*جنایت مسلحانه در نیمه شب
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، جوان ۲۷ ساله اي با شليک گلوله داخل يک دستگاه پژو ۲۰۶ در مشهد به قتل رسيد و جوان ديگري نيز که گلوله اي به سرش اصابت کرده بود در بيمارستان بستري شد اين در حالي است که خودرو پژو با چند خودرو پارک شده برخورد کرد که به آتش گرفتن يک دستگاه پيکان هم منجر شد.
ساعت ۲ بامداد روز گذشته مأموران کلانتري آبکوه مشهد در تماس با قاضي ويژه قتل عمد وي را در جريان ماجراي نزاع مسلحانه اي قرار دادند که طي آن جوان ۲۷ ساله اي به قتل رسيده و جوان ديگري نيز به شدت مصدوم شده است. در پي اعلام اين خبر، بلافاصله قاضي اسماعيل شاکر به همراه کارآگاهان پليس آگاهي به محل وقوع حادثه در بولوار خيبر مشهد عزيمت کرد و بدين ترتيب تحقيقات قضايي در اين باره آغاز شد.
بررسي هاي پليسي و قضايي بيانگر آن بود که ۲ تن از سرنشينان يک دستگاه پژو ۲۰۶ با شليک گلوله در داخل خودرو به شدت مجروح شده اند که يکي از مجروحان به بيمارستان رضوي و ديگري به بيمارستان شهيد هاشمي نژاد منتقل شده است اما مجروحي که به بيمارستان رضوي اعزام شده بود دقايقي بعد بر اثر اصابت گلوله به ناحيه سر، جان سپرد.
اين در حالي بود که خودرو پژو با يک دستگاه خودرو پيکان که در حاشيه خيابان پارک بود طوري برخورد کرده است که شدت تصادف به آتش گرفتن خودرو پيکان و برخورد با چند خودرو ديگر منجر شده است.در پي وقوع آتش سوزي و اطلاع دادن شهروندان به سازمان آتش نشاني مشهد، گروهي از مأموران آتش نشاني با حضور در محل حادثه اقدام به اطفاي شعله هاي آتش کردند.
اين گزارش حاکي است: با کشف پوکه هايي که از يک سلاح کمري شليک شده بود مقام قضايي دستور داد تا بازجويي از مصدوم حادثه آغاز شود اما پزشکان بيمارستان اعلام کردند که حال مصدوم حادثه وخيم است و او قادر به بازجويي نيست؛ بنابراين قاضي ويژه قتل عمد به همراه کارآگاهان پليس آگاهي شبانه عازم بيمارستان رضوي شد تا تحقيقات ميداني را درباره اين جنايت وحشتناک ادامه دهد.
در بازرسي بدني از داخل جيب هاي مقتول ۱۰۹ گرم شيشه، ۷۰ هزار تومان وجه نقد، گوشي تلفن همراه و يک ليست کشف شد که احتمال مي رود نزاع مسلحانه به خاطر اختلافات مالي بر سر مواد مخدر باشد. بررسي هاي بيشتر درباره اين جنايت هولناک مشخص کرد: دامنه اين نزاع مسلحانه خونين ابتدا از بولوار کشاورز آغاز شده و پس از يک درگيري در خيابان خيبر ۱۸ در خيابان خيبر ۲۲ و با شليک گلوله خاتمه يافته است؛ بنابراين گزارش، به دستور قاضي شاکر، تحقيقات پليس براي شناسايي عوامل نزاع و قتل مسلحانه با توجه به سرنخ هاي موجود ادامه دارد.
*صدور حکم قصاص برای قاتل زمین های کشاورزی
اواخر تابستان سال ۸۸ هنگامي که قرار بود اختلاف بر سر يک قطعه زمين در روستايي حوالي چناران، با وساطت مقام قضايي حل شود نزاعي دسته جمعي در گرفت و دامنه اختلاف را شدت بخشيد. ماجرا از روزي آغاز شد که چند برادر با خريد چندين هکتار زمين زراعي آن را به فردي به نام «ر» و پسران و خانواده اش اجاره دادند.
