به گزارش مشرق، وقتی نام تئاتر در ایران به میان میآید بیتردید نخستین تصویری که در ذهنها نقش میبندد، عمارت استوانهای تئاتر شهر در چهارراه، ولی عصر است. عمارتی که حالا کمکم به ۵۰ سالگی نزدیک میشود، در نیمقرن گذشته مرکز ثقل همه اتفاقها در تئاتر ایران بوده است، اما چند سالی است که مجموعه تئاترشهر با مشکلاتی دست به گریبان است.
حضور بناها و آدمهای مزاحم عملا فعالیت اهالی تئاتر را با مشکلاتی مواجه کرده و امنیت مجموعه و اهالی تئاتر را مختل کرده است. طرح حصار کشیدن دور محوطه تئاتر شهر که زمزمهاش از مدتها پیش به گوش میرسید، حالا گویا جدیتر شده است.
حصاری که قرار است بخشی از ساختمان مرکزی و تالارهای پیرامونی تئاتر شهر را جدا کند وموافقان این طرح میگویند شاید کمکی باشد برای جلوگیری از تخریبها و آسیبهایی که به مجموعه وارد شده است. حصارکشیدن دور دیوار تئاتر شهر موافقان و مخالفان بسیاری دارد، موافقانی که این اتفاق را در راستای حمایت از تئاتر شهر میدانند و کسانی که مخالف جدا کردن تئاتر شهر از فضای عمومی شهریاند. در گزارشی که میخوانید موافقان و مخالفان استدلالهای خود را به همشهری گفتهاند.
زمانی که لالهزار در اوج رونق بود و سنگلج اصلیترین تماشاخانه تئاتر ایران محسوب میشد، شاید کمتر کسی به تئاتر شهر توجه میکرد، اما لالهزار به مرور زمان از رونق افتاد و تماشاخانهها و سینماهای آنجا یکی پس از دیگری خاموش شدند و سنگلج فراموش شد و مجموعه تئاتر شهر به اصلیترین مرکز تئاتر ایران تبدیل شد.
مجموعهای که در مکان سابق کافه بلدیه ساخته شد، درست در محل تقاطع محور شمالی، جنوبی، شرقی و غربی تهران یعنی خیابانهای، ولی عصر و انقلاب قرار داشت و مرکزیتی یگانه داشت. هنوز هم، بهرغم ساخت انبوه تماشاخانههای خصوصی و دولتی، هیچ بنایی هنوز نتوانسته است جایگزین تئاتر شهر شود. اما بهمرور زمان، بهویژه در یکی دو دهه اخیر، بناهای مزاحم پیرامون تئاتر شهر را فرا گرفتند. ایستگاه متروی چهارراه، ولی عصر بخشی از ضلع شمالی مجموعه را اشغال کرد. بعد از اجرای طرح زیرگذر پیاده چهارراه، ولی عصر کل ضلع غربی و شمالی نردهکشی شد تا عابران ملزم به استفاده از زیرگذر پیاده شوند.
مجموعه فرهنگی- مذهبی، ولی عصر در ضلع جنوب غربی تئاتر شهر ساخته شد و مجموعه تئاتر شهر را هر چه بیشتر محصور کرد. مسئله فقط بناهای مزاحم نبودند. انبوه دستفروشان جایی بهتر از چهارراه شلوغ، ولی عصر نداشتند. هر چه زمان گذشت، دستفروشان پیشتر آمدند و جای بیشتری را تسخیر کردند. پارک دانشجو که در ضلع شرقی تئاتر شهر قرار دارد و بخشی از این مجموعه محسوب میشود به مرور زمان به پاتوقی برای افراد نامتعارف و معتادان تبدیل شد.
اینها به جز آسیبهایی است که به مرور زمان به عمارت پابهسن گذاشته تئاتر شهر وارد شده است. حالا تئاتر شهر مانده است و ساختمانی در محاصره مزاحمان. ازدحام مزاحمان در محوطه تئاتر شهر به اندازهای است که گاهی رفتن از ساختمان مرکزی به تالار چارسو، سایه و قشقایی که عملا چند قدم بیشتر با ساختمان مرکزی فاصله ندارند به دشواری صورت میپذیرد. حریم تئاتر شهر در معرض خطر جدی قرار دارد و عملا بهنظر میرسد حریمی نمانده است و فضای نفس کشیدن برای تئاتر شهر روزبهروز دشوارتر میشود.
