به گزارش سرویس بورس مشرق تعیین نرخ بهره بانکی به عنوان هدایت کننده نقدینگی بین بازار پولی و بازار مالی عمل میکند که گفته شده با وجود دستورالعمل بانک مرکزی در ثابت نگه داشتن نرخ بهره، بسیاری از بانکها به خاطر جذب پول سود بانکی را افزایش دادند.
موافقان بازار مالی دستکاری نرخ سود بانکی را از دلایل خروج نقدینگی از بازار سرمایه میدانند در حالی که بانک مرکزی دستکاری نرخ بانکی را رد کرده و به گفته همتی رئیس بانک مرکزی، دولت هیچ گونه تصمیمی برای افزایش نرخ سود بانکی ندارد.
بیشتر بخوانید:
مشکل بورس عرضه است یا تقاضا؟
حساسیت نرخ بهره بانکی از این جهت برای بازار مالی و پولی اهمیت دارد که با تغییر و دستکاری آن نقدینگی بین بازارها جابجا میشود. تحلیلگران بانکی کاهش نرخ بهره را سبب بهم ریختن بازارهای موازی مانند مسکن، ارز و حتی بازار سرمایه میداند در حالی که صاحبنظران بازار مالی عدم ورود نقدینگی به بازارها مالی مساوی با رکود در این بازارها و به زیان مردم و تولید عنوان میکنند.
بانکها به جای اینکه از منابع مالی را به صورت مستقیم در اختیار واحدهای تولید جهت تامین مواد اولیه قرار بدهند آن را به بورس کالا واریز کنند تا تولید کننده راهی جز خرید مواد اولیه نداشته باشد
در حال حاضر نرخ سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت عادی ۱۰ درصد، نرخ سود سرمایهگذاری کوتاه مدت ویژه سه ماهه ۱۲ درصد، نرخ سود سرمایهگذاری کوتاه مدت ویژه شش ماهه ۱۴ درصد، نرخ سود سپرده سرمایهگذاری با سررسید یک ساله ۱۶ درصد و نرخ سپرده سرمایهگذاری با سررسید دو سال به ۱۸ درصد است این در حالی است که برخی از بانکها نرخ سود سالانه خود را تا حدود ۲۰درصد رساندند.
مرابحه و عقد دین بالای جانسوز بازار پولی
دکتر آیت حیدری کارشناس ارشد بانکی در مورد نرخ بهره بانکی در ایجاد توازن بین بازار پولی و بانکی گفت: نرخ بهره بانکی در حال حاضر ۱۵درصد است فرض کنید که دولت بخواهد ۵درصد به سود بانکی اضافه کند، نتیجه این کار حرکت نقدینگی از بازارهای مالی به بانکها میشود که رشد نقدینگی در بانکها باعث خلق پول و در ادامه کاهش اشتغالزایی و رکود در تولید میشود و به دلیل پایین بودن ریسک بازار بانکی تمایل به سرمایهگذاری بدون ریسک در این بازار زیاد است.
مشکل اصلی نظارت است. نظارت درستی بر منابع مالی که به صورت وام در اختیار تولید یا بخشهای مختلف گذاشته میشود وجود ندارد. ما افرادی داشتیم که به بهانه تامین مواد اولیه وام دریافت کردند اما پول آن سر از بورس درآورد یا اینکه پول وام را وارد بازار مسکن کردند.
حیدری اضافه کرد: اگر سود بانکی به صورت زیاد کاهش پیدا کند پول از بازار بانکی که به عنوان خون است به سمت بازارهای موازی حرکت میکند و برای نظام بانکداری مشکل ایجاد خواهد کرد از طرف دیگر اگر منابع پولی به درستی هدایت نشود و به سمت بازار سرمایه نرود،سبب ایجاد نوسان در بازارهای موازی میشود بنابراین نرخ بهره باید در یک حد معقول باشد که هم بازار بانکی از نقدینگی بهره مند شود و هم بازارهای مالی. در ماههای اخیر شایعات مختلفی برای افزایش نرخ بهره بانکی توسط بانک مرکزی منتشر شده که گفته شده فعلا بانک مرکزی به خاطر ریزش بازار سرمایه قصدی برای افزایش نرخ بهره بانکی ندارد، اما با توجه به افزایش تورم و همچنین فشار بانکهای مختلف همچنان فشار برای افزایش نرخ بهره به بانک مرکزی زیاد است. البته با توجه به بررسیهای میدانی تقریبا بیشتر بانکها به صورت مختلف نرخ بهره بانکی را به ۲۰ درصد برای مشتریان خود رساندند.
