به گزارش مشرق، در دوره پنج ساله هیات رئیسه فدراسیون فوتبال، حیدر بهاروند از گردانندگان اصلی این مجموعه بود. او که در ابتدای این دوره، به عنوان یک عضو ساده از هیات رئیسه انتخاب شده بود، در پایان این دوره، به عنوان رئیس فدراسیون (سرپرست) به کارش پایان میدهد.
نگاهی به کارنامه مدیریتی او در این پنج سال هیچگونه دستاورد ملموسی را برای ارتقای جایگاه فوتبال ایران نشان نمیدهد. نه تنها فوتبال پیشرفت نکرده، بلکه چندین قدم هم رو به عقب برداشته است اما سوال اصلی این است که او بر اساس چه متر و معیاری به این نتیجه رسیده که حضور او در فوتبال کمک حال این رشته خواهد شد؟
واقعیت ماجرا این است که بهاروند بعد از سالیان متمادی حضور در هیات فوتبال و هیات رئیسه، اکنون حامیانی در مجمع فدراسیون دارد اما نگاهی به جامعه فوتبال نشان از موضوع دیگری است که قطعا صلاحیت بهاروند را برای استمرار حضور در فدراسیون فوتبال تایید نمیکند.
در این گزارش، نگاهی به آثار به جا مانده از پنج سال مدیریت بهاروند خواهیم داشت که وضعیت و عملکرد او را برای حضور یا عدم حضور در چهار سال آینده مشخص میکند.
* شروع مدیریت در فدراسیون با تخلف بزرگ!
سناریو تخلف و پشت کردن به اساسنامه فدراسیون فوتبال زمانی نوشته شد که مهدی تاج برای بازگرداندن اسلامیان به هیات رئیسه، از حیدر بهاروند کمک گرفت؛ کمکی که زندگی بهاروند را زیر و رو کرد.
تا قبل از این اتفاق، بهاروند در انتخابات به عنوان کارشناس هیات رئیسه انتخاب شد اما به حدنصاب نرسیدن آرای اسلامیان برای نایب رئیس دوم، او را از گردونه خارج کرد. در نتیجه تاج، بهاروند را سرپرست نایب رئیسی دوم و سرپرست سازمان لیگ کرد تا جا برای نامزدی اسلامیان برای عضو کارشناس هیات رئیسه خالی شود.
انتخاب بهاروند به عنوان نایب رئیس دوم مصداق بارز تخلف آشکار بود. در واقع بهاروند برای این جابجایی باید از سمت کارشناس هیات رئیسه استعفا میداد که طبق بند ۸ ماده ۳۳ اساسنامه فدراسیون فوتبال کسی که از سمت خود استعفا می دهد نمیتواند دست کم در یک دوره برای هیچ سمت دیگری کاندید شود.
اما در آن مقطع این موضوع برای متولیان فوتبال اهمیتی نداشته چرا که همه کاره بودند و کسی برای اینکه یقه آنها را بگیرد و علت تخلف از اساسنامه را بپرسد وجود نداشت. در نتیجه مهرههای تاج در جایگاه جدید خود نشستند و آب از آب تکان نخورد. نکته جالب اینجاست که کسانی که روزگاری به قانون پشت کردند، حالا از سایرین خواهان اجرای قانون و حضور بازنشسته ها در فدراسیون هستند چون منافع آنها در این صورت تامین میشود.
* دعوای ریاست با بازگشت کفاشیان
بعد از استعفای مهدی تاج، به طور قانونی علی کفاشیان باید عهدهدار ریاست فدراسیون فوتبال میشد اما او در آن مقطع از هر گونه فعالیت فوتبالی به مدت پنج سال محروم بود؛ رایی که از سوی کمیته اخلاق در پرونده حق پخش تلویزیونی بازیهای تیم ملی صادر شده بود و در ادامه توسط کمیته استیناف کاهش یافت و لغو شد.