چندی است که مدیریت مجموعه تئاتر شهر محصور کردن محوطه تئاتر شهر را در دستور کار خود قرار داده است. اگرچه هنوز شکل اجرایی ماجرا معلوم نیست. محصور کردن تئاتر شهر آنجا را بهنوعی از دسترس عمومی دور میکند و شاید سبب شود که دوستداران تئاتر رغبت کمتری برای رفتن به تئاتر شهر داشته باشند. آیا واقعا محدود کردن مجموعه و کشیدن نوعی حصار چاره کار است؟
تئاتر شهر به هر چیزی شباهت دارد جز یک مجموعه فرهنگی
هادی مرزبان، کارگردان پیشکسوت تئاتر که آثار بسیاری را در ۴ دهه گذشته در تئاتر شهر اجرا کرده، از موافقان محصور کردن مجموعه است. او میگوید: «علت وجودی یک مرکز فرهنگی چیست؟ مجسمه نیست که جایی قرار بدهیم و بگوییم زیباست. یک مکان فرهنگی باید جایی باشد برای استفاده اهالی فرهنگ. تئاتر شهر ساختمانی است برای بهرهبرداری هنرمندان و اهالی تئاتر. علاقهمندان تئاتر به جایی نیاز دارند که محل رفتوآمد، دیدار، محل تعامل و گفتوگوهایشان باشد. شاید من بخواهم بنشینم آنجا و کتاب بخوانم، شاید بخواهم از محوطه پارک استفاده کنم. الان چنین امکانی وجود ندارد. مجموعه تئاترشهر به هر چیزی شباهت دارد جز یک مجموعه فرهنگی.»
او در دفاع از محدود کردن مجموعه تئاتر شهر میگوید: «ما نمیخواهیم به زیبایی شهر لطمه بزنیم. نمیخواهیم کسی را ممنوعالورود کنیم. کارهایی که قرار است انجام شود به معنی محدود کردن تئاترشهر نیست. چیزی است در حد یکمترونیم فنس که محدوده تئاترشهر را از اطراف متمایز کند و چند مأمور باشند که از فضا مراقبت کنند و... کارهایی از این دست قرار است صورت بگیرد. قبول کنیم آن وقت هر کسی راهش را نمیکشد بیاید اینجا. الان بین پیادهرو و محوطه تئاترشهر فرقی وجود ندارد، در همه دنیا رسم است که وقتی نزدیک اماکن فرهنگی میشویم فضا به مرور زمان تغییر و تمایز و تشخص بیشتری پیدا میکند. اما الان تئاتر شهر جای همه هست به جز اهالی تئاتر. تئاتر شهر و محوطه اطراف نباید محل رفتوآمد آدمهای معلومالحال باشد. نباید محل رد و بدل کردن موادمخدر باشد. نباید اطراف مجموعه بازار مکارهای برای فروش همه چیز باشد.»
محصور کردن تئاترشهر، سلب یک حق عمومی است
علی اعطا، عضو شورای شهر تهران از مخالفان محصور کردن تئاتر شهر است. سابقه تحصیلی اعطا و فعالیتهای او پیش از عضویت در شورای شهر در حوزه معماری بوده.
وی یکی از کارشناسان معماری و مسائل شهری است. او میگوید: «ساختمان تئاترشهر مرکز اصلی هنر تئاتر ایران است. همواره مهمترین اجراهای نمایش در اینجا اتفاق افتاده. نقطه کانونی شناختهشدهای است. به علاوه، این بنا یکی از آثار مهم و ارزشمند معماری معاصر ایران است و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده. درست در مرکز فرهنگی تهران، یعنی تقاطع خیابان، ولی عصر و خیابان انقلاب واقع شده که هر دو به لحاظ حرکت پیاده بسیار اهمیت دارند. مجموعه این ویژگیها ایجاب میکند که ما نسبت به این بنا و فضای پیرامون آن حساس باشیم. من هم معتقدم که باید تعیین حریم اتفاق بیفتد به این معنا که نواحی پیرامون چه به لحاظ منظر، چه از نظر فعالیتها و چه به لحاظ فیزیکی و کالبدی قواعد مشخصی در آنجا حاکم شود، اما این به معنی جداسازی این عرصه از محدوده پیرامون نباید باشد. اصلا دلیل اینکه این ساختمان در آن نقطه واقع شده این است که در پیوند با شهر باشد. اگر قرار باشد ما امروز حرکتی را برخلاف عمر ۵۰ ساله حیات این بنا انجام دهیم و آن را محصور کنیم که این بهنظر من سلب یک حق عمومی است در برخورداری از فضای عمومی شهر. آنجا باید مدیریت شود. نمیشود آنجا را رها کرد و انتظار داشت آنجا رونق فرهنگی داشته باشد.