عقود خرید دین و مرابحه را دو دلیل انحراف منابع مالی بانکها بوده و این دو عقد نقدینگی بانکها را به انحراف و به سمت جاهایی برد که نباید میرفت
این کارشناس در تشریح عدم توازن جریان نقدینگی بین بازار بانکی و مالی به دلیل متناسب نبودن نرخ بهره بانکی گفت: در ابتدای سال جاری مشاهده کردید که مردم برای سرمایه گذاری در بورس از نظام بانکداری وام گرفتند و وارد بازار سرمایه کردند و روزانه ۵درصد سود کسب کردند در حالی که سود بانکی در سال ۱۵ تا ۱۶درصد است.
این کارشناس بانکی حرکت نقدینگی به سمت بانکها را سبب خلق نقدینگی میداند و میگوید: هر چقدر که پول به سمت بانکها حرکت کند خلق نقدینگی هم افزایش پیدا میکند و به خاطر اینکه بازار پولی یک بازار بدون ریسک با سود ثابت است، سرمایهگذار حاضر به کار کردن با این پول در بازار نیست یعنی فرد پول خود را وارد بازار نمیکند، اما اگر ورود نقدینگی هم به شبکه بانکی کم باشد نظام بانکداری را با مشکل مواجه میکند.
اگر سود بانکی به صورت زیاد کاهش پیدا کند پول از بازار بانکی که به عنوان خون است به سمت بازارهای موازی حرکت میکند و برای نظام بانکداری مشکل ایجاد خواهد کرد از طرف دیگر اگر منابع پولی به درستی هدایت نشود و به سمت بازار سرمایه نرود، سبب ایجاد نوسان در بازارهای موازی میشود
او در پاسخ به این سوال که نرخ بهره متوازن را چگونه میتوان محاسبه کرد و آیا ورود آن به ۱۸ درصد متناسب بازار بانکی و مالی است؟، گفت: قیمت تمام شده پول در ایران بین ۱۹ تا ۲۰ درصد است یعنی قیمت تمام شده پول برای یک بانک ۲۰درصد آب میخورد در حالی که هزینههای بانکی ما هم حدود ۲۰درصد تمام میشود( ۱۵ درصد سود بانکی بعلاوه ۵درصد هزینههای وارد شده مثل حقوق کارمندان و غیره) اما سود حاصل از وام دهی ۱۸درصد میباشد بنابراین سودهای بانکی هزینه بانکی را پاسخگو نیست.
حیدری ادامه داد: باید هزینه تولید پول را با کاهش هزینههای بانکداری مانند کاهش حقوق کارمندان، حرکت به سمت بانکداری الکترونیکی و روشهای از این دست کاهش دهیم.
او این سوال را چرا رونق بازار بانکی با وجود اینکه منابع خود را به صورت وام در اختیار تولید میگذارد نتوانست به بخش تولید در کشور کمک کند؟ را این گونه پاسخ داد: مشکل اصلی نظارت است. نظارت درستی بر منابع مالی که به صورت وام در اختیار تولید یا بخشهای مختلف گذاشته میشود وجود ندارد. افرادی بودند که به بهانه تامین مواد اولیه وام دریافت کردند اما پول آن سر از بورس درآورد یا اینکه پول وام را وارد بازار مسکن کردند.
این کارشناس بانکداری عقود خرید دین و مرابحه را دو دلیل انحراف منابع مالی میداند و میگوید: این دو عقد نقدینگی بانکها را به انحراف و به سمت جاهای برد که نباید میرفت.
حیدری نحوی توزیع منابع بانک به واحدهای تولید جهت تامین مواد اولیه خود را از طریق بورس کالا را این گونه بیان کرد: بانکها به جای اینکه از منابع مالی را به صورت مستقیم در اختیار واحدهای تولید جهت تامین مواد اولیه قرار بدهند آن را به بورس کالا واریز کنند تا تولید کننده راهی جزو خرید مواد اولیه نداشته باشد.
منبع:بازار