به گزارش مشرق، با نگاهی عمیق و منطقی به ۸ سال دفاع مقدس درمییابیم که این اتفاق بیشتر شبیه معجزه الهی است تا یک حادثه تاریخی. بلوک شرق و غرب به پشتیبانی رژیم بعث عراق رفتند تا انقلاب نوپای ایران را از پای درآورد. انقلابی که با دستان خالی، نوکر و دستپروده آمریکا در کشورمان را فراری داد و روی جوانان این مرز و بوم حساب کرد.
ببینید:
عکس/ کشف بمب مربوط به دوران دفاع مقدس در پلدختر
چندی از شادی پیروزی ملت ایران نگذشته بود که خبر حمله سراسری رژیم بعث و به خاک و خون کشیده شدن مردم در غرب و خوزستان، کام مردم را تلخ کرد. مردمی که با دست خالی انقلاب کرده بودند الان هم با دستان خالی به دفاع از اسلام و میهن پرداختند.
بسیار سادهانگارانه است که بگوییم موضوع اروند و عربزبانان خوزستان دغدغه اصلی صدام برای حمله به ایران بود؛ چراکه با ورق زدن اسناد تاریخی دوران «جنگِ قبل از جنگ» ــ یعنی از سال ۵۸ تا ابتدای جنگ ــ این رژیم بعث بود که به تجهیز گروهکهای مرزی و اقدامات خرابکارانه در خاک کشورمان پرداخت و با بمبگذاریهای متعدد، مردم این خطه را به خاک و خون کشید.
بهعقیده بسیاری از کارشناسان همراستا شدن منافع صدام و آمریکا برای حمله به کشورمان دلیلی بود که صدام نقشه هجوم سراسری را در ذهن خود بپروراند، از طرفی دیکتاتور عراق خواستار افزایش سرزمینی خود بود و از طرفی زمین زدن انقلابی اسلامی که بلای جان آمریکا شده بود؛ منافع هر دو مستکبر را کنار یکدیگر قرار داد تا با یککاسه کردن تمام اهداف خود در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹ به ایران اسلامی هجوم بیاورند.
نهتنها آمریکا و شوروی بلکه اروپا و حتی کشورهای آفریقایی هم به کمک صدام آمدند تا آمریکا و صدام را به اهدافشان برسانند اما با وجود نیروی انسانی فراوان و تجهیزات گستردهای که برای عراق گسیل شد؛ نتوانست در برابر اراده فولادین ملت ایران قد علم کند.
رژیم بعث عراق علاوه بر اینکه از حمایتهای مادی از قبیل کمکهای مالی، نیروی انسانی، تجهیزات نظامی جهان برای حمله به کشورمان بهرهمند شده بود؛ مورد حمایت سیاسی آنها نیز قرار گرفت؛ تا جایی که سازمان ملل پس از ۱۱ سال، عراق را به عنوان متجاوز اعلام کرد.
سازمان ملل پس از ۱۱ سال سکوت و کتمان، حقایق سرانجام هجدهم آذرماه ۱۳۷۰ به طور صریح دشمنان جنایتکار ایران را محکوم و برخلاف میل جهانخواران و حزب بعث، به استناد تاریخ دفاع مقدس، عراق را رسماً به عنوان متجاوز معرفی کرد.
* اقدامات سازمان ملل پس از حمله رژیم بعث عراق
در ساعات پایانی روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ دبیرکل وقت سازمان ملل ضمن مذاکره با نمایندگان دو دولت ایران و عراق پیشنهاد کرد این موضوع بهصورت مسالمتآمیز رفع شود، اما با پاسخی روبهرو نشد.
روز بعد دبیرکل بر اساس ماده ۹۹ منشور ملل متحد از شورای امنیت خواست که با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه، فوراً تشکیل جلسه دهد. همان روز نشست شورای امنیت برگزار و اولین موضعگیری شورا طی بیانیهای اعلام شد.
سوم مهر ۱۳۵۹ دبیرکل به شورای امنیت اطلاع داد که جنگ عراق علیه ایران ادامه دارد و پیشنهاد کرد شورای امنیت مسئله را با فوریت رسیدگی کند. این جلسه در روزهای ۲۶ و ۲۸ سپتامبر تشکیل و اولین قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره ۲۲۴۸ شورا مورخ ششم مهر ۱۳۵۹ تصویب کرد.
پس از صدور قطعنامه ۴۷۹، عراق آن را پذیرفت و اعلام موافقت کرد. اما ایران به دلیل حضور نیروهای عراق در خاک خود از پذیرش آن خودداری کرد. به نظر بسیاری از کارشناسان دلیل عدم پذیرش جمهوری اسلامی ایران بیحکمت نبود، چراکه اگر آن قطعنامه یا آتشبس توسط کشورمان مورد پذیرش قرار میگرفت، هیچگاه نمیتوانستیم، سرزمینهایی که توسط صدام و صدامیان اشغال شده بود را پس بگیریم.
پس از آن قطعنامههای ۵۱۴، ۵۲۲، ۵۴۰، ۵۸۲، ۵۸۸ و سرانجام ۵۹۸ به تصویب رسیدند.
پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸، دبیرکل اظهار کرد: "قطعنامهای که اینک تصویب شد، اوج تلاشهای مشترک اعضای شورای امنیت به عنوان نمایندگان جامعه بینالمللی برای برقراری راه حلی جامع، عادلانه و شرافتمندانه برای منازعه ایران و عراق است. برای پایان بخشیدن به جنگ در این منطقه لازم است سیاستهای ملی همه اعضا، هماهنگ با نیات اعلام شده شورا شود. در این جهت، پاراگراف اجرایی شماره پنج قطعنامه مسئولیت مشترکی را برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد در پی دارد. یک قدم اساسی با مشورت دو کشور و سایر کشورهای منطقه، برقراری ترتیباتی برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود. در مورد مسئولیت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشکیل هیأت بیطرف برای رسیدگی به موضوع، هدف اصلی خواهد بود. بیایید همه با هم همکاری کنیم. شما اعضای شورا، ایران و عراق و من به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد."
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران،دبیرکل گزارشی به «شماره ۲۰۰۹۳/ اس» به شورای امنیت تسلیم کرد که منجر به صدور قطعنامه شماره ۶۱۹ شد.
این قطعنامه که در ۱۸ مرداد ۱۳۶۷، به اتفاق آرا به تصویب رسید، مبنای تأسیس و اعزام گروههای ناظر نظامی ایران و عراق (ملل متحد unmog) شد.
سرانجام ۱۱ سال پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و ۳ سال پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ و با تلاشهای پیگیر سیاسی مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع به اثبات رسید و «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در روز ۹ دسامبر سال ۱۹۹۱ برابر با ۱۸ آذرماه سال ۱۳۷۰ ، مطابق با ۱۸ آذرماه سال ۱۳۷۰ طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرده است.
این اقدام علاوه بر پیروزی ملت ایران در ۸ سال دفاع مقدس که با غرور و شرف خود اجازه ندادند سانتیمتری از خاک کشورمان در تصرف بعثیها باشد، در بعد سیاسی هم باعث پیروزی ملت ایران شد چراکه مستکبرانی که همواره پشتیبان حزب بعث بودند، الان لب به واقعیت گشودند و رژیم بعث عراق را به عنوان متجاوز اعلام کردند.