اختلاف برادران باعث شد که يکي از آن ها همين زمين را به چند نفر ديگر اجاره دهد که همين موضوع سبب شد که آنها به دادسراي چناران مراجعه کنند و عليه يکديگر شکايت کنند. يک قاضي براي اجراي قرار معاينه و تحقيقات محلي به همراه طرفين پرونده به محل زمين رفت. حضور همزمان ۲ طرفي که يک زمين را اجاره کرده بودند و مالکان زمين، بستر مشاجره و نزاع را فراهم آورد. حدود ۱۵نفر ناگهان شروع به دعوا کردند و با بيل و چاقو به جان هم افتادند که ناگهان فرياد «پدرم کشته شد» يک جوان فرار چند مرد و پايان نزاع را در پي داشت.
مردي به نام «ر» بر اثر اصابت چاقويي که شريان حياتي بدنش را قطع کرده بود جان خود را از دست داد.به گفته قاضي مجري که در محل حاضر بود خود «ر» آغازگر دعوا بود و با بيل يکي از مالکان زمين را مجروح کرده بود که با اين حرکت طرف ديگري که زمين را اجاره کرده بود به دفاع از اين مالک از خودرو وانت پياده شد و درحالي که در دست يکي از آنها چاقوي بلندي بود «ر» را تهديد کرد.
وکيلي که در محل حضور داشت هم گفت به علت شدت درگيري از محل دور شده و نفهميده چه کسي مقتول را با چاقو زده است. اولياي دم با حضور در دادسرا از فردي به نام «ميم» به دليل قتل عمد شکايت کردند که با دستگيرشدن «ميم» او اين اتهام را تکذيب کرد و مدعي شد در نزاع شرکت نداشته است.مدتي بعد داماد خانواده «ميم» در اداره آگاهي حاضر شد و خود را به عنوان کسي که در نزاع حضور داشت معرفي کرد.
«ع» در حضور مقام قضايي گفت از چاقو استفاده کرده و بي هدف آن را مي چرخاند که ناگهان چاقو به «ر» خورده و پس از اين اتفاق فورا از محل گريخته است. «ع» مدعي شد که به همراه «ميم» سوار بر وانت گريخته و چاقوي خون آلودش را با دستمال کاغذي و آب معدني تميز کرده است. وي افزود: در همان حال تلفني باخبر شدم که «ر» جانش را از دست داده است و با ناراحتي چاقو را از پنجره وانت به بيرون انداختم. حدود ۵ ماه بعد از ماجرا و در جريان مواجهه حضوري با ديگر حاضران در نزاع، «ع» به شرح دقيق تر ماجرا پرداخت. وي گفت: به همراه «ميم» و يک نفر ديگر زمين مورد اختلاف را اجاره کرده بوديم و آن روز به خواست وکيل سرزمين رفتيم که ناگهان درگيري آغاز شد. «ع» ادامه داد: با آغاز درگيري ما ۳نفري خواستيم محل را ترک کنيم که «ر» و همراهان و پسرانش اطراف خودروي ما را گرفتند و ضمن فحاشي با سنگ به شيشه خودرو زدند.
وي در حالي که مدعي دفاع از خود بود ادامه داد: ما دست خالي بوديم که ناگهان «ر» با بيل به سرم ضربه اي زد و من گيج شدم و مجبور شدم چاقو را از جيبم بيرون بياورم و آنها را تهديد کردم و چاقو را چپ و راست چرخاندم. اين متهم درباره نحوه ضربه زدن به مقتول گفت: «ر» قصد داشت با بيل ضربه دوم را به من بزند که من قبل از وي با چاقو او را زدم و چون پسرش فرياد زد پدرم کشته شد فرار کرديم. «ع» در ادامه افزود: اگر از خود دفاع نمي کردم بدون شک زنده نمي ماندم چون تعداد آنها بيشتر بود؛ با اين حال پشيمان هستم.در جلسه دادگاهي که در شعبه ۵ دادگاه کيفري خراسان رضوي برگزار شد با توجه به شکايت اولياي دم و درخواست قصاص متهم از سوي آنها، «ع» از حيث ارتکاب قتل عمد به قصاص به صورت اعدام با طناب دار محکوم شد. همچنين ديگر متهمان که در اين نزاع دسته جمعي حضور داشتند به يک تا ۳سال حبس محکوم شدند.