در نتیجه، حیدر بهاروند به عنوان نایب رئیس دوم در نبود تاج و کفاشیان روی صندلی ریاست نشست ولی بازگشت ناگهانی کفاشیان تمام معادلات را به هم ریخت؛ بازگشتی که حامیانی از نهادهای مختلف داشت و تهدیدی برای بهاروند بود. حتی کفاشیان پیش از بازگشت به هیات رئیسه احتمال سرپرستی را رد نکرد و همواره تاکید داشت که "فعلا" نایب رئیس است و باید ببیند در آینده چه اتفاقی رخ میدهد.
در نهایت بهاروند دستور برگزاری جلسه را صادر کرد و کفاشیان به فدراسیون فوتبال برگشت ولی او در بازگشت کفاشیان سابق نبود و رشته امور از دستانش خارج و در اختیار بهاروند و نبی قرار گرفته بود.
بیشتر بخوانید:
تاج و کفاشیان بدون قانون بازنشستگی هم از انتخابات محرومند!
* بهاروند بازنشستگی را دوست ندارد
از زمان اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستهها تاکنون، حیدر بهاروند بیش از هر کس دیگری مقابل این مصوبه مجلس ایستاده است و آن را قبول ندارد. او تحت هیج شرایطی حاضر به اجرای قانونی که در کل ایران جاری شده نیست. بعد از رفت و آمدهای بسیار و باقی ماندن او بر سر قدرت تا اتمام دوره قانونی اعضای هیات رئیسه، بهاروند برای دوره جدید هم شمشیر را از رو بسته و نمیخواهد پا پس بکشد.
در شرایطی که تمام مسئولان دولتی خواهان اجرای این قانون در انتخابات فدراسیون فوتبال هستند، بهاروند میگوید بازنشستهها میتوانند در انتخابات شرکت کنند و بارها این موضوع را اعلام کرده است؛ موضوعی که به زودی پای فیفا را هم وسط میکشد و این همان اتفاقی است که بهاروند دوست دارد.
او اخیرا در حضور وزیر ورزش و معاونش که مجری قانون هستند اتمام حجت کرد که از خواسته خود برای شرکت در انتخابات کوتاه نمی آید: "فقط اساسنامه معیار و ملاک برگزاری انتخابات است. موظفیم براساس اساسنامه انتخابات را برگزار کنیم و لاغیر."
این صحبتها به این معنی است که قوانین مجلس را قبول ندارد و ملاک برای او اساسنامه است؛ موضوعی که خودش هم در هنگام انتخابات نایب رئیس دوم آن را نقض کرد.
* دو سال محرومیت برای بهاروند از سوی کمیته اخلاق
یکی از جنجالبرانگیزترین پروندههای سالهای اخیر فوتبال ایران مربوط به دیدار فینال جام حذفی در سال ۹۸ است که اتفاقات عجیب و غریب و تاخیر بیش از چند ساعت در بازی پرسپولیس و داماش به وقوع پیوست. ناهماهنگی های ایجاد شده در آن مسابقه باعث شد هواداران داماش نتوانند به ورزشگاه اختصاصی فولاد در اهواز راه پیدا کنند و به همین خاطر مدیران داماش اجازه برگزاری بازی را ندادند. ماجرایی تا جایی پیش رفت که بعد از حدود ۲.۵ ساعت هواداران داماش به ورزشگاه راه داده شدند و بازی برگزار شد و در نهایت، پاسی از شب گذشته مسابقه تمام شد.
در پی این بینظمی و درگیری بین هواداران که باعث به هم خوردن برنامهریزیها شد، کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال حیدر بهاروند رئیس سازمان لیگ را به مدت دو سال محروم کرد. در ادامه فدراسیون فوتبال به جای دفاع از احکام کمیته اخلاق، از مدیران خود حمایت کرد و بعد از ارسال پرونده به کمیته استیناف، همه این افراد تبرئه شده و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده بود و هیچ کسی هم جریمه یا محکوم نشد!
