به گزارش مشرق، اولين شكست پرسپوليس در ليگ قهرمانان 2012 در روزي رقم خورد كه سرخپوشان بيشتر از هميشه به امتيازات اين بازي نياز داشتند. حتي يك تساوي مقابل الهلال هم ميتوانست پرسپوليسيها را به صدرنشيني اميدوار نگه دارد اما اين باخت نابهنگام آرزوهاي آنها را بر باد داد. نگاهي داريم به نفرات تيمي كه اين شكست تلخ حاصل عملكرد آنها بود.
اسمير آودوكيچ
بيترديد بهترين بازيكن پرسپوليس در اين ميدان سخت بود. چند شوت سنگين را به خوبي مهار كرد و در تكبهتكهاي پرتعدادش با مهاجمان حريف هم تنها دو بار شكست خورد كه يك بار تبديل به گل الهلال شد و بار دوم را شيث رضايي با سينه دفع كرد.
محمد نصرتي
انگار سرمربي الهلال منطقه فعاليت او و شيث را بهعنوان نقطه ضعف سرخها نشانه رفته بود. نصرتي چند بار با تكلهاي به موقع مانع پيشروي آبيپوشان شد اما تعداد ضدحملات خطرناك ميهمان آنقدر زياد بود كه بتواند ضعفهاي او و همبازيهايش در خط دفاعي را نمايان كند.
شيث رضايي
يك بار در شرايطي كه اسمير هم دريبل خورده بود جلوي دروازه پرسپوليس سينه سپر كرد و يكي دو بار ديگر هم منجي دروازه تيمش شد. اما پرسپوليس آنقدر بدون پشتوانه حمله ميكرد كه كار او و نصرتي براي دفاع از ضدحملات سختتر ميشد. در مجموع شيث در روزهاي خوبش نبود اما جزو بدترين بازيكنهاي ميدان هم محسوب نميشد.
حميد عليعسگر
در روزي كه موقعيتهاي خطرناك پرسپوليس به اندازه نيمي از انگشتهاي يك دست بود بهترين موقعيت سرخها را او هدر داد. عليعسگر يك بار به محوطه جريمه نفوذ كرد و به خوبي توي سر توپ زد اما ضربه آخر را كمدقت نواخت. او هم در روزهاي خوبش نبود، مثل همه سرخپوشها.
مهرداد پولادي
در دقايق پاياني بازي كه همه تيم مورد انتقاد شديد هواداران قرار گرفته بودند او تنها كسي بود كه از سوي سكوها تشويق ميشد. شايد صحنهاي كه با بازيكن حريف شاخ به شاخ شد و در خطر يك مصدوميت شديد قرار گرفت باعث شد هواداران در غيرتمندي او ترديد نكنند! كرنر او در دقيقه دوم بازي ميتوانست پايهگذار گل پرسپوليس باشد اما در دقايق بعدي به ندرت پايهگذار اتفاق مثبتي براي تيمش شد.
مازيار زارع
بعد از مدتها كه دنيزلي آقازماني را به او ترجيح ميداد دوباره به خط هافبك پرسپوليس برگشت و نشان داد چرا نشستن روي نيمكت اينقدر به او ميآيد. اگر او كمي سرعت داشت پرسپوليس اينطور اسير ضدحملههاي حريف نميشد. در روزهاي كه ميگويند اخراجيها توي كار دنيزلي گذاشتهاند معلوم نيست او كه به ميل خود قرار است به ملوان برود چرا كمكاري ميكند!
حسين بادامكي
انگار بايد عكس حسين را به روزنامهها بدهيم تا اگر كسي او را داخل ميدان ديده نشانياش را به ما هم بدهد. از بادامكي فقط همينقدر ميدانيم كه پيراهن شماره 11 را ميپوشد و بعيد است سال بعد جايي در پرسپوليس داشته باشد.
محمد نوري
نزديك بود با يك گل زودهنگام در دقيقه دوم، جهت بازي را به همان سمتي ببرد كه جهت بازي با الغرافه در قطر رفته بود. اما كرنر ارسالي پولادي را به تير دروازه كوبيد و آه از نهاد سرخها درآورد. امروز در ميان هافبكهاي ضعيف پرسپوليس او كمتر از همه ضعيف بود، اگرچه باز هم يكي دو بار از همان شوتهاي اشتباه و دشمنشادكن(!) روانه دروازه حريف كرد.
علي كريمي
امروز نامزد اصلي بدترين بازيكن ميدان با بازوبند زردرنگ در ميانه زمين كاملا قابل تشخيص بود. دريبلها ناكام، پاسهاي اشتباه و سر توپ زدنهايي كه بجاي حريف خود او را از ميدان به در ميكرد. اينها كل دستاوردهاي كريمي در اين ميدان بودند.
غلامرضا رضايي
وصله كمكاري و ندويدن در ميدان به هر كسي كه بچسبد به اين يك نفر نميچسبد، چون در هر لحظه از بازي كه او را دنبال كني ميبيني بيهوده و بيجهت در حال دويدن است. غلام امروز خيلي دويد اما از استارتهاي مفيدي كه هر از گاهي در بازيها ميزند و از پاسهاي گلي كه گهگاه به ايمون زايد ميدهد خبري نبود.
ايمون زايد
به قول علي پروين او يا گل نميزند يا سه تا سه تا گل ميزند. زايد وقتي ديد الهلال حريفي نيست كه بشود مقابلش هتتريك كرد گزينه اول را انتخاب كرد و كلا بيخيال گل زدن شد. اما يك نكته جديتر؛ زايد اين روزها بسيار كم در موقعيت گل زدن قرار ميگيرد و اين در حالي است كه او در ليست اخراجيها نيست و وصله كمكاري به او نميچسبد. شايد هم آنها كه بايد براي او موقعيت ايجاد كنند در ليست قرار گرفتهاند.
