
او در ادامه دربارهي کتاب «جاي امن گلولهها» اظهار کرد: اين کتاب دربارهي روزهاي نخستين جنگ است و مربوط به قهرمانان جنگ که ما بيش از 30 سال است از آنها غفلت کردهايم و زودتر از اينها مردم ما بايد با آنها آشنا ميشدند؛ رزمندگاني که در حماسهي خرمشهر رشادتها کردند و شهيد شدند.
به گفتهي مؤمني، حماسهي دفاع مقدس مملو از اين قهرمانان است.
مرتضي سرهنگي - مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزهي هنري - نيز در سخناني گفت: اگر مرگ نبود، ما چيزي را يادداشت نميکرديم. سربازي که خاطرات زمان جنگش را مينويسد، تا ابد بيستساله ميماند.
او افزود: خاطرات به ما زبان ميدهند تا دربارهي جنگ حرف بزنيم، خاطرات نبايد از ما قهر کنند، آنها شبيه خودمان هستند؛ بنابراين ما نبايد از خودمان قهر کنيم.
به گفتهي سرهنگي، اگر خاطرات ما آينده دارند، ما خودمان بايد آنها را نگه داريم؛ چرا که در چشم بههم زدني ما جزو نياکان محسوب خواهيم شد.
او افزود: واقعيتهاي جنگ، واقعيتهاي فردي و عميق است؛ اما دانستن و خواندن آنها براي ديگران هم دلپذير است.
سرهنگي در پاسخ به اين پرسش که چرا امروز بسياري از مردم به خواندن خاطرات علاقه دارند، اظهار کرد: چون مردم ميخواهند بدانند که کساني مثل خودشان در شرايطي مثل جنگ چگونه تاب آوردند.
او ادامه داد: خيلي از جنگها به خاطر مرز اتفاق ميافتد؛ اما ادبيات آن چون انساني است، بدون مرز است.
مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزهي هنري گفت: شاهدان و فعالان انقلاب و جنگ امروز زنده هستند و شانه به شانهي ما مينشينند روي صندلي و با ما گفتوگو ميکنند و از خاطرات خود ميگويند؛ به همين دليل اين دوران را ميتوان دوراني طلايي ناميد.
او افزود: خوشبينانهترين حالت اين است که ما 10 يا 15 سال بيشتر براي تدوين و گردآوري خاطرات شفاهي جنگ فرصت نداريم که اين زمان در تاريخنگاري ميشود دو هفته. زمان دزد خاطرات است؛ بنابراين هرچه امروز تلاش کنيم که خاطرات کوچک را گردآوري کنيم و تصوير کوچکي از انقلاب و جنگ در زماني که جزو نياکان محسوب ميشويم، باقي بگذاريم، کار کمي انجام ندادهايم.
به گفتهي سرهنگي، کتاب «جاي امن گلولهها» ضمن اينکه يک کتاب شخصمحور است، حادثهمحور هم هست. در اين کتاب ما حاشيههاي ديگري نيز داريم که به اندازهي متن مهماند.
او در پايان تأکيد کرد: حادثهاي مثل انقلاب و جنگ مستحق اين است که تا ابد در اين آب و خاک و در تمام دنيا زنده بماند.
در ادامه، جواد کاموربخشايش - تدوينکنندهي خاطرات عبدالرضا آلبوغبيش - دربارهي روند انجام گفتوگوها و تدوين اين کتاب صحبت کرد و گفت: اين کتاب به شيوهي روايي به نگارش درآمده؛ اما برخلاف ساير کتابهاي اينچنيني، از ابتداي روايت راوي شروع نميشود.
او افزود: مهندسي داستان به گونهاي است که وقتي راوي روي زمين افتاده و در جدال مرگ و زندگي است، خاطرات زندگي او براي خواننده روايت ميشود.
عبدالرضا آلبوغبيش نيز در سخناني از تدوينکنندهي اين کتاب و مسؤولان حوزهي هنري تشکر کرد که به او که خود را سرباز کوچک امام خميني (ره) ناميد، کمک کردهاند تا از تاريکي و ظلمت بيرون بيايد و در راستاي گردآوري خاطرات شفاهي جنگ قدمي بردارد.
او سپس بخشي از خاطرات خود و همرزمانش از دوران جنگ را بيان کرد.
در پايان مراسم نيز رضا سوراني - فرزند شهيد درياقلي سوراني - (کسي که به ناجي شهر آبادان شهرت پيدا کرده است) و توران جوکار - همسر عبدالرضا آلبوغبيش - به بيان خاطراتي از دوران جنگ پرداختند.