دیوار کشیدن ناکارآمدترین و قدیمیترین شیوه مقابله با معضلات است
بابک شکوفی، کارشناس ارشد معماری و شهرسازی از دیگر مخالفان محصور کردن تئاتر شهر است. شکوفی ساخت مجموعههای فرهنگی بزرگی را در کارنامه خود دارد که مشهورترینشان پردیس سینمایی تماشا و مجموعه سینما آزادی است.
بهگفته علی شکوفی، «راهحل مشکلات شهری راهحلهای سختافزاری نیست. دیوار کشیدن قدیمیترین و ناکارآمدترین شیوه است. در بهترین حالت مسئله از یک نقطه به نقطه دیگری منتقل میشود. مشکلات را باید در فضای همگانی شهری حل کرد. وقتی به گذشته رفتارهای اینچنینی نگاه میکنیم میبینیم تجربههایی مثل تجربه محله هروی شکست خورده است. محوطههایی مثل تئاتر شهر در دنیا فستیوال پلازا محسوب میشوند. محلی است برای برگزاری برنامههای عمومی فرهنگی و هنری. اگر تئاتر شهر برای محوطه بیرونیاش برنامه داشته باشد، اگر برنامههایی مثل تئاترهای خیابانی بهطور منظم آنجا اجرا شود، دیگر جایی برای حضور معتادان و دیگر اقشار نخواهد بود. نباید شهروندان را از فضاهای عمومی شهری محروم کنیم. محدوده تئاتر شهر از نقاط کور شهری محسوب نمیشود که بگوییم مشکلات آن حل شدنی نیست و نیاز به تمهیدات ویژه دارد. نقطهای است که در معرض دید مردم است.»
محصور کردن راهی است برای نجات مجموعه تئاتر شهر
ابراهیم گلهدارزاده، مدیر مجموعه تئاتر شهر، که این روزها سخت پیگیر ساماندهی مجموعه است، بسیاری از سخنان مخالفان محصور کردن را ناشی از عدمدرک وضعیت فعلی آنجا میداند. او میگوید: «بسیاری از مخالفان حصارکشیدن انتزاعی حرف میزنند، حرفهایی که روی کاغذ زیباست، اما نسبتی با واقعیتهایی که پیرامون تئاتر شهر اتفاق میافتد ندارد. شاید اگر سالی یکبار پا به تئاتر شهر بگذارند و وضعیت اینجا را ببینند، حرفهایشان متفاوت شود. وضعیت امروز تئاتر شهر بهگونهای است که این مجموعه عملا برای اهالی تئاتر غیرقابل استفاده است.»
او محصور کردن تئاتر شهر را راهی برای نجات مجموعه میداند. «تئاترشهر از ۴ طرف محصور است و ما باید تئاتر شهر را نجات بدهیم، کاری که قرار است انجام شود برای حفظ و حراست از مجموعه است. در ضلع غربی و شمالی نردههای دوونیممتری مجموعه تئاتر شهر را محصور کرده و از طرفی دستفروشان، از طرف دیگر اراذل و اوباش هر کدام به شکلی بخشی از مجموعه را احاطه کردهاند. ما خواهان تعیین حریمی هستیم که نجاتبخش ساختمان باشد. ک
جای دنیا بنایی که ثبت ملی شده چنین وضعیتی دارد؟ ستونهای بتونی که جزئی از ساختمان تئاتر شهر هستند الان در محاصره دستفروشان درآمدهاند. حوض تئاتر شهر که پشت ایستگاه متروی چهارراه، ولی عصر قرار گرفته عملا به آشپزخانه اغذیهفروشان تبدیل شده و گاز پیکنیک و وسایلشان را آنجا قرار میدهند. گلدانهای دور مجموعه الان محل ذخیره موادمخدر شده. هیچ هفتهای نیست که شاهد مشاجرههای خونین در اطراف مجموعه نباشیم، سال گذشته در یکی از مشاجرهها اسلحه کشیده شد. هنرمندان پس از پایان اجراها برای بیرون رفتن از مجموعه امنیت ندارند و بارها پیش آمده که اراذل و اوباش آنها را محاصره کردهاند.
وی افزود: میگویند این طرح جدا کردن تئاتر از مردم است. هیچکسی از تئاتریها نمیخواهد از مردم دور باشد، اما وقتی نمیتوانیم ساختمان را حفظ کنیم چه باید بکنیم؟ آیا یک خانواده میتواند از محوطه بیرونی تئاتر شهر استفاده کند؟ آیا میتوانیم شرایط را برای رفتوآمد اهالی تئاتر به مجموعه فراهم کنیم؟».
