به گزارش مشرق، مجلس سنای آمریکا شامگاه سهشنبه صلاحیت «آنتونی بلینکن» برای تصدی سمت وزیر خارجه آمریکا در دوران ریاستجمهوری «جو بایدن»، رئیسجمهور جدید آمریکا تأیید کرد.
آنتونی بلینکن متولد سال ۱۹۶۲ از پدر و مادری یهودی است. پدر او «دونالد ام بلینکن»، سفیر آمریکا در مجارستان بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ بود.
پدربزرگ پدری آنتونی بلینکن، «ماریس اچ بلنکن» از حامیان اولیه رژیم صهیونیستی بود. روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی سال ۱۹۸۶ نوشته گزارشی که ماریس بلینکن در سال ۱۹۴۶ تأمین مالی آن را به عهده گرفت به این نتیجه رسید که تشکیل یک «دولت یهودی مستقل» از لحاظ اقتصادی امکانپذیر است.
همکاری با بایدن و طرح تجزیه عراق
ورود او به مناصب دولتی از دوران ریاستجمهوری «بیل کلینتون» بود و او در آن دوران، جزو کارکنان ارشد شورای امنیت ملی آمریکا بود. آنتونی بلینکن از طرفداران مداخله خارجی است و از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ حمایت کرد.
به نظر میرسد همکاری جدی میان بلینکن و جو بایدن از سال ۲۰۰۲ آغاز شده. بایدن در آن زمان رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا بود و بلینکن مدیر بخش کارکنان این کمیته بود.
بلینکن در این سمت در رأی مثبت جو بایدن به جنگ عراق نقش داشت. او در آن زمان، رأی برای حمله به عراق را «رأی برای حمایت از دیپلماسی سرسختانه» توصیف کرده بود.
بعد از حمله آمریکا به عراق و اشغال این کشور، بلینکن به بایدن برای ارائه طرحی در مجلس سنا جهت ایجاد سه منطقه مستقل در عراق به تفکیک مسائل قومیتی کمک کرد. این طرح هم در مجلس سنا رد شد و هم نخستوزیر عراق هم آن را طرحی تجزیهطلبانه توصیف کرد.
بلینکن در سال ۲۰۰۸ بعد از پیروزی «باراک اوباما» در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به تیم انتقال قدرت او پیوست.
او بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ معاون دستیار رئیسجمهور آمریکا و مشاور «جو بایدن»، معاون وقت رئیسجمهور آمریکا بود.
دیدگاههای سیاسی؛ مداخلهگرای دوستدار اروپا
بلینکن در محافل سیاسی آمریکا به عنوان فردی طرفدار همکاری کشورهای دو سوی آتلانتیک شناخته میشود. او سال ۲۰۱۶ گفت: «به عبارت سادهتر، وقتی که ما دوست، شریک و متحد داشته باشیم دنیا امنتر است و مردم آمریکا احساس امنیت بیشتری میکنند.»
او در موضوعات مختلف سیاست خارجی از چین گرفته تا مسائل جوی و تا مسئله برنامه هستهای ایران یک شعار یکسان دارد: آمریکا باید در چارچوب قواعد معاهدات و سازمانهای بینالمللی با متحدانش همکاری کند.
بلینکن حامی مداخلههای خارجی دولت آمریکا هم بوده است. او علاوه بر جنگ عراق، از مداخله نظامی در لیبی (۲۰۱۱)، تسلیح معارضان سوری و جنگ ائتلاف عربستان سعودی در یمن حمایت کرده است.
نظر بلینکن این است که لازم است دیپلماسی با «بازدارندگی تکمیل شود» و «توسل به زور ممکن است جزو ملزومات دیپلماسی موثر باشد.» همانطور که در بالا گفته شد او از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ به عنوان «دیپلماسی سرسختانه» یاد کرده است.
رژیم صهیونیستی
بلینکن از پدر و مادری یهودی متولد شده و در جایی گفته که ناپدریاش بازمانده واقعه ادعایی «هولوکاست» است.
به همین جهت بلینکن از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی است و از سیاستهای دونالد ترامپ در این زمینه هم حمایت کرده است. مثلاً او چندی پیش گفته که بازگرداندن سفارت آمریکا به تلآویو اقدامی است که «از لحاظ عملی و سیاسی فاقد معنا است.»
بلینکن اگر در جایی از سیاستهای ترامپ علیه رژیم صهیونیستی حمایت نکرده صرفاً از بازگرداندن تشریفاتی و لفظی سیاستها به عقب حمایت میکند، بدون آنکه این سیاستهای لفظی تغییری در واقعیتهای روی زمین ایجاد کنند.
مثلاً شبکه خبری الجزیره چندی پیش در گزارشی نوشته بود بلینکن احتمالاً موضع آمریکا در خصوص شهرکسازیهای اسرائیل را به قبل از دوران ترامپ بازخواهد گرداند و این اقدامات را غیرقانونی قلمداد خواهد کرد اما هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نخواهد داد و دست رژیم صهیونیستی را در خصوص آن بازخواهد گذاشت.
