به گزارش مشرق شهره پیرانی همسر شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد در صفحه اینستاگرامی خود با انتشار عکسی از خیابان شهید رضایی نژاد خطاب به همسر شهیدش نوشت: بیست سال گذشته از اولین گامهای مشترکمان در این خیابان. از آن وقتی که زندایی محبوبه و دایی فریدون و پریسا و محمد میزبانمان بودند در این خیابان.
بیست سال گذشته از آن روزها و من این روزها را پیشبینی نمی کردم وقتی دست در دستت این خیابان را گز میکردم. پیشبینی این روزها را نمیکردم وقتی زندگیمان را در خیابان موازی این خیابان آغاز کردیم، روزی بدونِ تو بیایم و نام این خیابان را به نام تو تغییر بدهند.
باید پیشبینی میکردم این روزها را، هزاران نشانه بود از همان روزهای اول زندگیمان، اما من نمیخواستم باور کنم.
داریوش نمیدانم باید این اعتراف را بکنم یا نه؟ من مفهوم نامگذاری خیابانها و کوچهها را به نام شهدا تا پیش از شهادت تو اصلا نفهمیده بودم. روزی را به خاطر میآورم که دوره ارشد رفته بودم خوابگاه سهیلا دانشگاه علامه، حوالی بلوار کشاورز. نام خیابان تازه به نام یک شهید تغییر کرده بود. خیابان را پیدا نمیکردیم. چون واکنش مردم منفی بود به این تغییر، تابلو را سیاه کرده بودند. بچههای خوابگاه با خنده این کشمکش را تعریف میکردند. من آن روزها درکی نداشتم احتمالا لبخندی هم بر لب من آمده از این کشمکش. این روزها را درک نمیکردم وقتی از اتوبان افسریه عبور میکردیم و نقاشی شهدا را روی دیوارها میدیدیم و تو نحوه شهادتشان در جنگ را برایم بازگو میکردی.
امروز اما من نزدیک به ده سال پس از شهادت تو، نه از دریچه یک فرد از طبقه متوسط که از دریچه خانواده یک قهرمان ملی آن مینگرم. نه تو نیازی داری به نامگذاری خیابانی به نامت نه آن شهید نه هیچ شهید دیگری. شما بدون تردید برندگان و سعادتمندان دنیا و آخرت بودید و هستید که هم مفید زندگی کردید هم بهترین مرگ نصیبتان شد. اما به این فکر میکنم که کجای راه را اشتباه رفتیم که (حتی بدون در نظر گرفتن هیچ اعتقاد دینی)شاهد برخی واکنشهای منفی به قهرمانان ملیمان باشیم (هرچند خودم این واکنشهای منفی را ندیدهام).
ولی شهدا ماندگاران تاریخ این سرزمینند. قرنها بعد، پدران و مادرانی دست فرزندانشان را میگیرند و عبور میکنند از گلزار شهدا، به مزار شهدا اشاره میکنند. میگویند سالها پیش جنگی به ایران تحمیل شد، جنگی نابرابر. این شهدا خودشان را سپر کردند تا دشمن متجاوز را بیرون برانند. به مزار تو و شهدای همرزمت اشاره میکنند، میگویند این شهدا جرمشان فقط این بود با علمشان در خدمت توسعه کشور بودند. میبینی داریوش حق دارم غبطه بخورم به تو. همیشه حداقل یک گام جلوتر از من و بسیاری دیگر بودی. گامی که خیلی بلند است و من خیلی باید بدوم تا به شما برسم!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.