اما شکل اجرایی کار قرار است به چه صورتی باشد؟ چه جور حصاری قرار است دور مجموعه قرار بگیرد؟ آیا پس از محصور کردن مجموعه همه مردم امکان رفتوآمد به تئاتر شهر را خواهند داشت؟ مدیر تئاتر شهر میگوید: «اصلا جای نگرانی نیست. هماهنگیهایی با شهرداری منطقه و اداره کل موزهها و میراث فرهنگی انجام شده. باید عرصه و اعیان مجموعه معلوم شود. بعد حصارهای کوتاه یکونیم متری دور مجموعه را میگیرد صرفا برای اینکه حریم تئاتر شهر معلوم باشد. محوطه تئاتر شهر به موزهای تبدیل میشود و مجموعهای از اسناد تاریخ تئاتر ایران که در مجموعه تئاتر شهر قرار دارد، در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. تغییراتی که قرار است اتفاق بیفتد برای استفاده بهتر از تئاتر شهر است، برای این است که شهروندان بتوانند از مجموعه تئاتر شهر استفاده کنند.»
محصور کردن فضای عمومی معادل حذف شهروندان است
زهرانژاد بهرام دیگر عضو شورای شهر تهران از مخالفان محصور کردن مجموعه تئاتر شهر است. تأکید او مثل بسیاری دیگر از اعضای شورای شهر، بر شهر پیادهمحور و حضور مردم در فضای عمومی شهر است. «خیابان به تسخیر خودروها درآمده است. به بهانه اینکه سوارهها امنتر باشند، پیادهها و پیادهروها را حبس کردهایم. پیادههای چهارراه، ولی عصر را به زیرزمین منتقل کردهایم. عابر پیاده باید روی زمین قدم بزند، نه زیرزمین یا بالای زمین (پل عابر پیاده). نباید عابر پیاده را حذف کنیم. منابع ما در حوزه فضای باز شهری بسیار محدود است. حالا اگر بخواهیم فضای باز شهری را محصور کنیم باز گامی دیگر در جهت حذف شهروندان برداشتهایم. فرقی نمیکند که کارکرد خاص باشد مثلا کارکرد فرهنگی، به هر حال نوعی محصور کردن است. چرا اهالی فرهنگ باید از جامعه جدا شوند؟»
او در پاسخ به حضور دستفروشان، افراد نامتعارف و دیگر متجاهران در محوطه تئاتر شهر میگوید: «اینها عین جامعهاند، بخشی از جامعهاند، قطعا نحوه مواجهه با آنها نباید حذف، حصارکشی و محدود کردن باشد. مدیریت فضاهای عمومی شهری بهعهده شهرداری است. من از اهالی تئاتر خواهش میکنم که به مدیریت شهری اعتماد کنند و بگذارند آنجا را ساماندهی کند. اما نباید اجازه بدهیم دور مجموعه تئاتر شهر حصار قرار بگیرد.»
شاید اگر زمانی که در دورههای گذشته مدیریت شهری بناهایی در محوطه و حریم مجموعه تئاتر شهر ساخته میشد، اهالی تئاتر به مسئولان و عموم مردم هشدار میدادند وضعیت فعلی پدید نمیآمد. شاید اگر مسئولان در مواجهه با معضلات اجتماعی قدری قاطعانهتر برخورد میکردند، مجموعه تئاتر شهر و بوستان دانشجو به پاتوق طیفهای گوناگون اقشار ناهنجار و نامتعارف تبدیل نمیشد. حتی شاید زمانی که برخورد با دستفروشان در دستور کار قرار گرفت، جای مناسبی در حوالی چهارراه، ولی عصر برایشان درنظر گرفته میشد، آنها در مجموعه تئاتر شهر جا خوش نمیکردند. حالا دوستداران تئاتر ماندهاند و عمارتی قدیمی که انگار دیگر خانه آنها نمیتواند باشد و راهحلهایی که معلوم نیست کدامشان بتواند مشکل تئاتر شهر را چاره کند.
کار غیرکارشناسی انجام نمیشود
با این همه هنوز تا تصمیم نهایی و شکل اجرایی کار کمی زمان مانده است. پیروز حناچی، شهردار تهران روز پنجشنبه در حاشیه افتتاح ایستگاههای متروی قیام و دولاب درباره ماجراهای مجموعه تئاتر شهر گفت: «بیتردید این مجموعه یکی از مفاخر معماری دوره معاصر است و هیچ کار غیرکارشناسی در آنجا انجام نمیشود، ولی تداخل عملکردهایی که در اطراف آنجا وجود دارد باید مورد بررسی قرار گیرد. حفاظت از تئاترشهر به شکل کارشناسی موضوعی است که مورد بررسی قرار گرفته و هر اقدامی که بخواهد در آنجا انجام شود مبتنی بر مطالعات کارشناسی شده خواهد بود.»
منبع: روزنامه همشهری