به گزارش مشرق، کبری آسوپار در روزنامه جوان نوشت: تصویر تلخ و معروف دست جدا شده از پیکر قاسم سلیمانی، توئیتر زینب سلیمانی و این عبارت: «هزینه میدان برای دیپلماسی...». این توئیت زینب سلیمانی، اولین واکنش خانواده سردار سلیمانی به انتشار فایل صوتی سه ساعته از ظریف است که در آن مدعی هزینه شدن دیپلماسی برای میدان و قربانی شدن دیپلماسی او پای نبرد نظامی حاج قاسم بود. دختر سردار سلیمانی برای این توئیت کوتاه خود از دو هشتگ «جریان تحریف» و «برای خدا و مردم» استفاده کرده است.
گرچه این واکنش به دلیل ابراز از سوی خانواده سردار بدون مرز ایرانی، واکنشی ویژه به فایل صوتی ظریف محسوب میشود، اما طی دو روز گذشته، قریب به اتفاق ظرفیت رسانهای و مجازی فارسی زبان پیرامون فایل صوتی ظریف بوده است. فضای سیاسی ایران در دو روز گذشته آنچنان تحت تأثیر این رویداد بوده که حتی بحثهای انتخاباتی به حاشیه رفته است.
اما در نهایت قرار است چه اتفاقی روی دهد؟ توضیح و عذرخواهی ظریف؟ استعفای عذرخواهی؟ استیضاح و برکناری؟ یا محاکمه او برای بیان تحلیلی که در دل خود توهین به سربازان میدان را دارد؟ آیا قاسم سلیمانی و نیروهای چند ملیتی او آنچنان که ظریف تلویحاً گفته، سربازان روسیه برای بر هم زدن برجام محبوب ظریف بودهاند!؟ بیان چنین تحلیلی از سوی وزیر در حال خدمت، توهینآمیز نیست؟ قاسم سلیمانی دیگر در دنیای ما نیست و زبان دنیایی برای دفاع از عملکرد و سیاستهای خود ندارد. باید دید آیا دستگاه قضایی مدعی حقوقی اعتبار سردار میشود یا خیر. شاید هم قرار است چند روزی هیجانات انقلابی در فضای مجازی و رسانهها تخلیه شود و، چون برهه همیشه حساس کنونی را نزدیکی به انتخابات حساستر کرده، بیش از همیشه سر به برف مصلحت فرو بریم و دعا کنیم که انشاءالله گربه است؟ این سؤالات مهمی است که پس از فروکش کردن خشم اولیه باید مطالبه کنیم؛ اینکه قرار است در نهایت چه برخورد قانونی با ظریف و منتشرکنندگان این فایل صوتی شود؟
در ایالات متحده امریکا، جان کری وزیر خارجه اسبق به دلیل یک جمله ظریف در این فایل صوتی شدیداً تحت فشار قرار گرفته، در ایران، اما هنوز خبری از برخورد نهادهای نظارتی با ظریف نیست.
رد گاندوها را دیدید؟
دو روز پس از رسوایی بزرگ انتشار فایل صوتی محمد جواد ظریف در شبکه سعودی ایران اینترنشنال، سخنگوی دولت حسن روحانی از یک «سرقت» میگوید؛ سرقت فایل صوتی ظریف! علی ربیعی البته در مورد چگونگی سرقت این فایل توضیحی نداده است. آیا سیستمهای نهاد ریاست جمهوری مورد هک سایبری قرار گرفتهاند یا مثلاً فایل مربوطه در جیب کت آقایان بوده است و جیببر به آنان زده است!؟
در هر حال چیزی که وجود ندارد، سرقت هم نمیشود و همین که دولت پذیرفته این فایل، وجود خارجی داشته و جزیی از یک پروژه در نهاد ریاست جمهوری است، و سخن از تقلید صدا و فتوشاپ! و تکذیب اصل فایل نگفته، جای شکرش باقی است!
