سرویس سیاست مشرق - سعید حجاریان فرد پرکار جریان اصلاحات طی یادداشتی در وبسایت مشق نو درباره انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته است. در این یادداشت حجاریان با بررسی بهزعم خود تاریخی به این نکته میپردازد که آیا انتخابات ریاست جمهوری آینده، پیشبینی پذیر خواهد بود یا خیر. بنا بر تحلیل حجاریان انتخابات ریاست جمهوری از دوره دوم خرداد به اینسو غیرقابلپیشبینی بودهاند و شاهد انتخابات رقابتی بودهایم.
حجاریان در تحلیل انتخابات دهه نخست انقلاب با توهین به مردم آنان را فاقد درک سیاسی درست میداند و میگوید: «پیشتر و در دورههای غیررقابتی، کاریزما مانع از شکوفایی سوژهگی شهروندان بود چرا که شخصیت کاریزماتیک بهمثابه پدر خیّر ایفای نقش میکرد و مردم گوشبهفرمان وی بودند؛ اما با درگذشت امام خمینی الگوی رهبری کاریزماتیک دچار تغییر شد و مردم بهمرور از بازتولید حداکثری ایدئولوژی نظام سیاسی موجود خودداری کردند؛ به بیانی، بسیاری از مردم از دوره صغارت خارج شدند[1]»
او درنهایت نتیجه میگیرید که در این دوره ما انتخاباتی پیشبینی پذیر و غیررقابتی خواهیم داشت. حجاریان دراینباره چنین مینویسد: بنابراین میخواهم نتیجه بگیرم انتخابات سال ۱۴۰۰ صحنه کشاکش حامیان انتخابات غیررقابتی و جامعه تودهای از یکسو و شهروندان مستقل و دارای عاملیت از سوی دیگر است و ازآنجاکه پروژه شیبانیسازی و پرورشسازی همچنان کارآمد بهنظر میرسد، انتخاباتی غیررقابتی و پیشبینی پذیر را شاهد خواهیم بود[2].
حجاریان در اینجا با یاد کردن از عباس شیبانی (کاندیدای دور دوم و پنجم ریاست جمهوری) و مرحوم پرورش (کاندیدای دور دوم و سوم ریاست جمهوری) در پی القای این مسئله است که انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پیشبینی پذیر است و شورای نگهبان کاندیداهای صوری را برای فرمایشی کردن انتخابات تأیید خواهد کرد اما در عمل نتیجه از پیش تعیینشده است و شاهد رقابت نخواهیم بود.
این اظهارات حجاریان در حالی مطرحشده است که اصلاحطلبان از ماههای گذشته به دنبال طرحی برای رسیدن به کاندیدای مورد اجماعی هستند. آنان برای این کار «نهاد اجماع ساز» را تشکیل دادهاند و اعضای آن را نیز مشخص کردهاند. این فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان شکل جدی به خود گرفته است و اعضایی از این نهاد اجماع ساز نیز با پدرخوانده اصلاحات دیدار کرده و راهبردهای انتخاباتی خود را نیز دریافت نمودهاند[3].
حال باید از حجاریان پرسید اگر انتخابات فرمایشی و غیررقابتی است پس اینهمه تلاش و دست و پازدن همقطاران اصلاحطلب شما برای رسیدن به گزینه مطلوب ریاست جمهوری برای چیست؟
اما به نظر میرسد که این نگاه اصلاحطلبان قدمتی چندین ساله دارد. هر زمان که اقبال عمومی به سوی آنان نباشد با ایجاد شبهه در انتخابات قصد دارند شکست خود را توجیه نمایند. این اتفاق آشکارا در انتخابات مجلس سال 1382 رقم خورد. درجایی که روزنامههای زنجیرهای از رد صلاحیت شورای نگهبان گلایه داشتند و شعار تحریم انتخابات را سر میدادند اما با نزدیکی به انتخابات با ارائه لیست انتخاباتی با تمام قوا در انتخابات شرکت نمودند اما نفر نخست آنان یعنی کروبی در تهران نفر سی و یکم شد. این اتفاق در انتخابات مجلس پیشین نیز رقم خود. اصلاحطلبان درنهایت به ارائه فهرستی به سر لیستی مجید انصاری اقدام کردند اما او نیز سی و ششم شد و آشکار شد که دلیل انتخاب نشدن اصلاحطلبان نه رد صلاحیتها بلکه عدم اقبال مردم است.
در همینجا حجاریان اضافه میکند که «حاکمیت نیز به انتخابات غیررقابتی و خودمانی میل میکند همچون انتخابات مجلس یازدهم» اما این در حالی است که زیباکلام فعال اصلاحطلب پیشتر در مورد انتخابات مجلس یازدهم گفته بود «اگر محمدرضا عارف ثبتنام کرده بود، یقیناً تأیید صلاحیت میشد و ۱۰۰ هزار رأی هم نمیآورد، اتفاقاً خیلی کار درستی کرد که ثبتنام نکرد. ما ۱ و نیم میلیون رأی در انتخابات ۹۴ را به ۸۰ هزار رأی کاندیداهایمان در سال ۹۸ رساندهایم و مقصر اصلی خود ما هستیم... اصلاحات تمامشده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همهچیزتمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد را نمیشد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاحطلبان عبور کردند[4]»
نهایتاً به نظر میرسد حجاریان همان راهبرد قدیمی اصلاحات را رونمایی کرده است که اگر در برهههایی اقبال عمومی به سمت اصلاحطلبان کم شد علی رغم تلاش برای حضور در انتخابات اما باید صلاحیت انتخابات زیر سؤال برود تا مقصر نه عملکرد اصلاحات بلکه شورای نگهبان و مهندسی انتخابات باشد؛ اما باید پرسید اگر انتخابات غیررقابتی است پس تلاشهای جریانهای مختلف اصلاحطلب برای ارائه کاندیدا چگونه قابل توجیه است؟