*خواستگاری از دختران، سوار بر بنز دزدی
مردي روز 26 اسفند سال گذشته با مراجعه به اداره ويژه مبارزه با سرقت مسلحانه پليس آگاهي تهران به ماموران اعلام كرد خودرو بنز اسال مدل 2005 او به شيوه مسلحانه سرقت شده است. در تحقيقات مقدماتي از مالباخته مشخص شد وي قصد داشت بنز را بفروشد و به همين علت در يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار آگهي فروش منتشر كرد و سارق به بهانه خريد خودرو دست به اين دزدي زد.
مالباخته در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «بعد از چاپ شدن آگهي جواني به نام شاهيني براي ديدن ماشين به در منزلمان واقع در زعفرانيه مراجعه كرد و بعد از توافقهاي اوليه ساعت 21 روز حادثه براي قولنامه كردن خودرو، مجددا به خانهام آمد. او خواست ماشين را قبل از قولنامه امتحان كند من هم مخالفتي نكردم و با هم ابتدا به خيابان ولنجك و بعد اتوبان شهيد چمران و سپس به يادگار امام رفتيم. در بين راه ناگهان خريدار ماشين، با تهديد يك اسلحه مرا مجبور كرد يك برگه را كه ظاهرا قولنامه فروش خودرو بود امضا كنم و اثر انگشت بزنم و سپس مرا از خودرو پياده و فرار كرد.»
همزمان با آغاز تحقيقات كارآگاهان براي شناسايي سارق مسلح، دستور توقيف خودرو بنز به همراه دستگيري سرنشينان داخل خودرو به تمامي مراكز انتظامي سطح كشور اعلام شد. همچنين ماموران با بهرهگيري از اطلاعات مالباخته موفق به چهرهنگاري از متهم شدند و فهميدند اين سارق همان فردي است كه چندين دختر جوان از او شكايت و اعلام كردهاند وي با طرح پيشنهاد ازدواج و ادعاي اينكه وضعيت مالي خوبي دارد آنها را اغفال كرده است. در شكايتهاي انجامشده از سوي اين دختران همگي به نكات مشتركي اشاره داشتند و اعلام كرده بودند جواني كه خود را به هويت «شاهيني» معرفي كرده، ابتدا از طريق اينترنت با آنها ارتباط ايجاد كرده و سپس در ملاقاتهاي حضوري، ضمن معرفي خود به عنوان طلافروش با طرح اين ادعا كه قصد ازدواج دارد، اعتماد آنها را جلب كرده است.
تعدادي از اين دختران جوان، در اظهارات خود عنوان كرده بودند شاهيني را سوار بر يك دستگاه بنز مشكي مدل بالا مشاهده كردهاند و او به آنها گفته بود بنز را به تازگي و به قيمت بيش از 180ميليونتومان خريداري كرده است. كارآگاهان در ادامه تحقيقات اطلاعاتي به دست آوردند كه نشان ميداد متهم تحت تعقيب غالبا در مناطق شمال تهران به ويژه در خيابان آفريقا تردد دارد به همين دليل بلافاصله تمامي محلهاي احتمالي تردد اين شخص تحت مراقبتهاي نامحسوس پليسي قرار گرفت و او سرانجام ساعت 19روز پنجم ارديبهشت همراه يك دختر جوان در خيابان آفريقا مورد شناسايي قرار گرفت و دستگير و در بازرسي بدني از وي يك قبضه اسلحه كمري با چند تير جنگي و همچنين يك قبضه اسلحه كمري تقلبي كشف شد.
در تحقيقات انجامشده از دختري كه همراه متهم بود وي پس از اطلاع از هويت واقعي اين مرد و همچنين مسروقه بودن خودرو به كارآگاهان گفت چند ماه قبل با اين فرد كه خود را شاهيني معرفي كرده آشنا شده و شاهيني از او خواستگاري كرده بود. متهم 26ساله كه نام واقعياش «غلامرضا. ص» است در خانه پدرياش در خيابان آفريقا زندگي ميكرد و ماموران در بازرسي از پاركينگ اين محل، خودرو بنز مسروقه را كشف كردند. با آغاز تحقيقات، متهم در اظهارات اوليه منكر هرگونه سرقت مسلحانه شد و ادعا كرد بنز را به قيمت 186 ميليون تومان از مالك آن خريداري و وجه آن را نيز در قالب صد هزار دلار پرداخت كرده و قولنامه خريد خودرو را نيز در اختيار دارد اما در ادامه تحقيقات به ناچار لب به اعتراف گشود و علاوه بر سرقت مسلحانه خودرو، به خريد و تهيه اسلحه از مرزهاي غربي كشور و همچنين اغفال زنان و دختران جوان اعتراف كرد.