فایل صوتی چگونه دزدیده میشود؟ آیا باید بپذیریم در نهاد ریاست جمهوری نفوذیهایی هستند که نتیجهاش سردرآوردن فایل صوتی منتشر نشده وزیر خارجه دولت روحانی از شبکه سعودی ایران اینترنشنال است. پذیرش نفوذی یعنی رد ادعای ظریف که گفته بود «سریال گاندو از اول تا آخر دروغ بود». آیا دولت حاضر است سرانجام این گزاره طبیعی را بپذیرد که در درون خود نفوذی دارد؟
سخنگوی دولت از دستور رئیسجمهور به وزارت اطلاعات برای شناسایی عوامل انتشار این فایل صوتی میگوید. ربیعی توضیح داده: «این فایل صوتی درتلویزیون پترودلاری کینه توز که با دلارهای نفتی اداره میشود و از روز تأسیس طرفدار رنج و تحریم مردم بوده است، منتشر شد و همین امر نشانگر توطئه آمیز بودن ربایش و پخش گزینشی این مصاحبه است.»اما ربیعی نگفته چگونه کسانی از درون دولت مرتبط با شبکه سعودی اینترنشنال یا همان تلویزیون به قول ربیعی پترودلاری هستند. رد این گاندوها را قرار است چه کسی بگیرد؟ او البته از دستور حسن روحانی هم گفته «رئیسجمهور به وزارت اطلاعات دستور داد تا عوامل این توطئه را شناسایی کنند. ربایش این اسناد، توطئهای علیه دولت، نظام، انسجام داخلی، نهادهای کارآمد و سرافراز در میدانها و همچنین توطئهای علیه منافع ملی ماست.» او همچنین گفته «البته ما منتظر خواهیم بود که آقای ظریف به ایران برگردند و حتماً توضیحات لازم در مورد سوء برداشتها را ارائه خواهد کرد.»ربیعی نکاتی هم در مورد رفاقت ظریف و شهید سلیمانی و غیرقابل انکار بودن تبعیت ظریف از رهبری گفته است که یادآور خنجر از پشت زدن رفیق به رفیق شد؛ وگرنه دشمن که دشمنیاش معلوم است!
گفتنی است جواد ظریف سه روز است که در عراق به سر میبرد و مشغول دیدارهای دیپلماتیک و امن در میدانی است که امنیتش حاصل فداکاریها، سیاستها و عملکردهای قاسم سلیمانی و نیروهایش در مبارزه با تروریستهای داعش است.
ورود دادستانی
از سویی، پیرو انتشار فایل صوتی طبقه بندی شده وزیر خارجه در شبکههای رسانهای معاند خارج از کشور، دادسرای عمومی و انقلاب تهران از تشکیل پرونده قضایی در این زمینه خبر داد. دادسرای عمومی و انقلاب تهران در اطلاعیهای تصریح کرده است: «در پی انتشار فایل صوتی طبقه بندی شده از وزیر امور خارجه از حیث جنبه عمومی جرم با دستور دادستان تهران، پرونده قضایی در دادسرای امنیت تهران تشکیل شده است.»
این اطلاعیه میافزاید: «اتهام اصلی مطرح در این پرونده، انتشار و قرار دادن اطلاعات طبقه بندی شده کشور در اختیار افراد فاقد صلاحیت میباشد که حسب مورد طبق ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی و قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری، مباشران و معاونان این اعمال تحت تعقیب کیفری قرار میگیرند و برخورد قاطع صورت خواهد گرفت.» بنابر این اطلاعیه، برای شناسایی عوامل ارتکاب جرم و نحوه وقوع آن و نیز تعیین سطح طبقه بندی اطلاعات افشا شده، ضمن استعلام از دستگاههای مسئول، دستورات لازم به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، صادرشده است.
مطابق فایل صوتی و اطلاعات منتشر شده، پروژه مصاحبه مذکور به سعید لیلاز، روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی نزدیک به دولت سپرده و زیر نظر حسام الدین آشنا پیش میرفته است. لیلاز همچنین از محکومان امنیتی فتنه ۸۸ است که در دادگاه، اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام، نگهداری اسناد طبقهبندی شده و ارتباط با بیگانگان» در مورد او بررسی شد.
رسواییهای دیگری در راه است؟
ربیعی، سخنگوی دولت در مورد چیستی این فایل صوتی میگوید: «این گفتگو بخشی از برنامهای به نام «آن سوی دولت» و با موضوع گزارش و روایت خدمات، اقدامات، چالشها و دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری مصاحبههایی با وزرا و معاونان رئیسجمهور در چارچوب تاریخ شفاهی هشت ساله دولت انجام گرفته است.»
وی تأکید کرد: «بنا بود که فایل کامل نسخه صوتی و تصویری گفتگوها در دفتر هیئت دولت و با درجه طبقه بندی آرشیو شوند و یک نسخه گزیده از هر گفتگو با توافق مصاحبه شوندهها در یک نهاد ملی مطالعاتی آرشیو شده و سپس منتشر و در دسترس عموم قرار گیرد.»
