به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که سال پیشروی با گشایشهای فراوانی همراه است. شواهدی که این کلام امیرالمومنین علیهالسلام را به ذهن مینشاند. در حکمت ۲۰۹ نهجالبلاغه آمده است؛ «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا.... دنیا همچون شتر بدخویی است که بعد از چموشی به ما روی میآورد و شیر خود را به دیگران نداده و برای فرزندش نگاه میدارد»
حضرت امیر بعد از این سخن آیه ۲۵ از سوره مبارکه قصص را تلاوت میفرمایند؛ « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِیالاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهًْ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ... و ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان زمین کنیم» و بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب که به جد باید از آن با عنوان نقشه راه امسال یاد کرد، رنگ و بوی همین مژده امیرالمومنین علیهالسلام را با خود داشت و از بایدها و نبایدهایی خبر میداد که زمینههای تحقق آنها را میتوان در سال پیشروی دید، سالی که در آغاز و پایان خود میلاد مراد غایبمان -ارواحنا له الفداء- را با خود دارد. در این وجیزه به چند نمونه از آنها اشاره میشود. بخوانید!
۱- دولت محترم طی ۸ سال گذشته بهگونهای عمل کرده بود که انگار همه کشور در وزارت خارجه خلاصه شده و تنها دستور کار آن نیز مذاکرات هستهای است! و در این راه تا آنجا پیش رفت که حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات گره زد. این تصور -بخوانید توهم- که برجام، فتحالفتوح است! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران است! همه قدرتهای بزرگ در برابر ما تسلیم شدهاند! و امثال این ادعاهای گزاف، خیلی زود، اعتبار خود را از دست داد و به نتیجهای معکوس رسید. برجام در یک کلمه قرار بود تحریمها را لغو کند و در پی آن گشایش اقتصادی، اشتغال، رونق تولید و کسب و کار و ... پدید آید، ولی هیچیک از این وعدهها به حقیقت نپیوست و نه فقط تحریمها لغو نشد بلکه صدها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شد.
امسال اما، این چرخه نامبارک و خسارتبار متوقف شده و در مسیری امیدآفرین به چرخش افتاده است. طرح موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که برگرفته از تدبیر اعلام شده حضرت آقا بود و به قانون تبدیل شده و به اجرا درآمده است، نقطه پایانی بر روال دوسر باخت ایران بود. اکنون رهبر معظم انقلاب با تدبیر حکیمانه خود آمریکا را بر سر یک دو راهی قرار دادهاند که هر دو سوی آن برای حریف باخت است و با شکست سنگین همراه است.
خلاصه نظر حضرت آقا این است که (۱) آمریکا باید همه تحریمها را لغو کند(۲) لغو تحریمها شفاهی و کتبی نباشد بلکه عملی شود و انجام آن از سوی ایران راستیآزمایی شود (۳) تنها در این صورت آمریکا میتواند بهعنوان یکی از کشورهای ۱+۵ به برجام بازگردد (۴) هیچگونه مذاکرهای با آمریکا در پیش نخواهد بود (۵) ایران هیچ عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد.
آمریکا فقط دو راه در پیش دارد، اول اینکه تحریمها را لغو کند که در این صورت اولاً بزرگترین اهرم -بخوانید سلاح- خود علیه ایران را از دست داده است و ثانیاً شکست بزرگ و مفتضحانهای را در مقابل جمهوری اسلامی متحمل شده است. و راه دوم آنکه تحریمها را لغو نکند (که نخواهد کرد، چون تنها حربه حریف است) در این حالت باید برنامه بعدی خود موسوم به برنامه دوم -SECOND PLAN- را پیش بگیرد که برخورد نظامی است و این اقدام به هیچوجه از جانب آمریکا امکانپذیر نیست و با تقابل سنگین و شکننده ایران اسلامی روبهرو خواهد شد و به قول سردار سلامی فرمانده عزیز سپاه پاسداران، آمریکا حتی خواب جنگ علیه ایران را هم نمیبیند و راه سومی هم درمیان نیست. پیغام و پسغامهای آمریکا و سرگیجهای که بایدن و مقامات آمریکایی با آن روبهرو هستند از همین راهبرد حکیمانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب برخاسته است.
۲- طی سالهای متمادی، یک جریان مرموز سیاسی که برخی از مسئولیتهای کلیدی را نیز در اختیار داشت از یکسو شعار برقراری رابطه با دنیای بیرونی سرمیداد و از سوی دیگر دنیا را در آمریکا و اروپا خلاصه میکرد و در همان حال با همه توان میکوشید تا مانع از برقراری روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای بیرون از بلوک تعریف شده غرب شود. این جریان مرموز، علیرغم دشمنیها، بدعهدیها و جنایات بیشماری که آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی مرتکب شده بودند -که تحریمهای ظالمانه فقط اندکی از آن بسیارهاست- کماکان بر طبل تو خالی و پر سر و صدای رابطه تجاری و اقتصادی با آمریکا میکوبید و گشایش را از آن سوی اقیانوس اطلس انتظار میکشید! گفتنی است، نگاهی به مواضع و عملکرد این جریان به وضوح نشان میدهد که رابطه با غرب را هم در وابستگی به آمریکا و اروپا تعریف میکنند... که بماند!
