سرویس سیاست مشرق- پس از رد صلاحیت چند نامزد دولتی و بانیان وضع موجود؛ اتاق تخریب انتخابات حمله به ارکان مردمسالاری دینی را در دستور کار قرار داده و این بار مدعی میشود برای حل بحران مشروعیت نظام لازم است انتخابات ایران شبیه انتخابات آمریکاییها شود.
محمدرضا جلاییپور از اعضای اصلی ستاد جهانگیری و نیز یکی از بانیان فتنه ۸۸ در یادداشتی قابلتأمل و پر از کینه نسبت به شورای نگهبان مینویسد: برای تغییر این صحنه کمیک-تراژیک، سه تغییر اساسی لازم است؛ اول آنکه نظارت استصوابی لغو شود؛ در مرحله بعد انتخابات حزب محور گردد و رقابت درونحزبی برگزار شود و درنهایت با افزایش زمان تبلیغات انتخاباتی فضای کمپین محور فراهم گردد.
این دستورالعمل انتخاباتی موبهمو شبیه به مدل انتخابات آمریکا است و نشان میدهد که جریانی از داخل سعی دارد با حذف ارکان مردمسالاری دینی (ازجمله شورای نگهبان) فضایی فراهم آورد تا نامزدهایی با ویژگیهای ترامپ و بوش یا بایدن به مقام ریاست جمهوری برسند.
این تغییر در ساختار سیاسی ایران و آمریکایی کردن آن بهمراتب حتی بدتر از ایده غربی شدن تقی زاده بوده و کشور را تا مرحله مستعمره شدن نیز پیش خواهد برد. زیرا در صورت حذف نظارت استصوابی مدافعان وضع موجود نامزدهایی برای انتخابات به صحنه میآوردند که مقاومت مردمی و دستاوردهای انقلاب اسلامی را در سینی گذاشته و ثمن بخس به دشمنان خواهند فروخت.
رهبر فرزانه انقلاب با پیشبینی نسبت به بروز و ظهور تقی زادهها در ایران نزدیک به دو سال قبل در جمع مردم میفرمایند «این افراد و رسانهها که نمیخواهند افکار عمومی متوجه باطن شرارتآمیز دولتهای ظاهر الصلاحی همچون انگلیس و فرانسه شوند، درواقع همان تقی زاده دوران پهلوی هستند که میگفت باید از فرق سر تا نوک پا، غربی شد. کسانی که امروز در داخل بهطور پیوسته به دنبال پمپاژ سبک زندگی غربی، روشهای غربی و لغات غربی در ادبیات، دانشگاهها و مدارس هستند، درواقع تقی زادههای جدید هستند. البته امروز مردم انقلابی و جوانان مؤمن نخواهند گذاشت حرف تقی زادههای جدید به کرسی بنشیند.»[۱]
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رابطه معقول و فرآیند خردمندانهای را برای تحقق مردمسالاری دینی پیشبینی کرده است که همه افراد، احزاب و جریانهای علاقهمند به شرکت در این فرآیند با پایبندی عملی به قانون اساسی میتوانند مشارکت در تمامی امور داشته باشند؛ درحالیکه در آمریکا سلطه پول بر انتخابات؛ انحصار دوحزبی، فقدان قوانین یکپارچه انتخاباتی؛ مکانیسم الکترال کالج و تقلب، دستکاری و مهندسی انتخابات باعث ناکارآمدی شدید در نظام سرمایه سالار گردیده است، تا جایی که در یک بیحیثیتی بزرگ مدتی قبل کنگره آمریکا به دست معترضان افتاده و پرچم این کشور زیر پای مردم لگدمال شد.
سرنوشت تقی زاده آن بودکه باخشم مردم از تمدید امتیاز دارسی برای همیشه از سیاست دور شده و از کشور خارج شود؛ بعد از گذشت نیمقرن تقیزادههای جدید از ایده مذاکره مستقیم با آمریکا به مرحله آمریکایی شدن تا مغز استخوان رسیده و بهطورقطع آنها با دست مردم انقلابی از صحنه حذف گردند.
