؟
۲۱- توی کرونایی میشه رفت سونوگرافی؟ دندانپزشکی؟ انتقال خون؟ واکسیناسیون بچه؟
۲۲- توی ایام کرونا رابطه جنسی داشته باشیم؟
۲۳- توی مطب، در محضر پزشک به چه سؤالایی باید پاسخ بدیم؟
۲۴- راههای ارتباطی با شما
۲۵- منابع
۲۶- نیایش پانزدهم صحیفه سجادیه
کتاب «با قصه و غصه کرونا» را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید.