به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ملت ما در طول هفت سال گذشته به اندازه هفتاد سال تجربه اندوخت و باطن آمریکا و برخی دولتهای اروپایی را شناخت. اکنون که این تجربه گرانبها میتواند افقهای تازه برای اقدامات راهبردی بگشاید، کسانی به دست و پا افتادهاند تا از افکار عمومی، حافظه دزدی کنند. کار آنها به مراتب خطرناکتر از ترور است. هرچند که ترور و تحریف همزمان، از سراسیمگی در مقابل یک اتفاق مهم حکایت میکند.
۱- بیماریهای خود ایمنی (Autoimmune disease)، بیماریهایی است که در آن دستگاه ایمنی بدن، به خود بدن حمله میکند. این بیماری میتواند اندامها و بافتها را درگیر کند. در زندگی اجتماعی و سیاسی میتوان نمونههایی را سراغ گرفت که برخی سیاستمداران در اثر نفوذ فکری یا سربازگیری دشمن، بهجای صیانت از امنیت و منافع ملی، ضد آن عمل میکنند. اختلال محاسباتی موجب میشود افراد و مجموعهها، مرتکب خودویرانگری توانمندیهایی شوند که دشمن با تحریم، جنگ و ترور نتوانسته است.
۲- درد بیدرمان آمریکا و اسرائیل و برخی رژیمهای اروپایی، پیشرفت شتابان ایران در حوزههای مختلف علوم و فنون و قدرت است. نتانیاهو مقارن فتنه ۸۸ در کنست گفت «برنامه هستهای ایران با سرعت قطار تندرو پیش میتازد و ما مانند خودروی قراضه میخواهیم خود را به آن برسانیم و مهار کنیم». دشمن بعد از یک دهه تحریم، ترور و خرابکاری ناکام، تصور میکند کابوسش با نفوذ و اختلال محاسباتی و تزریق ویروس «خودایمنی» چاره میشود. آنها متحیرانه، پیروزیهای جبهه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن را در کنار پیشرفتهای پهپادی و موشکی خارقالعاده دیدند. ایران با موفقیت توانست ماهواره نور را که هر ۹۰ دقیقه یک بار از فراز سرزمینهای اشغالی عبور میکند، در مدار قرار دهد.
۳- تحریم و ترور و مذاکره و برجام، از نگاه دشمن، مولفههای معارض هم نیست، بلکه ترکیبی سمّی برای زمینگیر کردن ایران است. دموکراتهای بانی مذاکره و برجام، همان طراحان ترور دانشمندان ما و خرابکاری ویروسی بودند؛ همانگونه که جان ساورزِ عضو تیم مذاکراتی انگلیس در سال ۸۲، عضو MI۶ بود و به ریاست این سرویس جاسوسی رسید. او آبان ۸۹ (یک ماه قبل از ترور شهید شهریاری) اظهار داشت «نمیتوان روند پیشرفتهای علمی ایران را تنها با دیپلماسی متوقف کرد. ما به عملیاتهای اطلاعاتی نیاز داریم تا در روند دستیابی ایران به فناوریهای نوین مشکل ایجاد کنیم»؛ و مهر ۹۴ هنگام ریاست MI۶ به CNN گفت؛ «برجام ظرف ۱۵ سال، ایران را به کشوری نُرمال تبدیل خواهد کرد. شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایههای انقلابی به کشوری نُرمالتر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم و فرصت دهیم تا توسعه پیدا کند». صبر استراتژیک مدنظر او را مقایسه کنید با تعبیر غلطانداز مشابه که توسط برخی عناصر منفعل استفاده شد.
۴- انفعال در برابر غیرِ متعرض، دلایلی دارد؛ از جمله، همان که آیتالله جوادی آملی(حفظهالله) ۱۹ اردیبهشت ۹۵ در دیدار با آقای عارف گفت: «در فرهنگ قرآنی، غیرت را سه عنصر معرفت، هویت و غیرزدایی تشکیل می دهند؛ غیرزدایی به این معنا است که اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند. بیگانه را در حریم خود راه دادن با غیرت سازگار نیست... کسانی که راه نفوذ بیگانگان را میگشایند، از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند». ایشان یک سال قبلتر، (۲۱ آبان ۱۳۹۴) در دیدار آقای ظریف توجه داده بودند؛ «به آمریکا اعتماد نداریم. دست دادن نشانه ادب است، اما پس از آن، انگشتان خود را میشماریم. این نیز نشانه هوشیاری ماست». با وجود تعدد این تذکرات از سوی دلسوزان، برخی متولیان مدعی شدند «امضای کری تضمین است»، «اوباما بسیار مودب و دنبال تعامل است»، «(هشداردهندگان) میگویند آمریکا سر شما کلاهگشاد میگذارد، در صورتی که ما عمامه داریم، کلاه سرمان نمیرود» و «آمریکا مراعات اخلاق را میکند و زیر تعهدش نمیزند». متأسفانه همان ادبیات را مجدداً درباره بایدن تکرار میکنند؛ کسی که گفت صهیونیست است و حاضر نشد جنایت ترور شهید فخریزاده را محکوم کند. حتی روزنامه دموکرات واشنگتنپست و توماس فریدمن تحلیلگر نیویورکتایمز میگویند ترور موساد و فشارهای ترامپ، بهعنوان اهرمهای فشار، برای مذاکرات با ایران مفید است!