*دختر ورامینی مقابل دوربین 4 شیطان
یک مرد كه با طرح دوستی با دختری، وي را قربانی نیت شوم خود قرار داد با همدستانش توسط پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ویژه شرق تهران دستگیر شد. رئیس پلیس ویژه شرق تهران با بیان این که دوستیهای خیابانی بهانهای برای اغفال و اخاذی است در تشریح این خبر بیان داشت: مردی با اظهار دوستی و علاقه، با دختري طرح دوستی ریخته و به بهانه ازدواج، ارتباط آنها آغاز میشود تا این که وی به بهانه صحبت کردن طعمه خود را وارد یک خانه تیمی میکند.
سرهنگ فتحی افزود: مرد شیطانصفت با نقشه قبلی به همراه چند تن از دوستانش این دختر را مورد سوءاستفاده قرار داده و با تهیه فیلم، وی را تهدید به افشای ماجرا میکنند.
وی با اشاره به معضلات فراروی این قبیل دوستیها، تصریح کرد: مأموران با دستور ویژه قضایی، تحقیقات برای شناسایی خانه تیمی و دستگیری عاملان این اقدام را به طور جدی تحت پیگیری قرار داده و توانستند با چهرهنگاری و شناسایی محلهای مورد تردد متهمان و همچنین گشتهای مستمر، همه متهمان را
شناسایی کنند.
این مقام مسئول ادامه داد: با استفاده از اطلاعات به دست آمده در چند عملیات مجزا 4 بزهکار دستگیر شدند.
سرهنگ فتحی با تأکید بر برخورد قاطع پلیس با کسانی که به چنین عملی دست ميزنند، گفت: دوستیهای خیابانی و آشنا شدن دختران و پسران به دور از چشم پدر و مادرها، یکی از معضلات اجتماعی است که سبب میشود پایههای زندگی خانوادگی در آینده سست شود.
رئیس پلیس ویژه شرق تهران در پایان گفت: خانوادهها باید توجه داشته باشند به دنبال افزایش هیجانات و عواطف در دوران نوجوانی و جوانی و تحولات جنسی از سوی دیگر گرایش به برقراری روابط دوستی با جنس مخالف شیوع فراوانی مییابد که ارائه شناخت و آگاهیهای لازم به بچهها در خصوص کنترل عواطف و هیجانات خود و جهتدهی سالم مفید خواهد بود
*مرد شکاک دوستش را آتش زد
پرونده اين مرد نجار كه تصور ميكرد دوستش با همسرش رابطهاي دارد ديروز در اختيار قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت تا متهم پاي ميز محاكمه برود. ماموران پليس اسفند سال گذشته جسد مردي جوان را كنار اتوبان تهران –قم پيدا كردند. آثار ضرب و جرح روي بدن مقتول وجود نداشت اما جنازه به آتش كشيده شده و صورتش كاملا از بين رفته بود. بنابراين فرضيه قتل با انگيزه انتقامگيري در ذهن كارآگاهان شكل گرفت.
ماموران بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني و بررسي پرونده افراد مفقود شده، متوجه شدند زني اعلام كرده شوهرش با مشخصاتي شبيه به جسد ناپديد شده است. زن جوان كه سارا نام دارد به پليس آگاهي فراخوانده شد. وقتي عكسهاي گرفتهشده از جسد به اين زن نشان داده شد، او تاييد كرد جنازه متعلق به شوهرش است. با اين حال بازپرس پرونده از او خواست براي اطمينان بيشتر به پزشكي قانوني مراجعه كند.
