سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**صادقی:روحانی بعد از ۴ سال سکوت آستانه صبرش لبریز شده است
«محمود صادقی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم و کاندیدای ردصلاحیت شده مجلس یازدهم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «آقای روحانی همیشه دارای ویژگیهای خاصی بوده و در مقابل انتقادات و حتی توهینهای نهادهای مختلف سکوت میکند و به دنبال زیاد شدن تنشها در کشور نیست. حل مسائل کشور برای دکتر روحانی مهمتر از موضوعات حاشیهای است و رئیسجمهور به خاطر فشارهای اقتصادی و سیاسی و البته بیماری منحوس کرونا به دنبال اختلافاندازی و درست کردن تنش در کشور نبوده است».
صادقی در ادامه گفت: « رئیس جمهور در سالهای اخیر برای پرهیز از حاشیهها و مدیریت تحریمهای ایالات متحده و مابقی مشکلات کشور تمام انتقادات را از سال ۹۶ تحمل کرده است. اما انتقادات و صحبتهای منتقدان علیه دولت و شخص رئیسجمهور باعث شده ایشان دیگر شرایط موجود را تحمل نکند و آستانه صبرش بعد از ۴ سال سکوت لبریز شود».
این نماینده سابق مجلس در ادامه تصریح کرد: «تندروها درصدد هستند رئیسجمهور را در موضع انفعال فرو ببرند و با عصبانی کردن رئیسجمهور باعث شوند مطالبی را از روی عصبانیت بازگو کند و در نتیجه ایشان را در یک موضع دفاعی ببرند. دولت در سالهای اخیر متاسفانه از موضع کنشگری به انفعال کشیده شده است. در حال حاضر هم به نظر میآید مخالفان دولت روحانی به دنبال عصبانی کردن رئیسجمهور هستند. در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ برخی منتقدان دولت روحانی به دنبال جنگ روانی هستند و تحرکات ماههای اخیر مخالفان روحانی کاملا این مساله را روشن میکند. من از رئیسجمهور میخواهم ضمن بیان کردن حقایق کشور، در مسائل مختلف کشور به صورت انفعالی رفتار نکند و البته اجازه ندهد مخالفان دولت او را عصبانی کنند... امروز دیگر آستانه تحمل رئیسجمهور تمام شده و ایشان دیگر تحمل توهینها را ندارد».
محمود صادقی در این مصاحبه مدعی شده است که «روحانی بعد از ۴ سال سکوت، آستانه صبرش لبریز شده است». برخلاف این ادعا، یکی از ویژگی های آقای روحانی در قریب به ۸ سال اخیر این بوده است که آستانه تحمل کمی داشته و به دفعات منتقدان را آماج توهین قرار داده است.
شاهد این مدعا، حجم قابل توجه توهین به منتقدان از سوی دولتمردان است. بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند و …از جمله توهین هایی است که دولتمردان و به ویژه آقای روحانی خطاب به منتقدان بیان کرده اند.
روحانی دیروز با دفاع از عملکرد «آذری جهرمی» گفت «نباید کسی را برای افزایش پهنای باند اینترنت محاکمه کرد، اگر قرار است کسی در این رابطه محاکمه شود، باید بنده را محاکمه کنند چرا که این اقدام به دستور شخص بنده انجام شده است».
کارشناسان و فعالین رسانه ای معتقدند که به احتمال قوی اظهارات توام با عصبانیت آقای روحانی به دلیل برخورد قاطع قوه قضاییه با پرونده های فساد نزدیکان دولت است.
به عنوان نمونه در روزهای گذشته، «مهدی جهانگیری» برادر معاون اول رئیس جمهور به جرم «قاچاق حرفه ای ارز» محکوم شد.
همچنین «پوریحسینی» رئیس پیشین سازمان خصوصیسازی و از اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی روحانی به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
حسین فریدون برادر رئیس جمهور نیز پیش از این به جرم فساد اقتصادی به ۵ سال حبس و جریمه نقدی محکوم شد.
همچنین علی اصغر پیوندی، رئیس سابق سازمان هلال احمر و از نزدیکان روحانی چندی پیش به اتهام اختلاس و تصرف غیرقانونی در اموال هلال احمر به ۱۲ سال حبس تعزیری، رد مال و پرداخت حدود ۱۴۰ هزار یورو و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد.
کارشناسان معتقدند که به احتمال قوی یکی دیگر از دلایل اظهارات توام با عصبانیت روحانی، کاهش شدید پایگاه اجتماعی دولت در نزد افکارعمومی است.
** جهانگیری در دولت هیچ کاره بود، شاید ۱۴۰۰ بیاید
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «نیم نگاه پدیده انتخابات ۹۶ به افق ۱۴۰۰» نوشت: «انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری، به جز بازندهها و برندهها یک پدیده هم داشت؛ اسحاق جهانگیری در جریان مناظرههای انتخاباتی حضوری درخشان داشت. هرچند همه میدانستند او به کمک روحانی آمده اما در برههای از انتخابات چنان پیش رفت که برخی ناظران میگفتند کاش او کاندیدای نهایی باشد. صراحت لهجه و سادگی زبان و ادبیات خودمانی او در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری گذشته زمینهساز محبوبیت چشمگیر او شد و همین هم باعث شد تا پس از پایان انتخابات برخی تکلیف کاندیدای آینده جریان اصلاحات را روشن تصور کرده و بگویند که جهانگیری حتما دوره بعد نامزد نهایی اصلاحطلبان است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اما این پیشبینیها چندان پایدار نماند و سرمایه اجتماعی آقای معاون اول، شاید سریعتر از آنکه انتظار میرفت، دود شد و به هوا رفت و شرایط بهنحوی پیش رفت که حالا دیگر خبری از آن محبوبیت و دستکم بخشی قابلتوجه از آن نیست! ... اما نکته اینجاست که شواهد امر نشان میدهد جهانگیری به عنوان چهرهای شاخص و توانمند در جریان اصلاحات شناخته میشود و نامش در هر گمانهزنی انتخاباتی مطرح است؛ آنهم جزو چند چهره اصلی».
