به گزارش مشرق، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه «بدون توقف» با اشاره به دلائل حمله عراق به ایران یادآور شد: در آن مقطع یک اراده ناپاکی در بیرون شکل گرفت که این انقلاب مزاحم است، حالا صاحب آن ارادهها هم میتواند آمریکا، شوروی یا نظام عمومی غرب باشد، هم یک سری مرتجعان منطقه که عموما وقوع انقلاب برای آنها یک امر ناخواسته بود و همچنین اسرائیل که در وقوع انقلاب متضررترین بود، چراکه در روز ۲۲ بهمن در کنار پادگانها و دژهای حکومت شاه یکی از جاهایی که فرو ریخت سفارت اسرائیل بود.
ببینید:
فیلم/ نسبت انقلاب با جناحبندی چپ و راست چگونه است؟
این چهره سیاسی در ادامه تصریح کرد: یعنی درست معادل بقیه ارکان حکومت پهلوی مردم سراغ سفارت اسرائیل رفتند و همان روز سفارت سقوط کرد و پرچم فلسطین برافراشته شد، پس اراده پلید امثال اسرائیل هم در وقوع جنگ دخیل بود، یک سری هم زمینههای داخلی وجود داشت مثل فقدان فرماندهی متناسب با یک چنین جریانی و آدمی مثل بنیصدر که میگفت اگر جنگ شد ما مثل اشکانیان رفتار میکنیم میگذاریم دشمن بیاید داخل و بعد از مدتی زمین میدهیم و زمان میگیریم منتهی طبق آن چیزی که او طراحی کرده بود قرار بود تا ابد زمین بدهیم و زمان بگیریم.
وی در پاسخ به این سؤال که «آیا این استراتژی در آن زمان اشتباه بود» یادآور شد: اگر یک استراتژیستی این حرف را بزند و در پی لوازم آن بربیاید درست است، ولی بنیصدر میگفت ما زورمان به اینها نمیرسد برویم با آمریکا مذاکره کنیم یک چیزی بدهیم و یک چیزی بگیریم یعنی بنیصدر دنبال سازش بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این مطلب که « براساس آمار تسلیحاتی که ایران در زمان جنگ از آمریکا خریده از تسلیحاتی که عراق از آمریکا خریده بیشتر بوده» گفت: ما از آمریکا هیچ چیزی نخریدیم، اما مثلا در ویتنام هواپیماهایی بود که از دوره جنگشان غنیمت گرفته شده بود و به دردشان نمیخورد اینها را میخواستند بفروشند و ما از آنها خریدیم.
سردبیر اسبق روزنامه کیهان در پاسخ به این سؤال که «رفتارها و تصمیمانی که توسط دولتها در آن زمان اتخاذ شد چقدر بر وقوع جنگ تأثیر داشت و چرا امام(ره) بنیصدر را به عنوان فرماندهی نیروهای مسلح منصوب کردند» عنوان کرد: جالب است که آقای بازرگان خودش میگوید من تعجب میکنم از اینکه امام با اینکه از من بزرگتر است مثل جوانان موضع میگیرد، من نمیتوانم اینطور باشم، حالا اسم این را میگذاریم ناتوانی، همتراز جریان انقلاب نیامدن یا هر چیز دیگر، اما در مورد بنیصدر این را توجه داشته باشیم که هر چیزی را در جایگاه خودش ارزیابی و تحلیل کنیم.
وی همچنین تصریح کرد: در موقعیتی که بنیصدر با رأی قاطع مردم انتخاب شد و هنوز آن ابعادی که در مورد شخصیت ایشان بروز پیدا کرد مشخص نشده بود و خیلیها تصورشان این بود که امام(ره) میخواهد که بنیصدر رئیسجمهور شود، (در حالیکه بعدها گفتند من اصلا به او رأی ندادم) وقتی چنین اتفاقی افتاد امام(ره) هم که سن و سالشان اقتضا نمیکرد مستیقم هدایت جزء به جزء مسائل نظامی را دنبال کنند چنین مسؤلیتی را به رئیسجمهور به عنوان فرمانده کل قوا دادند که یک روز هم این عنوان را از او گرفتند و با یک جمله عزل او از فردا بنیصدر زیرزمینی و فراری شد تا این حد کلام امام نافذ بود.
این فعال سیاسی در ادامه اظهار کرد: شکستن کلام امام(ره) یکی از آن چیزهایی بود که در تحریک دشمنان برای اینکه جنگ را راه بیندازند و برای اینکه جنگ را ادامه دهند مؤثر بود، یکی از خطاهای نهضت آزادی این بود که فرماندهی کل قوا را تضعیف کرد، زمانی که امام(ره) بسیج ملی راه انداخته بود و هزاران نفر از مردم برای دفع شر دشمن رفته بودند، کار آقای بازرگان و دوستانشان اعلامیهپراکنی بود و اینکه علیه همان رزمندهها، مدیریت جنگ و امام شبنامه پخش کنند.
صفارهرندی همچنین توضیح داد: بیانیههایی که نهضت آزادی و بازرگان در طول جنگ داده نگاه کنید، حتی آنطور که من شنیدم دستگاه عملیات روانی ارتش عراق برای روحیه دادن به نیروهای خودش این بیانیهها را در بین آنها پخش میکرد که ببینید در ایران چقدر اوضاع به هم ریخته است، وقتی از این زاویه نگاه میکنیم آن وقت میبینیم آقای بازرگان صرفنظر از آن فاصلهای که با واقعیت انقلابیگری دارد زحمتآفرینیها و مزاحمتهایش هم دردسرساز است.
مشاور فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه ایشان کسی است که وقتی میخواهد از منافقان اسم ببرد میگوید فرزندان خوب من، یادآور شد: شما یک جمله از بازرگان در تقبیح عمل منافقینی که دکتر بهشتی و ۷۲ را به شهادت رساندند پیدا نمیکنید، منافقانی که فرزندان معنوی آقای بازرگان هستند با ارتش صدام ادغام میشوند و در طول جنگ بارها به خطوط مرزی ما حمله میکنند و گاهی اوقات نقطهای را هم میگیرند.
وی در پایان در در پاسخ به این سؤال که «چرا سازمان مجاهدین انقلاب بعد از انقلاب مسلح بود» گفت: به این دلیل که در روزهایی که مردم دنبال تسخیر سنگرهای رژیم شاهنشاهی بودند آنها سلاحها را جمع و برای روز مبادا دپو میکردند، سازمان مجاهدین انقلاب آن زمان در خدمت سپاه پاسداران بود.