سال جدید با امضای قرارداد همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین آغاز شد. بدیهی است که در برقراری این رابطه هریک از طرفین سود و زیان خود را به محاسبه مینشینند. امضای این قرارداد همانگونه که انتظار میرفت با مخالفت همراه با عصبانیت آمریکا و اروپا روبهرو شد چرا که میتوانست خط پایانی بر محاصره اقتصادی تحمیل شده به ایران باشد و چرخه فریبی را که متاسفانه با همکاری عمدی و یا انشاءالله ناآگاهانه(!) برخی از مسئولان برای اقتصاد کشورمان پدید آمده بود، فرو بریزد. نگرانی و اضطراب حریف از این معاهده به اندازهای است که علاوهبر مقامات آمریکایی و اروپایی که مخالفت با آن به تکیهکلامشان تبدیل شده است، تمامی رسانههای آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی نیز بسیاری از برنامههای عادی و بهاصطلاح «روتین» خود را متوقف کرده و به تبلیغات گسترده علیه معاهده ایران و چین روی آوردهاند! خندهدار آنکه بیبیسی نگران خدشهدار شدن شعار نه شرقی نه غربی شده و به روی خود نمیآورد که اولاً شرق و غرب عقیدتی با شرق و غرب سیاسی متفاوت است و ثانیاً اردوگاه مارکسیسم فرو پاشیده و دیگر شرق سیاسی وجود خارجی ندارد و ثالثاً ایران در دوران حضرت امام نیز با چین و شوروی سابق (روسیه کنونی) روابط تجاری داشت و ... نگارنده درباره چند و چون این قرارداد مصاحبهای با خبرگزاری فارس داشتهام که متن آن در کیهان امروز آمده است و از این روی در این وجیزه به همین مختصر بسنده میشود.
گفتنی است، برخی نیز با اشاره به عملکرد ناکام دولت در مذاکرات هستهای، ابراز نگرانی میکنند که مبادا این توافقنامه هم به سرنوشت فاجعهبار برجام دچار شود که در این خصوص همین اندازه باید گفت دولت محترم در برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، مانند مذاکرات هستهای فعال مایشاء نیست.
۳- انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال جاری یکی دیگر از نشانههای امیدآفرین امسال است. انتخابات ریاست جمهوری مانند همیشه سرزندگی و ثبات مثالزدنی نظام را به نمایش میگذارد و به قول رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزیشان «انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است، وقتی انتخابات انجام میگیرد یعنی یک افراد تازهنَفَسی وارد میدان میشوند، وارد کار میشوند، و در دستگاه اجرایی کشور یک نوسازیای به وجود میآید که این خیلی چیز مهمّی است». ولی انتخابات امسال از ویژگی امیدبخش دیگری نیز برخوردار است. توضیح آنکه دولت آقای روحانی با وعدههای فراوانی که داد بر کرسی اجرایی کشور نشست ولی متاسفانه بسیاری از وعدهها بر زمین ماند و نه فقط مشکلاتی که وعده حل آنها را داده بود برطرف نشد بلکه مشکلات کمرشکن دیگری نظیر گرانیهای افسارگسیخته، بیکاری، تورم، افزایش نجومی قیمت مسکن و اجارهبها، تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی، توقف فعالیتهای هستهای، افزایش تحریمها، کاهش بیسابقه ارزش پول ملی و... را نیز به ملت تحمیل کرد. برای ارزیابی عملکرد دولت کافی است وعدههای داده شده را با آنچه در عمل دیده میشود به مقایسه بنشینید...
این سخن اگرچه تلخ و ناگوار است ولی پایان کار دولت کنونی و رویکرد مردم به دولتی کارآمد و جوان و انقلابی یکی از نشانههای امیدآفرین در سال پیشروی است.
۴- سال ۱۴۰۰ را در حالی آغاز میکنیم که آمریکا بهعنوان اصلیترین دشمن مردم و نظام اسلامی ایران و نیز کشورهای اروپایی که همواره دنبالهروی آمریکا بودهاند با دهها بحران سخت و شکننده روبهرو هستند تا آنجا که برخی از صاحبنظران برجسته غربی، آمریکا را روی قوس نزولی ارزیابی کرده و برای نظر خود دلایل و نشانههای غیر قابل تردیدی ارائه میکنند. رژیم صهیونیستی که روی پرچم خود دو خط آبی بهنشانه از نیل تا فرات داشت امروزه دور خود از رو و زیرزمین دیوار میکشد! و در محاصره کامل نیروهای مقاومت قرار دارد. فلاکت کشورکهای اجق وجق آن سوی خلیجفارس که جای خود دارد و...
۵- و بالاخره برخورداری از مجلس جوان و انقلابی و پُرکار (برخلاف مجلس قبلی)، مقابله بیامان و بدون ملاحظات سیاسی و حزبی با مفسدان اقتصادی، بازگشت بسیاری از اموال غارت شده به بیتالمال، پیشرفتهای پرشتاب در عرصههای علمی و نظامی، گسترش شرکتهای دانشبنیان با دستاوردهای بزرگ و بعضاً منحصر به فرد، رواج کارآفرینی و دهها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز به درازا میکشد، نشانههای قابل تکیهای است که از موفقیتهای درخور توجه در سال جدید حکایت میکند و برطرف شدن مشکلات پیشروی را نوید میدهد... انشاءالله الرحمن.