در این میان، چند نکته قابل تأمل است؛ اول آنکه باقی فایلهای این گفتگوها کجاست و قرار است از سوی کدام رسانه معاند و چه زمانی منتشر شود. چنانکه اینترنشنال تنها رسانه ضد ایرانی نبوده که این فایل صوتی در اختیارش قرار گرفته و روزنامه سازندگی به نقل از بیبیسی نوشته که بیبیسی هم این فایل را در اختیار داشته، اما منتشر نکرده است تا به برجام لطمهای وارد نشود! دوم آنکه این پروژه تاریخ شفاهی اگر قرار است همچون گفتوگوی ظریف با تحلیلهای دروغین همراه شود، در واقع تحریف تاریخ است و از قضا باید نگران تاریخ در همه عرصهها با این فایلهای گفتگو با اعضای کابینه روحانی بود، برخلاف واکنش کوتاه ظریف که روز گذشته گفته بود «نگران تاریخ نباشید!»
تنها امیدی که دولت باقی گذاشته است!
غافلگیریهای دولت و زیان این غافلگیریها به جایی رسیده است که دیگر از روبهرو و در مقابله و مواجهه مستقیم با مردم نیست بلکه خنجر از پشت و علیه امنیت ملی و حیثیت ایرانی است. تا جایی که تنها امید باقی مانده از دولت امید، آن است که این دولت سختیها را به نهایت رسانده و میتوان وعده الهی «آسانی پس از هر سختی» را انتظار کشید. آنچنانکه در روایات دینی آمده است: «هرگاه سختی به نهایت رسد، گشایش آید و، چون حلقههای بلا تنگ گردد، آسودگی فرا رسد.» (عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّه، تَکُونُ الْفَرْجَه؛ وَ عِنْدَ تَضَایقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، یکُونُ الرَّخَاءُ. -حکمت ۳۵۱ نهجالبلاغه)
یک زمانی کشور با «خروج امریکا از برجام» غافلگیر میشد و زمانی با بنزین صبح جمعه و بعد با هشت برابر شدن نرخ دلار و سپس با گرانی ناباورانه و زمان دیگری با سقوط وحشتناک بورس و زمانی با پیکهای قابل کنترل کرونا و بعد با صف مرغ و جوجه یکروزه! اما حالا آن غافلگیریهای عموماً اقتصادی در برابر غافلگیریهای جدید که از نوع امنیتی و سیاسی است، چیزی به حساب نمیآیند. این روزها سورپرایزها از نوع خنجر زدن از پشت به کشور و ملت است، آن هم با تبانی یک مشت محکوم امنیتی که عقده باخت در همه برنامهها را به کول میکشند. شب که میشود، میبینید شبکه انگلیسی-سعودی مشغول انتشار فایل مصاحبه تاریخ شفاهی آقایان دولتیهاست که در آن از دروغ و بافتههای ذهنی چیزی کم نمیگذارند. دولت قرار بود به توصیه رئیسجمهور فیلم خودش را بسازد. حالا ظاهراً این فیلم صداگذاری شده است و چه انکرالاصواتی! کدام نادان بالفطرهای تاریخ شفاهی را قبل از تاریخی شدن ماجرا ضبط میکند، مگر به قصد توطئه و تخریب امنیت ملی!؟ کدام نادانی ضبط این را به یک آدم معلومالحال کاسب میسپارد!؟ چه کسی مثل آب خوردن فایلها را به دست سعودیها میرساند!؟ چه کسی فکر کرده است میتواند به قهرمان ملی کشور و درهمشکننده صفوف جهانی حامیان داعش صدتا دروغ بست و آن را به همان حامیان داعش فروخت!؟ چرا وزیر خارجه از حداقلهای مباحث امنیتی بیبهره است و نمیداند «سخن را تا نگفته باشی در بند توست و، چون بر زبان آوردی، تو در بند آنی»؟ و چرا نمیداند گفتگو با یک کاسب بالفطره و یک تیم امنیتی و تکرار چندین باره اینکه «این بخش را منتشر نکنید» دردی را دوا نمیکند!؟
فارغ از همه اینها چرا آقای وزیر همه چیز را در میدان محبوبیت خود و اندازهگیری مداوم آن با محبوبیت قهرمان ملی کشور که کارنامهاش روشن و اقبال مردم به او، چون خورشید در تشییع پیکر پاکش درخشید، میبیند؟ آن هم با کارنامه «برجام رقتانگیز» که ترحم همه ناظران را از خرد و کلان برانگیخته است و داستانش را همین حالا هم میبینید!؟ بیشک نظام نباید در دام بازی دستور به وزارت اطلاعات برای پیگیری این ماجرا بیفتد و باید مطالبه جدی برای دستگیری و محکومیت خائنان به ملت وجود داشته باشد.