به گزارش مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: جو بایدن رئیسجمهور آمریکا ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۴ شهریور ۱۳۹۹) در تبلیغات انتخاباتیاش با انتقاد از ترامپ به دلیل خروج از برجام، در دفاع از این توافق توصیف جالبی به کار برد: «توافقی که چشم و گوش را در درون برنامه هستهای ایران قرار میداد.» اشاره بایدن به رژیم بازرسیهای ویژهای بود که ایران در توافقنامه برجام اعمال آن را پذیرفته بود. بازرسیهایی که بیشک «پروتکل الحاقی» یکی از اجزای اصلی آن به حساب میآمد.
ایران پیشتر یکبار در زمان ریاست آقای روحانی بر تیم مذاکراتی طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته بود ولی علیرغم پذیرش این پروتکل و حتی تعلیق غنیسازی، طرفهای غربی با عهدشکنی پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند و در نتیجه ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد. اما یک بار دیگر ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ در توافق لوزان که چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) را تعیین میکرد، مذاکرهکنندگان ایرانی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در کنار دیگر ساز و کارهای نظارتی پذیرفتند.
رژیم بازرسیهایی که طی توافق لوزان برای ایران در برجام در نظر گرفته شده بود آنقدر گسترده و منحصر به فرد بود که «جاش ارنست» سخنگوی وقت کاخ سفید ۳ می ۲۰۱۵ (۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴) در کنفرانس خبری خود گفت: «بازرسیهایی که بر اساس توافق هستهای احتمالی از تاسیسات اتمی ایران انجام خواهد شد، در تاریخ بیسابقه است.» پس از انعقاد برجام در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا طی مصاحبهای با نشریه «فوروارد» درباره این بازرسیها گفت: «بر اساس مفاد توافق... یک ساز و کار بیسابقه راستیآزمایی و بازرسی را برقرار کردهایم که ما را قادر میسازد تا بر کل زنجیره تولید هستهای ایران آگاهی یابیم.» اوباما هفت ماه بعد در مقالهای که برای «واشنگتنپست» نوشت بار دیگر از بازرسیهای اعمالشده بر ایران در برجام به عنوان برگی برنده سخن گفت: «ایران اکنون تحت جامعترین رژیم بازرسیای قرار گرفته که تا کنون برای نظارت بر یک برنامه هستهای [درباره آن] مذاکره شده است.»
اما بازرسی «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» از ایران چرا اینقدر برای «آمریکا» مهم بود؟ مسلما پاسخ این سؤال نگرانی از تسلیحات اتمی ایران نمیتواند باشد چون نهادهای اطلاعاتی آمریکا در پایان سال ۲۰۰۷ ارزیابی خود از برنامه هستهای ایران را اینطور اعلام کردند: ایران دارای سلاح هستهای نیست و قصدی برای توسعه تسلیحات هستهای ندارد. این برآورد در سال ۲۰۱۱ نیز تأیید شد.
پس شاید بهتر باشد پاسخ این سؤال را در ارتباط ویژه میان «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و «آمریکا» جستوجو کنیم. ۱۰ آگوست ۲۰۱۲ «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید در کنفرانس خبریاش گفت: «ما «چشم» داریم و میتوانیم برنامه [هستهای] ایران را مشاهده کنیم.» وقتی خبرنگار منظور او را درباره «چشم» پرسید، کارنی گفت: «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آنها آنجا هستند.» آن روزها خبری از پروتکل الحاقی یا برجام نبود و تنها بازرسیهای متعارف آژانس از ایران انجام میشد اما ظاهرا آمریکاییها روی بازرسان آژانس با همین دسترسی متعارف و محدود هم حساب ویژهای باز کرده بودند.
دو هفته پس از امضای برجام در وین «ارنست مونیز» وزیر انرژی وقت آمریکا و یکی از اعضای گروه مذاکرهکننده آمریکا در مقالهای برای نشریه «فوروارد» رابطه بازرسان آژانس با آمریکا را کمی بیشتر توضیح داد: «از سال ۱۹۸۰، ما همه بازرسان آژانس را در آزمایشگاه ملی لوسآلاموس تربیت کردهایم. ما برای آنها دهها دوره آموزشی برگزار کرده و اطمینان حاصل کردیم که آنها از پیشرفتهترین تجهیزات و ابرازهای الکترونیکی برخوردار هستند که اکثر آنها هم ساخت خود ما است.»
در واقع بازرسان آژانس را میشد منابع اطلاعاتی آمریکا در داخل خاک ایران به حساب آورد که با استناد به پروتکل الحاقی و برخی مفاد نظارتی برجام میتوانستند به بهانه برنامه هستهای درخواست بازرسی(حتی سرزده) از هر مکان(Place)، خاستگاه(Site)، جایگاه(Location) یا تأسیسات(Facility) در ایران را ارائه و آنجا را با ابزارهای خود مورد بازدید قرار دهند. بر همین اساس بود که «اندیشکده بروکینگز» بازرسیهای ویژه برجام را فرصتی تازه برای ایالات متحده خواند و طی یادداشتی از «جاشوا رونر» استاد دانشگاه ساوترن متدیست آمریکا، مطرح کرد: «حضور بازرسان فرصتهای جدیدی برای جمعآوری اطلاعات فراهم خواهد کرد. نه تنها سازمانهای اطلاعاتی از گزارشهای بازرسی درباره برنامه هستهای ایران سود خواهند برد، بلکه آزاد خواهند بود که دیگر حوزههای علمی و زیرساختهای صنعتی ایران را نیز بررسی کنند.»