* حامی درجه یک بازنشستهها
بهاروند نه تنها خودش نمیرود، بلکه سایر بازنشستهها را هم کنار دستش نگه داشته است. او معدود کسانی را هم که قانون بازنشستگی را اجرا کرده بودند، مجددا به "میز خدمت" بازگردانده است.
نمونه این اتفاق درباره فریدون اصفهانیان رخ داد که به نشانه تبعیت از قانون، کمیته داوران را ترک کرد اما بعد از گذشت حدود یک سال و نیم، بهاروند او را به عنوان سرپرست انتخاب کرده تا مجددا اصفهانیان به کمیته داوران بازگردد و به انتقادات و اعتراض اهالی فوتبال گوش نمیدهد!
* وعدههای سر خرمن برای نصب VAR
تقریبا تمام مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال از سال ۹۷ به این سمت و اجرا شدن کمک داور ویدیویی در لیگهای مختلف اروپایی، وعده اجرای سیستم کمک داور ویدیویی را دادهاند. آخرین اظهارنظر مربوط به حیدر بهاروند است که در ۳۰ تیر امسال وعده داد تا نیم فصل این سیستم در ایران اجرا میشود.
آنطور که از روند برگزاری مسابقات بر میآید، این سیستم ویدیویی حتی تا لیگ بیست و یکم هم در ایران نصب نخواهد شد چرا که ورزشگاههایی در ایران وجود دارد که با دوربینهای بسیار قدیمی و کم کیفیت تصویربرداری میشود. در چنین شرایطی چطور میتوان انتظار داشت که ۱۰ دوربین پیشرفته، برای اجرای سیستم کمک داور ویدیویی در هر ورزشگاه نصب شود؟
* تیمهای ملی یتیم شدند
قصه تیمهای ملی پایه در دوران مدیریت تاج و سپس بهاروند بسیار پرغصه است. در این مدت، بدترین اتفاقات برای تیم ملی جوانان رخ داده است. مربیان مختلف بدون کوچکترین شناخت برای هدایت این تیم انتخاب شده اند و گوش کسی هم بدهکار انتقادات نیست. به جز این، باید وضعیت تیم های ملی بانوان را هم در نظر داشت که هیچ یک در وضعیت ایده آل قرار ندارند.
در واقع بهاروند در مدت یک سال گذشته همانطور که پیش بینی می شد، همه چیز را در سازماندهی تیم های ملی پایه به امان خدا رها کرده است و قطعا هیچ کسی در خانواده فوتبال از این وضعیت رضایت ندارد.
* اختلاف اعضای هیات رئیسه و تخلف در انتخاب نبی و کنار گذاشتن شکوری
یکی از تخلفات فدراسیون فوتبال و عدم اجرای اساسنامه، مربوط به انتخاب مهدی محمدنبی و کنار گذاشتن شکوری از دبیرکلی این فدراسیون بود. حیدر بهاروند بدون تشکیل جلسه، در گفتوگوی خصوصی به شکوری اعلام میکند که او از این پس سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال نیست. در حالی که مطابق اساسنامه، این اتفاق باید در حضور شکوری و اعضای هیات رئیسه رخ می داد و سایر اعضا هم به این موضوع رای میدادند.
در عوض فدراسیون جلسه ای را با حضور نبی برگزار و او را به عنوان دبیرکل انتخاب کرد که این تخلف به علت اختلاف برخی از چهره ها از جمله بهاروند و ممبینی، به گوش مسئولان AFC رسید و فوتبال ایران تا مدتی با خطر جریمه مواجه بود.
در این ماجرا ممبینی که دل خوشی از برخی اعضای هیات رئیسه به خاطر کنار گذاشتن او از کمیته داوران نداشت، تنها عضو هیات رئیسه بود که از ورود کنفدراسیون به این موضوع استقبال کرد تا اختلافش با سایر اعضای هیات رئیسه را علنی کند و دغدغه اجرای قانون نداشت.