زن جوان بعد از حضور در پزشكي قانوني باز هم همان جمله را بر زبان آورد و توضيح داد روز حادثه شوهرش مازيار قرار بود با يكي از دوستانش كه اتفاقا مستاجرشان هم بود براي نقد كردن يك چك به كرج برود و اصلا نميداند او در جاده قم چه ميكرد.
نيما -مرد مستاجر-به دستور بازپرس بازداشت شد. او كه تنها مظنون پرونده بود ادعا كرد مازيار را مقابل خانهاش پياده كرد و نميداند او در جاده قم چه كار داشت. اين مرد گفت: ما براي نقد كردن يك چك با هم به كرج رفتيم اما مازيار در راه حالش بد شد و از من خواست او را به خانهاش برسانم من نميدانم چه اتفاقي براي او افتاده است. نيما در حالي داشتن هرگونه اطلاع از قتل مازيار را انكار ميكرد كه ماموران خودرو مقتول را مقابل خانه اين مرد پيدا كرده بودند.
در نهايت با انجام بازجوييهاي فني-پليسي معلوم شد نيما دوستش را قرباني يك انتقامجويي ناموسي كرده است. اين مرد در اعترافاتش گفت: مدتي بود نسبت به رابطه مازيار با زنم شك كرده بودم و فكر ميكردم مازيار ميخواهد همسرم را از من بگيرد. همسرم زير بار نميرفت و ميگفت چنين اتفاقي نيفتاده اما من ميديدم مازيار به بهانههاي مختلف به منزل ما ميآيد و بعضي وقتها وقتي من نيستم به خانهام سر ميزد.
چند روز قبل از حادثه بود كه مازيار به مغازه آمد البته من مغازه را از مازيار اجاره كردهبودم و آن روز مازيار به بهانه اينكه ميخواهد به من سر بزند آمده بود، وقتي رفتم برايش چاي بياورم متوجه شدم رفتار مشكوكي دارد و به نظرم رسيد به گوشي تلفن همراهم دست زده است. گوشيام را برداشتم و فهميدم مازيار شماره همسرم را از گوشي من برداشته است. او ميخواست به زنم زنگ بزند و با او رابطه برقرار كند. همان لحظه بود كه تصميم گرفتم مازيار را بكشم. به خانه رفتم و آبميوه مسموم درست كردم و مقدار زيادي داروي خوابآور در آن ريختم، به همسرم گفتم به آن دست نزند. بعد با مازيار تماس گرفتم. او گفت ميخواهد براي نقد كردن چكي به كرج برود، من هم گفتم دنبالم بيايد چون من هم ميخواهم به كرج بروم.
متهم به قتل ادامه داد: «وقتي مازيار آمد آبميوه مسموم را برداشتم و يك آبميوه هم براي خودم خريدم. آبميوه مسموم را به مازيار دادم و آبميوه سالم را خودم خوردم. كمي كه گذشت مازيار سرگيجه گرفت. حالش خيلي بد شد و از من خواست پشت فرمان بنشينم. من هم قبول كردم چند دقيقه بعد مازيار كاملا بيهوش شد. مازيار روي صندلي شاگرد بود. به پمپبنزين رفتم و يك گالن بنزين خريدم، بعد مازيار را به اطراف اتوبان قم بردم، او را بيرون انداختم و بنزين را رويش ريختم و جسدش را آتش زدم. ميخواستم صورتش را بسوزانم تا شناسايي نشود. فكر هم نميكردم جسد پيدا شود چون محل رها شدن جنازه منطقهاي بياباني بود.
با اعترافات متهم صحنه قتل بازسازي و آخرين دفاعيات در مرحله بازپرسي از او گرفتهشد و بازپرس پرونده قرار مجرميت را صادر كرد.
با صدور كيفرخواست عليه متهم از سوي دادستاني تهران پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران صادر شد و متهم به زودي در اين شعبه محاكمه ميشود.
کد خبر 115497
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۳۵
- ۰ نظر
- چاپ
جنایت مسلحانه در نیمه شب، صدور حکم قصاص برای قاتل زمین های کشاورزی، مرد شکاک دوستش را آتش زد، دختر ورامینی مقابل دوربین 4 شیطان و ... از جمله مهمترین اخبار حوادث در 24 ساعت گذشته است.