به گزارش مشرق، نامش «ریچارد میلهاوس نیکسون» بود و یک دوره از سال ۱۹۶۹ میلادی آمد، رئیسجمهور آمریکا شد و خیلی کارهایی هم که بلد نبود، یاد گرفت! آن روزگاران آمریکا افتاده بود به جان جهان و قلدری میکرد در حد «جنگ ویتنام»؛ یعنی دخالت بیجا در کشوری که اصلا هیچجوره به آمریکا ربطی نداشت و کشت و کشتار طولانی به سبک فیلمهای جنایی و ترسناک هالیوودی.
آن موقع اوج جنگ سرد هم بود و دیگر کسی به کسی رحم نمیکرد و هدف، وسیله را توجیه میکرد در رقابت با شوروی و باقی دنیا. نیکسون هم متناسب با این وضعیت بیرونی آمریکا در جهان و با استفاده از قابلیتهای درونی آمریکا برای خودش یک دارودسته تبهکاری راه انداخت و فساد روی فساد.
ابعاد تخلفات عجیب و گسترده در نهادهای سیاسی و امنیتی آمریکا در دوره نیکسون در دهههای بعدی روشنتر شد، اما همان زمان هم نیکسون زیر تیغ اتهامات فساد مالی و سیاسی بود. ولی خب زرنگ بود و از خودش یک چهره ضدکمونیست به نمایش میگذاشت که در آن دوره در آمریکا مُد روز و پرطرفدار بود و کارش را راحت کرده بود. پس از یک دوره ریاستجمهوری نیکسون به این نتیجه رسید که تخلف ممکن است و در آمریکا جواب میدهد و میتوان حتی در انتخابات هم تقلب کرد. اینگونه شد که رسوایی «واترگیت» بارآمد!
نیکسون معتقد بود: «اگر رئیسجمهور کاری را انجام دهد، یعنی آن کار غیرقانونی نیست!»
پرونده باز شد!
نیکسون جمهوریخواه بود و چنانکه خودش گفته بود، گمان میکرد: «وقتی رئیسجمهور کاری را انجام بدهد، یعنی آن کار غیرقانونی نیست!» همینطوری هم پیش رفت و در دومین دورهای که در انتخابات شرکت کرد با قدرت پیروز شد؛ ولی یک اتفاق مهم هم افتاد. وسایل شنودی که در هتل واترگیت کار گذاشته بودند، لو رفت. این هتل واترگیت محل اصلی ستاد انتخاباتی دموکراتها بود و مقداری اسناد نیز دزدیده شده بود.
یک پرونده باز شد که حدود ۲ سال طول کشید و با اینکه ابتدا تصور میشد این تخلفات توسط گروهی دونپایه و کارمندان سطحِ پایین انجام شده، پس از مدتی معلوم شد پای نیکسون هم وسط ماجرا گیر است. در واقع نیکسون و اطرافیانش در کاخ سفید با استفاده از ابزارها و امکانات دولتی از ستاد انتخاباتی رقبا جاسوسی میکردهاند و اینطوری وی توانسته بود در انتخابات پیروز شود. ۲ تا خبرنگار افتاده بودند دنبال ماجرا و کار به جایی رسید که کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا علیه نیکسون اعلام جرم کرد. یک سری مدارک هم از نیکسون خواستند که تحویل نداد و یک سری اسناد صوتی کاخ سفید را هم گفت اشتباهی دستشان خورده و پاک شده و گندش بالا آمد!
به تدریج اسناد جدیدی از عمق فساد و تخلف در کاخ سفید افشا میشد و دیگر همه میدانستند که نیکسون یک گروه تبهکار در اطراف خودش دارد که هر تخلفی دلشان میخواهد در بالاترین سطوح سیاسی انجام میدهند.
لبخند بزرگ نیکسون هنگام وداع با کاخ سفید بیدلیل نبود!
استیضاح نشو و نرو زندان!