۵- خسارتها چنان آشکار و منزجرکننده شده که جوزپ بورل (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) به یورونیوز گفت: «ایرانیها حق دارند احساس کنند در برجام به آنها خیانت شده؛ و احتمالاً دوباره نخواهند با همان کارتها بازی کنند». اما واکنش منفعلانه برخی سیاسیون موجب گستاخی طرف عهدشکن شده؛ چنانکه وزیر خارجه بیسروپای آلمان گفت «بازگشت به توافق، کافی نیست. برجام باید با توافقی گستردهتر جایگزین شود. ما انتظارات روشنی داریم: نبود سلاح هستهای و هیچ برنامه موشکی بالستیک. ایران همچنین باید نقش دیگری در منطقه بازی کند. به آنها نمیشود اعتماد کرد»! این سخنان، واگویه وحشت بزرگ آمریکاست؛ چنانکه جینا هاسپل رئیس سیا گفت «ما فعالیتهای ایران را زیر نظر داریم و امیدواریم بتوانیم نفوذ منطقهایاش را کاهش دهیم». پیش از او، پمپئو هنگام ریاست گفته بود «نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷ سال گذشته بسیار بیشتر است».
۶- طمع غرب به کدام محافل است؟ همانها که لسآنجلستایمز مهر ۸۸ دربارهشان نوشت «برخلاف غرور ملی ایرانیها، اپوزیسیون سبز، از فشار غرب راضی است. اما اغلب ایرانیها مخالف سازش بر سر برنامه هستهای هستند؛ این یک حس ملی است که حتی قبل از انقلاب هم وجود داشته. افرایم هالوی رئیس اسبق موساد میگوید امیدوارم با افزایش فشار غرب، نارضایتی در داخل ایران پا بگیرد». همانها که گرای تحریمهای فلجکننده را به دولت اوباما دادند. طیفی که تعلیق قطعنامه تحریمی ۱۹۲۹ به واسطه برجام را فاکتور میکنند، اما نمیگویند این قطعنامه تحریمی سبز(!)، تجمیع قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۸۸۷ بود و با فشار آمریکا در آستانه سالگرد انتخابات (۱۹خرداد ۸۹) تصویب شد. آنها همان کسانی هستند که مایکل لدین (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) گفت «تاریخ پنهان جنبش سبز به ۲۰۰۹ برنمیگردد بلکه ریشه آن در اواسط دهه ۱۹۸۰ [سالهای ۱۳۶۵- ۶۶ شمسی] است. آنها کسانی بودند که [در ماجرای دعوت مخفیانه مک فارلین] وارد مذاکره با آنها شدیم؛ افرادی از دفتر نخست وزیری، از دفتر موسوی و اطرافیانش».
۷- جان برنان رئیس سازمان سیا به مدت هفت سال در دولت اوباما، ۸ مرداد ۹۵ در همایش امنیتی اسپن، سخنانی بیان کرد که حتی در حد «غلط کردید» هم جواب نگرفت: «توافق هستهای، کار درستی بود و آقای [...] را که در میان عناصر فعال در ایران فردی بسیار میانهروتر بهشمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاورد بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند؛ به این دلیل که بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد. برخلاف تصور، ایران کشور یکدستی نیست. در حالی که آنها سال آینده انتخابات برگزار میکنند، ما اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه قدرت چگونه پیش میرود. نگرانی من این است که بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند پول به زندگی آنها سرازیر شود اما خوب، این مسئله زمان میبرد»!