موضعگیریهای آنتونی بلینکن در این خصوص گویا است. او ژوئن ۲۰۲۰ گفته که بایدن ارائه کمکهای نظامی به اسرائیل را به برخی سیاستهای تلآویو مانند الحاق کرانه باختری یا سایر تصمیمهای اسرائیل که ممکن است واشنگتن با آنها مخالف باشد مشروط نخواهد کرد. این دیپلمات آمریکایی از سیاست دولت ترامپ در عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی هم تمجید کرده است.
ایران و برجام
باراک اوباما، در کاخ سفید حال گفتوگو با مشاورانش آنتونی بلینکن و بن رودز درباره توافق هستهای با ایران است. (۳ آذر ۱۳۹۲)
شاید یکی از دلایل انتخاب بلینکن به سمت وزیر خارجه آمریکا تأکیدی است که دولت بایدن بر ضرورت همکاری با کشورهای اروپایی در زمینه برجام و گسترش دادن آن به سایر موضوعات محل اختلاف با ایران دارد.
آنتونی بلینکن در جلسهای که هفته گذشته در مجلس سنا برگزار شد سیاستهای دولت بایدن در خصوص برجام را تشریح کرد. از گفتههای او اینطور برمیآید که سیاست دولت بایدن در خصوص برجام بر سه محور استوار است: ۱- رایزنی با متحدان آمریکا از جمله رژیم صهیونیستی درباره بازگشت به برجام ۲- فراهم کردن زمینههای بازگشت به توافق هستهای و ۳- آغاز مذاکراتی جدید برای پیشبرد طرحی که «قویتر و طولانیتر» کردن برجام خوانده شده و پرداختن به اختلافات غیرهستهای با ایران را شامل میشود.
این سه محور را میتوان در اظهاراتی که بلینکن در آن جلسه سنا مطرح کرد ردیابی کرد. او گفت: «رئیسجمهور منتخب معتقد است که اگر ایران به توافق بازگردد ما هم به این توافق برمی گردیم، اما از این مسئله، همراه با متحدانمان که بار دیگر با ما همراستا میشوند به عنوان سکویی برای دستیابی به یک توافق طولانیتر و قویتر و رسیدگی به مسائل دیگر به خصوص مسئله موشکی و فعالیتهای بیثباتکننده ایران استفاده خواهیم کرد.»
بلینکن در ادامه اضافه کرد: «حالا که این گفته شد، باید بگویم که با این نقطه فاصله زیادی داریم. باید ببینیم بعد از اینکه رئیسجمهور منتخب سر کار میآید ایران چه اقداماتی انجام میدهد و آماده انجام چه اقداماتی است، بعداً اگر آنها میگویند که به پایبندی برجام برگشتهاند باید ارزیابی کنیم ببینیم آیا به وعدههایشان عمل کردهاند یا خیر.»
بلینکن درباره مشورت با کنگره و متحدان آمریکا هم تصریح کرد: «بله، ما حتما با شما (نمایندههای کنگره) مشورت خواهیم کرد. فکر میکنم همانطور که رئیس (کمیته روابط خارجی مجلس سنا) گفت مهم است که در آغاز این فرایند و نه پایان آن، با متحدان و شریکانمان در منطقه از جمله اسرائیل و کشورهای خلیج [فارس] هم تعامل کنیم.»
ترور سردار سلیمانی
حضور بلینکن در جلسه تأیید صلاحیت خود در سنا، ۳۰ دیماه ۱۳۹۹
زیر خارجه جدید آمریکا از اصل اقدام تروریستی دولت ترامپ در به شهادت رساندن سردار «قاسم سلیمانی» حمایت کرده، اما با اشاره به واکنش ایران به این اقدام تروریستی گفته که تصمیم ترامپ به افزایش امنیت آمریکا کمک نکرده است.
او در جلسه مجلس سنا گفت: «هیچکس برای حذف قاسم سلیمانی اشک نمیریزد. هیچکس از این بابت که او دیگر آنجا نیست تأسف نمیخورد. اما مسئله این نیست که آیا حذف او کار صحیحی بود یا خیر بلکه مسئله پیشبینی تبعات چنین اقدامی بود و پرسیدن اینکه آیا این اقدام ما را ایمنتر میکند یا خیر؟»
بلینکن گفت: «دولتهای قبلی از جمله دولتهای بوش و اوباما به این نتیجه رسیدند که ما [با چنین اقدامی] ایمنتر نخواهیم شد. فکر میکنم آنچه بعد از مرگ [شهادت] او شاهد بودیم از جمله حمله به مواضعمان در عراق- که اگر نگوییم صدها سرباز آمریکایی، دهها نفر از آنها را به صدمات مغزی دچار کرد- اینکه نیروهایمان در عراق مجبور شدند از بیم حمله شبهنظامیان مرتبط با ایران به عقب برگردند، اینکه صحبتهایی از بستن سفارتمان در بغداد مطرح شد و اقدامات مختلفی که ایران انجام داد... اینها نشان میدهند که ایمنیمان کمتر شد نه بیشتر.»