به گزارش مشرق، ازدواج با محارم به عنوان یکی از بزرگترین تابوهای جهان که پیامدهای پزشکی و اختلالهای ژنتیکی ناشی از آن به اثبات رسیده در تاریخ جهان غرب همواره وجود داشته و در دنیای مدرن نیز با توجیهات مختلفی خود را نمایان میکند.
بیشتر بخوانید:
خط قرمز برای روابط جنسی در فرانسه چیست؟
ازدواج محارم به عنوان راهی برای خالص نگه داشتن خون و حفظ ثروت خانوادههای سلطنتی در غرب در گذشته، بسیار رایج بود.
این نگرانی وسواسی و اجباری برای «خلوص خون و حفظ ثروت»، حفظ نژاد برتر اسبها را به ذهن میآورد.
این امر سبب تغییرات ژنتیکی شدیدی در خانوادههای سلطنتی اروپایی و به رقم خوردن سرنوشتی تلخ برای فرزندانشان منجر شد.
بیشتر بخوانید:
واکنش توییتریها به قانونی کردن ازدواج با محارم!
البته این طرز تفکر تا اواسط قرن نوزدهم در میان عامه مردم اکثر کشورهای غربی به دلایلی معمول بود.
با پیشرفت علم و آشکار شدن معایب و اثرات نامطلوب آن بر فرزندان، این نوع ازدواجها اندک اندک با محدودیتهایی مواجه شدند؛ ضمن اینکه قوانینی نیز در جهت حمایت از بنیاد خانواده تصویب و اجرایی شدند.
اما افزایش تجاوز و تعرض جنسی به افراد خانواده در سالهای اخیر چالشی جدید برای کشورهای غربی رقم زد.
سیر صعودی آمارهای مربوط به تجاوز به کودکان و خردسالان غربی که با انفعال و ناتوانی دولتهای این کشورها برای حل مشکل تشدید شد، در نهایت به راه حلی غیرمنطقی منجر شد تا جایی که دولتهایی مانند فرانسه برای رفع محدودیت ازدواج با محارم از طریق تصویب قانون اقدام کردند.
پیش بینیها از انتقال این قانون از پاریس به بروکسل حکایت دارند.
کشورهای غربی در توجیه این روند به موضوعهای مختلفی استناد میکنند که بی پایه و اساس است. از جمله این موارد:
- بیماریهای ژنتیکی به ندرت بر اثر این نوع ازدواجها به وجود میآیند.
- نوظهور بودن تابوی ازدواج محارم و تلاش کلیساها برای حفظ بنیان خانواده.
- مقابله با انزوا و فردگرایی ناشی از ازدواجهای غیر محارم.
- مقابله با بحران تعرض و تجاوز درون خانوادگی.
اما فرانسه پا را از توجیهات مذکور فراتر نهاده و تلاش کرده است تا منع مدنی بدون کیفر ازدواج محارم را از بین ببرد.
آمارهای تکان دهنده در مورد تجاوز و تعرض خانوادگی در فرانسه اوج بحران در این کشور را نشان میدهد:
- ۴ میلیون فرانسوی قربانی تجاوز خانوادگی شده اند.
- به طور متوسط در هر کلاس درس در فرانسه ۲ کودک متحمل این جنایت خانوادگی در سکوت هستند.
- تنها ۱۰ درصد قربانیان به افشاگری میپردازند و علیه والدین خود شکایت میکنند.
- تنها ۲ درصد متجاوزان با محکومیت مواجه میشوند.
البته در سایر کشورهای غربی مانند انگلیس، آلمان، آمریکا، ایتالیا و کانادا نیز مجازات سبکی برای ازدواج با محارم به ویژه خردسالان در نظر گرفته شده و در برخی از موارد تنها رسوایی عمومی را در پی خواهد داشت.
همین امر راه را بر متجاوزان و متعرضان خانوادگی باز گذاشته و افراد خانواده را قربانی این جنایت میکند.
اعلام رضایت یا عدم رضایت قربانی در این روند اکنون به مستمسکی برای حل چالش اخلاقی پیش آمده، شده است.
اما باید توجه داشت که پیامدهای این اقدام میتواند سبب تبدیل کارکرد خانواده از محل حمایت و آموزش به محل خشونت، آزار و سردرگمی بین فرزندان و از همگسیختگی شود؛ قربانیان تجاوز خانوادگی ۲۰ سال امید به زندگی کمتر دارند.