آمریکایی شدن در سه گام
محمدرضا جلایی پور ازجمله اصلاحطلبانی است که چند ماه قبل از هر انتخابات سروکلهاش پیدا میشود و پس از تأثیرگذاری بر نتایج آن دوباره از رادار خارج و از سپهر سیاسی محو میگردد؛ این آمدن و رفتن او همواره قابلتأمل بوده و هر بار با ایدهای جدید از شیوه برگزاری انتخابات در غرب ازجمله انقلاب رنگی (انتخابات سال ۸۸)؛ کمپین سازی (انتخابات سال ۹۲) با خود به ارمغان آورده است.
جلایی پور در فتنه ۸۸ با راهاندازی پویش موج سوم یکی از عوامل اصلی اردوکشی خیابانی و ایجاد سپر انسانی در خیابان بود، طراحی این پویش برگرفته از کمپین آمریکایی اوباما در گفتگوی مستقیم با مردم در انتخابات ۲۰۰۸ (بانام امید) و نیز استعاره از کتاب راه سوم هانتینگتون بود. هزینه مالی این پویش بر عهده مهدی هاشمی بوده و جلایی پور بهصورت مستقیم زیر نظر فرزند هاشمی کار میکرد.
در فتنه ۸۸ که با آغاز شورشهای خیابانی؛ پویش موج سوم جای خود را به شورای هماهنگی جنبش سبز (راه سبز امید) داده عناصری چون عطاالله مهاجرانی؛ محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان؛ اردشیر امیر ارجمند، فرخ نگهدار و مسعود بهنود به صحنه آمده و معرکهگیری عناصر آموزشدیده را مدیریت کردند. این تشکیلات رسانهای-تبلیغاتی باهدف «مشروعیت زدایی» از نهادهای نظام شبانهروز با حمایتهای لجستیک و مالی خارجی و داخلی فعالیت کرد.
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی در سال ۸۸ که وظیفه اصلی برخورد با آشوبها و برقراری امنیت را بر عهده داشت، در مصاحبهای با وبسایت «تاریخ انقلاب» (۲۱ دیماه ۹۴) حقایق و ناگفتههای زیادی را از این فتنه بزرگ و عمیق روشن کرد. اما بخش بسیار مهمی که به فعالیت مستقیم محمدرضا جلایی پور در آن غائله بازمیگشت، ازاینقرار بود:
در انتخابات سال ۸۸ در کنار کمیته صیانت از آرا، جلایی پور هم با عنوان «پویش ۸۸» جوانان را سازماندهی میکرد. از همان الگوی بسیج در توجیه چهره به چهره استفاده میکردند. پویش ۸۸ یکی از ستادهایی بود که در آن جوانان را برای تظاهرات، شبکهسازیهای میدانی میکردند. از برنامهریزی برای هنرمندان، ساختن فیلم و بخشهای دیگر توسط آنها اطلاع داشتیم. از طرفی پیش از انتخابات جلساتی در دفتر آقای هاشمی تشکیل میشد که بخش راهبردی در آنجا بود. این جلسات با حضور خاتمی، هاشمی، میرحسین، ناطق تشکیل میشد و برنامهریزیها در آنجا بود. در آنجا روی یک کاندیدا باهم توافق کردند. البته ابتدا موسوی در جلسات عضو نبود، زمانی که کاندیداتوری او قطعی شد به جمعشان اضافه شد. برگزاری جلسات مشخص میکرد که آنها در حال سازماندهی هستند تا با تمام قوا در میدان حاضر شوند. [۲]
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر پیشین خاتمی و از نزدیکترین افراد به لیدر اصلاحات، در اعترافات خود درباره فتنه ۸۸ درباره نقش کمپینها و پویشهای متعدد ساختهشده در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نوشت:
در جشن پیروزی یا شکست که نتیجه آن شورش است، مسئلهای بود که از قبل آمادهشده بود. آوردن مردم به خیابان، تعیین مسیر، آوردن تجهیزات و گزارش لحظهبهلحظه رخدادها توسط فیسبوک تماماً مواردی بود که قبل از انتخابات آن را پیگیری میکردند و میخواستند این اعتراضات را به یک نهضت تبدیل کنند.