منبع: گل
اسمير آودوكيچ
بيترديد بهترين بازيكن پرسپوليس در اين ميدان سخت بود. چند شوت سنگين را به خوبي مهار كرد و در تكبهتكهاي پرتعدادش با مهاجمان حريف هم تنها دو بار شكست خورد كه يك بار تبديل به گل الهلال شد و بار دوم را شيث رضايي با سينه دفع كرد.
محمد نصرتي
انگار سرمربي الهلال منطقه فعاليت او و شيث را بهعنوان نقطه ضعف سرخها نشانه رفته بود. نصرتي چند بار با تكلهاي به موقع مانع پيشروي آبيپوشان شد اما تعداد ضدحملات خطرناك ميهمان آنقدر زياد بود كه بتواند ضعفهاي او و همبازيهايش در خط دفاعي را نمايان كند.
شيث رضايي
يك بار در شرايطي كه اسمير هم دريبل خورده بود جلوي دروازه پرسپوليس سينه سپر كرد و يكي دو بار ديگر هم منجي دروازه تيمش شد. اما پرسپوليس آنقدر بدون پشتوانه حمله ميكرد كه كار او و نصرتي براي دفاع از ضدحملات سختتر ميشد. در مجموع شيث در روزهاي خوبش نبود اما جزو بدترين بازيكنهاي ميدان هم محسوب نميشد.
حميد عليعسگر
در روزي كه موقعيتهاي خطرناك پرسپوليس به اندازه نيمي از انگشتهاي يك دست بود بهترين موقعيت سرخها را او هدر داد. عليعسگر يك بار به محوطه جريمه نفوذ كرد و به خوبي توي سر توپ زد اما ضربه آخر را كمدقت نواخت. او هم در روزهاي خوبش نبود، مثل همه سرخپوشها.
مهرداد پولادي
در دقايق پاياني بازي كه همه تيم مورد انتقاد شديد هواداران قرار گرفته بودند او تنها كسي بود كه از سوي سكوها تشويق ميشد. شايد صحنهاي كه با بازيكن حريف شاخ به شاخ شد و در خطر يك مصدوميت شديد قرار گرفت باعث شد هواداران در غيرتمندي او ترديد نكنند! كرنر او در دقيقه دوم بازي ميتوانست پايهگذار گل پرسپوليس باشد اما در دقايق بعدي به ندرت پايهگذار اتفاق مثبتي براي تيمش شد.
مازيار زارع
بعد از مدتها كه دنيزلي آقازماني را به او ترجيح ميداد دوباره به خط هافبك پرسپوليس برگشت و نشان داد چرا نشستن روي نيمكت اينقدر به او ميآيد. اگر او كمي سرعت داشت پرسپوليس اينطور اسير ضدحملههاي حريف نميشد. در روزهاي كه ميگويند اخراجيها توي كار دنيزلي گذاشتهاند معلوم نيست او كه به ميل خود قرار است به ملوان برود چرا كمكاري ميكند!
حسين بادامكي
انگار بايد عكس حسين را به روزنامهها بدهيم تا اگر كسي او را داخل ميدان ديده نشانياش را به ما هم بدهد. از بادامكي فقط همينقدر ميدانيم كه پيراهن شماره 11 را ميپوشد و بعيد است سال بعد جايي در پرسپوليس داشته باشد.
محمد نوري
نزديك بود با يك گل زودهنگام در دقيقه دوم، جهت بازي را به همان سمتي ببرد كه جهت بازي با الغرافه در قطر رفته بود. اما كرنر ارسالي پولادي را به تير دروازه كوبيد و آه از نهاد سرخها درآورد. امروز در ميان هافبكهاي ضعيف پرسپوليس او كمتر از همه ضعيف بود، اگرچه باز هم يكي دو بار از همان شوتهاي اشتباه و دشمنشادكن(!) روانه دروازه حريف كرد.
علي كريمي
امروز نامزد اصلي بدترين بازيكن ميدان با بازوبند زردرنگ در ميانه زمين كاملا قابل تشخيص بود. دريبلها ناكام، پاسهاي اشتباه و سر توپ زدنهايي كه بجاي حريف خود او را از ميدان به در ميكرد. اينها كل دستاوردهاي كريمي در اين ميدان بودند.
غلامرضا رضايي
وصله كمكاري و ندويدن در ميدان به هر كسي كه بچسبد به اين يك نفر نميچسبد، چون در هر لحظه از بازي كه او را دنبال كني ميبيني بيهوده و بيجهت در حال دويدن است. غلام امروز خيلي دويد اما از استارتهاي مفيدي كه هر از گاهي در بازيها ميزند و از پاسهاي گلي كه گهگاه به ايمون زايد ميدهد خبري نبود.
ايمون زايد
به قول علي پروين او يا گل نميزند يا سه تا سه تا گل ميزند. زايد وقتي ديد الهلال حريفي نيست كه بشود مقابلش هتتريك كرد گزينه اول را انتخاب كرد و كلا بيخيال گل زدن شد. اما يك نكته جديتر؛ زايد اين روزها بسيار كم در موقعيت گل زدن قرار ميگيرد و اين در حالي است كه او در ليست اخراجيها نيست و وصله كمكاري به او نميچسبد. شايد هم آنها كه بايد براي او موقعيت ايجاد كنند در ليست قرار گرفتهاند.
منبع: گل