* امضای قرارداد با اسکوچیچ بدون اطلاع هیات رئیسه
ماجرای روی کار آمدن اسکوچیچ همچنان برای اهالی فوتبال مبهم است. در حالی که همه در انتظار معرفی سرمربی ایرانی بودند و اعضای هیات رئیسه هم بارها وعده این اتفاق را داده بودند، اسکوچیچ و بهاروند در عکسی دو نفره برای هدایت تیم ملی به توافق رسیدند.
خبر به حدی شوکه کننده بود که دبیرکل فدراسیون فوتبال و مسئول اجرایی این مجموعه هم خبری از این توافق نداشت؛ توافقی که اخبار مختلفی درباره سفارش افرادی خارج از این فدراسیون درباره آن به گوش میرسد اما هنوز جزییات این موضوع از سوی بهاروند و اسکوچیچ اعلام نشده است.
دقیقا ۱۰ روز قبل از این ماجرا، سخنگوی فدراسیون فوتبال هم در مصاحبهای اعلام کرده بود که سرمربی تیم ملی قطعا ایرانی است اما مشخص نیست چه فعل و انفعالی رخ داد که اسکوچیچ که به علت بیماری آبادان را ترک کرده بود، به تیم ملی پیوست و غرامت این موضوع را هم پرداخت کرد.
* سلب میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا از تیمهای ایرانی
حاصل دوره کوتاه مدیریت حیدر بهاروند بر فدراسیون فوتبال، سلب میزبانی لیگ قهرمانان آسیا از تیمهای ایرانی بود. در واقع در ابتدا قرار بر این بود که تیمهای ایرانی تمام مسابقات خود را در خارج از ایران برگزار کنند اما بعدا با جلساتی که برگزار شد، برخی مدعی شدند که تیمهای ایرانی در سه بازی دور برگشت میزبان هستند.
در آن مقطع گفته شد که به علت نبود امنیت پروازی در ایران، AFC چنین تصمیمی را گرفته است و به علت دیپلماسی ضعیف ارکان فوتبال ایران ، تیمهای ایرانی مجبورند در خارج از خانه به میدان بروند.
* بهاروند و هیات رئیسه غرامت برکناری ویلموتس را میدهند؟
همه در جریان اعلام جرم برای اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال در پرونده مارک ویلموتس هستند؛ اتفاقی منجر به غرامت ۶.۲ میلیون یورویی برای فدراسیون فوتبال شده و پیش از این هم مبلغ هنگفتی به حساب او واریز شده است.
در پی این اتفاقات سازمان بازرسی کل کشور برای اعضای هیات رئیسه برای امضای قرارداد ویلموتس اعلام جرم کرده و اخباری مبنی بر پرداخت غرامت فدراسیون فوتبال در پرونده ویلموتس از حساب شخصی اعضای هیات رئیسه به گوش میدهد.
به جز این حواشی بزرگ که هر کدام برای مدت زمانی بسیار طولانی فوتبال ایران را مختل کرده و حیدر بهاروند در آنها نقش کلیدی را ایفا کرده است، او در سازمان دهی مسابقات سازمان لیگ هم چندان توانمند نبود و هرگز نتوانست حداقل در حد و اندازه دوره ریاست مهدی تاج هم ظاهر شود.
تمام این کم و کاستیها در دوره مدیریت بهاروند در سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال در حالی است که او از آرای بسیار خوبی در میان اعضای مجمع برخوردار است و در انتخاباتی که قرار بود در اسفندماه برگزار شود، سایر نامزدهای ریاست هم برای بهره مندی از آرای او، بهاروند را نامزد پست نایب رئیسی کرده بودند.
این اتفاقات نشان می دهد که صاحبان رای در مجمع هم چندان توجهی به واقعیتهای فوتبال و عملکرد بهاروند ندارند و هر یک منافع خود فکر میکنند. با این حال بعد از چندین سال ناکامی، زمان آن رسیده که اعضای مجمع با نگاه به عملکرد افراد، مدیرانی را برای اداره فوتبال انتخاب کنند که این فدراسیون از ورزشکستگی و رکورد خارج شود.