به گزارش مشرق، سیدیاسر جبرائیلی، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: یک بحث انحرافی در مذاکرات وین وجود دارد و آن اینکه آمریکا تحریمهای دوره ترامپ را بردارد و به وضعیت برجام بازگردد یا خیر، بخشی از تحریمهای دوره ترامپ حفظ شود. این بحث از این رو انحرافی است که حتی اگر آمریکا همه تحریمهای دوره ترامپ را لغو کند و به وضعیت برجام بازگردد، به معنی لغو تحریمهای وعده داده شده در برجام نیست و نباید متضمن بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش باشد.
آنچه ملاک ایران برای بازگشت به تعهدات خود خواهد بود، راستیآزمایی اجرایی شدن تعهدات اروپا و آمریکا در بندهای ۱۸ تا ۳۳ و ضمیمه دوم برجام است. به صورت کلی، طبق تعهدات تحریمی آمریکا و اروپا، اشخاص حقیقی/حقوقی مندرج در پیوستهای یک و سه از ضمیمه دوم برجام باید از فهرست تحریمی آمریکا و اروپا حذف شوند و هر گونه محدودیت مربوط به نقل و انتقالات مالی، فعالیتهای بانکی، صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و خدمات مرتبط، صنعت کشتیرانی، بیمه، تجارت فلزات پایه و گرانبها، صنعت خودرو، هواپیمای مسافربری و قطعات مربوطه و... از پیش پای ایران برداشته شود.
مسئله اینجاست که بسیاری از این محدودیتها حتی در دوره قبل از خروج آمریکا از برجام نیز برداشته نشدند و برای مثال ایران امکان نقل و انتقال پول نفتی را که فروخته بود، نداشت. در واقع ایران باید پیش از خروج آمریکا از برجام در واکنش به اجرایی نشدن تعهدات تحریمی طرف مقابل، اقدام به کاهش تعهدات هستهای خود میکرد که معالاسف این اقدام تا یک سال پس از خروج رسمی آمریکا از برجام به تعویق افتاد.
میدانیم که از روز ۱۸ اکتبر ۲۰۱۵ یا ۲۶ مهر ۹۴ که به روز پذیرش موسوم شد(Adoption Day) ایران تمامی تعهدات هستهای فهرست شده در بند C از ضمیمه پنجم برجام را انجام داد و پس از مهر تایید آژانس بر اجرای این تعهدات، روز اجرای برجام(Implementation Day) در ۲۶ دیماه ۹۴ فرا رسید و قرار شد که طرف مقابل اجرای تعهداتش را آغاز کند، که نکرد؛ و این بدعهدی از زبان مقامات متعدد دولتی از جمله شخص آقای روحانی بیان شد. بنابراین، ایران از ۲۴ مهر تا ۲۶ دیماه تعهدات خود را بدون اینکه طرف مقابل اقدامی انجام دهد، انجام داده و یک سال پس از خروج آمریکا نیز تمام و کمال به اجرای تعهداتش ادامه داده است. این است که اکنون ما در جایگاه مدعی قرار داریم و آنچه رهبر حکیم انقلاب اسلامی به عنوان راستیآزمایی لغو تحریمها مطرح کردهاند، یک رویکرد کاملا عقلانی و منطقی است.
لذا باید به دو نکته مهم دقت کافی داشت. اولا نباید بحث حول تحریمهای ترامپ بچرخد و آنچه ملاک است، راستیآزمایی آثار وعده داده شده از لغو تحریمها در برجام است. ثانیا به همان دقتی که اثر اجرای تعهدات ایران با اندازه گیری درصد اورانیوم غنیشده یا میزان اورانیوم انباشت شده ممکن است، اثر رفع تحریمها نیز باید ملموس باشد و ایران بتواتد در مقادیر قابل توجه و در بازه زمانی معقول، به تجارت اقلام تحریمی پرداخته و تراکنشهای مرتبط بانکی را تست کند که زمانی حداقل ۳ تا ۶ ماه برای اینکار لازم است. لمس اثر لغو تحریمها با عباراتی چون "راستیآزمایی سریع" در تناقض آشکار است.
اینکه روی کاغذ همچون عصر برجام فریبکاریهایی صورت گیرد و فیالمثل ایران نفت بفروشد و پولش در بانک کشور خریدار بلوکه شود و چند سال بعد میان بانک مرکزی و سازمان برنامه بر سر چاپ پول به پشتوانه پولهای بلوکه شده عصر برجام دعوا درگیرد، به معنی لغو تحریم نیست.
ملت ایران فراموش نکرده است که در عصر برجام وقتی روشن شد تحریمها در عمل برداشته نشده است، آقای عراقچی در تلویزیون ظاهر شده و اساسا هدف لغو تحریمها را منکر شد و گفت هدف مذاکرات لغو تحریمها نبوده است! این فاجعه نباید تکرار شود و در جلوگیری از تکرار آن، همه ما مسئولیم.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.