در دسترس قرار گرفتن حجم وسیعی از اطلاعات حساس ایران برای سرویسهای اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکا از این طریق چندان دور از ذهن نبود. با این حساب رضایت «جان برنان» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) در زمان اوباما از مذاکرهکنندگان آمریکایی کاملا منطقی به نظر میرسید.
برنان ۸ آوریل ۲۰۱۵ (۱۹ فروردین ۱۳۹۴) در «انستیتو سیاست دانشگاه هاروارد» گروه مذاکراتی آمریکا را به خاطر دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک با ایران و برخی مفاد آن از جمله بازرسیها ستود و گفت: «من مطمئنا از اینکه ایرانیان در این توافق با بسیاری چیزها موافقت کردند خشنود و غافلگیر شدم...درباره رژیم بازرسیها فکر میکنم [آن] کاملا غافلگیرکننده و بسیار خوب است.»
استفاده آمریکا از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و یا سازمان ملل در جهت منافع خود اتفاق تازهای نبود. آمریکا سالها پیش از این دستگاه شنودی در تجهیزات بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در برنامه «کمیته ویژه سازمان ملل»(UNSCOM) برای خلع سلاح عراق طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ فعالیت میکردند، کار گذاشت.
«اسکات ریتر» یکی از بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل پس از اطلاع از این اقدام استعفا داد. او همچنین دست به افشاگری زد و گفت حساسترین اطلاعات به دست آمده از این عملیات شنود به جای آنکه در برنامه «آنسکام» خرج شوند تحویل دستگاههای اطلاعاتی آمریکا میشدند و گاهی حتی برای تحلیل به اسرائیل فرستاده میشدند. «ریتر» پس از مشخص شدن چارچوب برجام در توافق لوزان و پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی ایران طی مقالهای برای نشریه «لندن ریویو» خطاب به ایران نوشت که نباید «بازرسیهای سرزده» را بپذیرد. او توضیح داد که هر بازرسی سرزده به مثابه یک عملیات نظامی است و خاطرهای از دوران فعالیتش به عنوان بازرس سازمان ملل نقل کرد: «سال ۱۹۹۱ سیا(CIA) از طریق دو عراقی اطلاعاتی به دست آورد که اسناد مهمی در مکانهایی از بغداد پنهان شدهاند. یک تیم بازرسی مشترک آنسکام و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با عجله آماده شدند، برنامهریزی این مأموریت نه توسط بازرسان بلکه توسط CIA انجام شد.... تیم توسط یک بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نام «دیوید کی» هدایت میشد اگرچه این عملیاتِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی نبود بلکه یک عملیات آمریکایی بود. معاون سربازرس که یک دیپلمات آمریکایی به نام «باب گالوچی» بود، اکثر اسناد را در اختیار گرفت.» در جریان برنامه آنسکام به همراه آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی «۷ سال»، «۲۵۰ بازرسی» از عراق به عمل آمد.
اکنون شاید شگفتزده شوید وقتی بدانید تنها در «یک سال» گذشته در چارچوب برجام «۴۰۰ بازرسی» از ایران به عمل آمده است. این خبری بود که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰ (۹ مهر ۱۳۹۹) در مصاحبه با نشریه «اشپیگل» آلمان گفت: «رژیم بازرسی گستردهای داریم. سال گذشته بیش از ۴۰۰ بازرسی در ایران داشتیم... تیمهای ما همیشه و هر ۳۶۵ روز سال آنجا هستند.» با اطمینان میتوان گفت برنامه هستهای ایران شفافترین اقدام هستهای در طول تاریخ فعالیتهای هستهای در جهان بوده است. شهریور ۱۳۹۹ «محمدجواد ظریف» پس از دیدار با رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر همین نکته تأکید کرد و نوشت: «ایران به طور کامل شفاف بوده است. بیش از ۹۲ درصد از مجموع بازرسیهای بینالمللی آژانس در ایران انجام شد.» اما این حجم بیسابقه بازرسیها از یک کشور در کنار توقف بسیاری از فعالیتهای هستهای ایران باز هم مثل تجربه سالهای ۸۲ تا ۸۴ با عهدشکنی طرفهای غربی مواجه شد و نه «لغو» بلکه حتی «تعلیق» تحریمها را هم به دنبال نداشت.
حالا دولت در چارچوب «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که آذرماه ۱۳۹۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، هفته آینده به بخش عمدهای از رژیم بازرسیهای ویژه برجام خاتمه خواهد داد. از امروز شمارش معکوس برای کور کردن چشم آمریکا در تأسیسات هستهای و غیرهستهای ایران آغاز خواهد شد. اتفاقی که شاید برای آمریکا دردناکتر از غنیسازی ۲۰ درصد باشد.