وی در ادامه میافزاید:
صبح جمعه (۲۲ خرداد) اطلاعیهای در فیسبوک مهندس موسوی منتشر شد که حامیان موسوی امشب تا صبح بیدار میمانند، این با موضوع سمبلیکی که کروبی مطرح کرده بود، متفاوت بود. بعد از مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات، ستاد مهندس موسوی بهسرعت نیروهایش را سازماندهی کرد. تاجزاده، در یک تماس تلفنی به من گفت: «ما قصد داریم این جمعیت را تا پایان انتخابات نگهداریم و آنها را به تمام نقاط شهر هدایت کنیم». ابطحی ادامه میدهد: «معتقدم این جریان دارای سه ضلع است: ۱- رأس ۲- بدنه محرک ۳- شبکه اجتماعی که در حقیقت جسم کار هستند.»
در توضیح بیشتر بدنه محرک، ابطحی تأکید کرد:
در بدنه محرک یک سری نقش فعالتری داشتند مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، گروههای لشگر ساخته خاتمی مانند گروه ۸۸، یاری نیوز، پویش و ... حوزههای مجازی که لحظهبهلحظه مردم را دعوت به حضور در خیابان میکرد و شبکههای خارجی که توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش میدادند. نکته مهم این است که خبرنگاران خارجی به این آقایان خیلی نزدیک شده بودند حتی از لشگرهای ساختهشده نیز نزدیکتر بودند.
وی در مورد نقش بدنه محرک در اعترافات خود میگوید:
مهمترین نقش این عناصر نگهداشتن مردم در خیابانها بود تا اگر زمانی آقای موسوی اعلام کرد: در فلان نقطه شهر هستم، بتوانند همه را در آن نقطه جمع کنند. این سازماندهی توسط لشگرهای ساختهشده صورت میگرفت ...به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدّمهای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاجزاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابانهای شهر نگهدارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیشبینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند[۳]
جلایی پور اجرای طرح سه مرحله ای و آمریکایی براندازی نرم (اجتماعی شدن و انگیختگی روانی؛ فشار رسانه ای و دو قطبی کردن) را در انتخابات سال ۸۸؛ با کمک عناصر خارجی پیاده کرده و پس از یک دوره کوتاه بازداشت، از کشور متواری شده و دوباره برای دو انتخابات بعدی به ایران باز می گردد.
نماینده آمریکا در انتخابات چه کسی است؟
فارغالتحصیل دانشگاه پرینستون برای انتخابات سال ۱۴۰۰ همکاری با عناصر ورشکسته اپوزیسیون ازجمله اعضای نهضت آزادی؛ سازماندهی و زنجیره سازی از افراد کد دار را در دستور کار داشت؛ هدف آن بود تا آمریکاییترین گروه سیاسی ایران در انتخابات ریاست جمهوری نقش اساسی داشته باشد؛ این جریان در ابتدا قصد داشت تا با نامزد کردن یک متهم امنیتی (تاجزاده) و رد صلاحیت او موتور پروژه مشروعیت زدایی را روشن کند. اتاق فکر تخریب انتخابات با داشتن پیشبینی از رد صلاحیت عوامل وضع موجود؛ این افراد را به صحنه آورد تا فاز دوم (بیاعتباری انتخابات) را عملی کند.
این کمیته تخریبگر در نظر دارد به جامعه وانمود کند که در ایران دیگر انتخابات با مدل موجود بیمفهوم است و باید به شیوه آمریکاییها عمل کنیم!
این زنجیره عملیاتی زیر دید قرارگرفته و عملکرد آنها در رصد قرار دارد. البته آمریکاییها و سایر دولتهای متخاصم؛ هیچگاه نمیتوانند ضربهای هرچند ناچیز بر مردمسالاری دینی وارد کنند؛ اما دشمن نمایندگانی در انتخابات داشته و تمایل دارد؛ دولتی را روی کار بیاورد که در شرایط حساس با آنها هماهنگ شود.