اعتماد در ادامه نوشت: «جهانگیری احتمالا از آنجا که چندان نقشی در امور دولت ندارد، کمتر هم روبهروی دوربینها و میکروفنهای اصحاب رسانه ایستاده است».
اصلاح طلبان به معنای واقعی کلمه با قحط الرجال مواجه هستند. این طیف نه اعتقادی به جوان گرایی دارد و نه با شایسته سالاری میانه خوبی دارد. اساس فعالیت این طیف بر پایه «تقدیس از ژنرال های خودخوانده» و «حمایت ویژه از آقازاده های گردن کلفت» است.
اسحاق جهانگیری- اردیبهشت ۹۶- در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری خطاب به دیگر کاندیداها گفت: «ملت ایران گوششان از این شعارها پر است، برنامه چیز سختی است اما شعار ساده است».
جهانگیری در بخش دیگری از اظهارات خود در آن مقطع گفت: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود...ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد...امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است... من به عنوان یک مدیر جهادی این حرفها را میزنم. من جهادگرم».
در این قریب به ۴ سال، کدامیک از وعده های جهانگیری به وقوع پیوست!؟ اصلاح طلبان بارها مدعی شده اند که جهانگیری در دولت به هیچ عنوان از اختیارات لازم برخوردار نیست. جهانگیری پیش از این گفته بود «من حتی نمی توانم منشی دفترم را عوض کنم».
اما پس از وقوع سیل در فروردین ۹۸ تشت رسوایی این ادعا از بام افتاد. جهانگیری پس از غیبت استاندار گلستان در جریان رسیدگی به وضعیت سیلزدگان این استان، وی را برکنار و معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری را به عنوان سرپرست استانداری گلستان منصوب کرد.
رسانه ها در آن مقطع نوشتند «کسی که نمی توانست یک منشی را تغییر بدهد، استاندار را برکنار کرد!».
اصلاح طلبان اکنون با دو بحران جدی روبر هستند. یکی کارنامه بسیار ضعیف دولت و نارضایتی عمومی از عملکرد دولت است و دیگری اختلافات شدید برای رسیدن به کاندیدای واحد در احزاب اصلاح طلب.
** مردم درگیر مشکلات معیشتی، اصلاح طلبان مشغول کاسبی با حصر
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «علائم گشایش حصر مشاهده می شود» نوشت: «در روزهای گذشته مهدی کروبی چند باری از منزل خود به دیدار دیگران رفت و میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با دوستانشان تلفن گفتگو کردند».
یکروز کروبی در «روف گاردن یک خانه در منطقه اعیان نشین ولنجک» مشغول خوش و بش و صرف میوه و شیرینی است، روز دیگر با کرباسچی و قوچانی- مشاور رسانه ای رئیس جمهور- عکس یادگاری می گیرد و دیگر روز خبر عمل جراحی موضعی وی در صدر اخبار رسانه های دولتی و اصلاح طلب قرار می گیرد.
در این سو، التهاب بازار دلار و افزایش سرسام آور قیمت سکه و خودرو و مسکن و مرغ و تخم مرغ و نرخ های عجیب و غریب اجاره بهای مسکن و بازار ملتهب لوازم خانگی بسیاری از خانوارها و از جمله جوانانی که در تدارک ازدواج هستند را به شدت نگران و دلواپس کرده است.
امثال «عباس آخوندی»، «بیژن زنگنه»، «علی ربیعی»، «حسین فریدون»، «محمدباقر نوبخت»، «اکبر ترکان»، «معصومه ابتکار» و...در ایجاد وضع موجود اقتصادی نقش اساسی دارند است. نکته مهم اینجاست که این افراد که در سال ۸۸ جزو اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی بودند.
فضاسازی اصلاح طلبان درباره اخبار مربوط به محصورین نقش «بمب صوتی» و به عبارتی «نارنجک دودزا» را ایفا می کند.
کاربرد بمبهای صوتی و نارنجکهای دودزا ایجاد صحنه مصنوعی با هدف دور کردن ذهن و نگاه افکارعمومی از مسائل و مشکلات اصلی و سرگرم کردن آنان به مسائل کم اهمیت و دست چندم است.
استخر، سفر و گردش، امکانات ویژه و درجه یک پزشکی، تیم حفاظت، دورهمی های حزبی و قبیله ای در خانه باغ های شمال تهران و...همگی در اختیار کروبی و موسوی و رهنورد است ولی فعالین اصلاح طلب به گونه ای فضاسازی می کنند که گویی این افراد در وضعیت بسیار بغرنج و اسفناک و به دور از کوچکترین و ابتدایی ترین امکانات لازم و در رنج و مشقت روزگار میگذرانند!