۸- جان کری یک سال قبل از آن (چهارم مرداد ۱۳۹۴) در شورای روابط خارجی آمریکا گفت؛ «دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطیها در ایران میفرستیم. چه کسی میداند در این صورت انتخابات چه میشود اما [...] و [...] که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به دردسر جدی میافتند»! جالب اینکه دولت اوباما در همین دوره، تحریمهای ویزا، آیسا و سیسادا را به اجرا گذاشته و سرگرم ریلگذاری کاتسا (مادر تحریمها) در کنگره بود. قرار نبود امتیاز واقعی داده شود؛ بلکه فقط باید با یک شیرینی آدامسی، مسیر انتخابات را منحرف میکردند. ذهنیت برنان و کری چگونه شکل میگرفت؟ به یاد بیاوریم سخنان شگفت آن دیپلمات عالیرتبه را که نگرانیهای انتخاباتی طیف متبوع خود در ابران را سال ۹۳ با شورای روابط خارجی آمریکا در میان گذاشت! او اکنون به غرب میگوید خفه شوید؛ در حالی که همزمان اصرار دارد اهتمام مجلس به احیای قدرت بازدارندگی کشور را به رقابتهای انتخاباتی نسبت دهد؛ سیا هم میشنود!
۹- هدف پروژه جدید دشمن، لو رفته؛ شکافافکنی برای تداوم همفرسایی خودتخریبی و خودتحریمی. همان که فریدمن در نشست «اندیشکده شورای روابط اعراب و آمریکا گفت: «اگر ترامپ و پمپئو همراه شرکای اروپایی، سراغ ایرانیها میرفتند و با وعده برداشتن تحریم میگفتند ما فقط میخواهیم ۱۰- ۱۵ سال دیگر به مدت توافق بیفزاییم و آزمایشهای موشکی شما محدود شود، ایرانیها در بالاترین سطوح حکومت با هم درگیر میشدند. نیمی میگفتند از پیشنهاد استفاده کنیم، نیمی دیگر میگفتند خیر. باید پیشنهادی روی میز گذاشت که برای بخشی از حاکمیت وسوسهانگیز باشد»!
۱۰- رهبر انقلاب در نامه ۲۹ مهر ۹۴ خطاب به رئیسجمهور، ضمن صدور مجوز اجرای برجام (مشروط به ۲۸ شرط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری) تأکید کردند «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل، طبعاً دانستهاید دولت آمریکا در قضیه هستهای و نه در هیچ مسئله دیگری، رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته و در آینده هم بعید است جز این عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی ندارد، خیلی زود با طرفداری از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی خلاف واقع از آب درآمد... دشمنی آمریکا تا هنگامیکه جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود آنان را مایوس کند، ادامه خواهد داشت.» متأسفانه عدم اهتمام کافی به این ۲۸ شرط، خسارتهای اقتصادی و امنیتی پیاپی تولید کرد۱۱- اتفاقات مهمی در راه است. ساخت درونی قدرت ملی، در حال ترمیم و تقویت دوباره از ابعاد اجتماعی و حاکمیتی است؛ و حال آنکه طیف مأمور غرب کوشیدند انشقاق و بیهنجاری را ترویج کنند. مجلس در اقدامی مهم، مصوبهای ضدتحریمی و اجماعی در سطح حاکمیت را تدارک کرد. البته زمانی طولانی به تدارک طرح گذشت؛ اما بحمدلله موفقیت حاصل شد. همین، موجب دستپاچگی طیفی شده که گفتند مصوبه برای کارشکنی علیه مذاکره با بایدن بوده و شورای عالی امنیت ملی در جریان نبوده؛ و حال آنکه طرح مربوط به چهار ماه قبل است و به تصریح دبیرخانه، طرح با هماهنگی و تایید شورا تهیه شده است.
۱۲- تقلای جریان نفوذزده (نشتی بشکه) از کدام هراس غرب حکایت میکند؟ در دو سال اخیر تحولات مهم و پیشروانهای در دستگاه قضایی و مجلس شورای اسلامی پدید آمده و در حال تقویت اعتماد عمومی است. اینکه میشود ارادهها و ظرفیتهای معطل را به میدان آورد و گرفتاریهای ناشی از تعلیق و امید به دشمن را برطرف کرد. این امید شکل گرفته که نسیم تغییر و بهبود روند، به دولت هم برسد. در مقابل خود، مقاومتی سرسختانه برای تداوم فرصتسوزی دیده میشود. ماههاست برخی محافل غربی نسبت به دو احتمال هشدار میدهند؛ اینکه دولت - چنانکه مطالبه رهبری است- مسیر خود را اصلاح کند؛ و مردم در انتخابات هفت ماه بعد، مدیریتی پُرانگیزه و اهتمام را سر کار بیاورند. در این روند، انتقام خون شهیدان ترور که جای خود دارد؛ با اتحاد و اتفاق میتوان دشمن را دچار شکستهای راهبردی کرد.