تا سال ۱۹۷۴ تقریبا تمام اطرافیان نیکسون به شهادتدروغ و کتمان حقیقت متهم شده بودند و معلوم بود که مجلس نمایندگان به تصمیم کمیته قضایی برای استیضاح نیکسون رأی خواهد داد، اما نیکسون خودش استعفا کرد و تمام! البته تا ۲ روز پیش از استعفا شاخ و شانه میکشید و میگفت من از محاکمه پارلمانی نمیترسم و از این حرفها. ولی مشاورانش متقاعدش کردند که بیا و استعفا کن و استیضاح نشو و نرو زندان! نیکسون رفت تا رسوایی سیاسی در آمریکا هر جوری شده جمع و جور شود و در استعفانامهاش هم نوشت: «فکر میکنم هر آنچه انجام دادهام در زمان خود به نفع آمریکا بوده است.» یعنی تخلف در انتخابات به نفع آمریکا بوده است! جالب اینکه بعد از نیکسون بلافاصله رفیقش که معاون اولش بود، طبق قانون به جای او رئیسجمهور شد؛ جرالد فورد.
رئیسجمهور متخلف و یکی از رفقایش، محمدرضا پهلوی!
درباره نیکسون نکته جالبتر اینکه رفیق محمدرضا پهلوی بود و دل میدادند و قلوه میگرفتند؛ آب گشته بود چاله را پیدا کرده بود. پس از افشای ماجرای واترگیت نیز پهلوی دوم گفته بود: «رسوایی واترگیت مایه بداقبالی همه است؛ زیرا بهنظر میرسد آمریکا از حرکت بازایستاده است».
اما جالبترین نکته اینکه جرالد فورد که بدون رأی آوردن حدود ۳ سال مفت و مجانی رئیسجمهور آمریکا شده بود بر اساس اختیارات قانونی ریاست جمهوری آمریکا یکماه پس از استعفای نیکسون، رفیقش را عفو کرد تا کسی نتواند نیکسون را به دلیل فساد و تخلف و تقلب به دادگاه ببرد؛ همین قدر شیک و مجلسی، ماجرا را مختومه کرد!
تجمع طرفداران نیکسون، جلوی کاخ سفید هنگام بدرقه رئیسجمهور متقلب!
مورد عجیب جرالد فورد!
جرالد فورد خودش هم یک رکورد تاریخی دارد؛ بدون رأی رئیسجمهور شده بود و تنها رئیسجمهور غیرمنتخب آمریکاست. در آمریکا مردم در انتخابات در واقع به کاندیدای خودشان به همراه معاون اولش رأی میدهند، چون اگر رئیسجمهور به هر دلیل نتواند کشور را اداره کند، طبق قانون، معاون اولش رئیسجمهور میشود. معاون اول نیکسون هم در زمان انتخابات «اسپیرو اگنیو» بود که به دلیل رسوایی مالی استعفا کرد و نیکسون خودش فورد را به معاون اولی برگزید. یعنی فورد رنگ رأی را هم ندیده بود و بعدها هم ندید؛ چون در انتخابات بعدی شرکت کرد و شکست خورد. دار و دستهای بودند اینها برای خودشان!
ادای سوگند «جرالد فورد» غیرمنتخب!
امروز در تاریخ مناسبتهای دیگری هم هست
امروز ۲۰ دی مصادف با ۹ ژانویه میلادی و ۲۵ جمادیالاول هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبتهای دیگری هم دارد.
ـ رحلت «نورالدین علی بن عبدالعالی عاملی» مشهور به «ابن مفلح» عالم بزرگ شیعه در سال ۹۳۸ قمری
ـ رحلت آیتالله «میرزا محمد فیض قمی» استاد برجسته حوزه علمیه قم در سال ۱۳۷۰ قمری
ـ زادروز «جیووانی پاپینی» نویسنده و فیلسوف ایتالیایی در سال ۱۸۸۱ میلادی
ـ بمباران ۲ مدرسه در بروجرد توسط رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۵ شمسی
ـ قتل میرزا «محمد تقی خان فراهانی» معروف به «امیرکبیر» در سال ۱۲۳۰ شمسی