به گزارش مشرق، صفار هرندي طي يادداشتي در کيهان نوشت: در اين زمان، شياطين جنّ از هر زمان ديگر به آدميان نزديکتر شدند و به کار وسوسه و اغواي بني اسرائيل همت گماردند. جماعتي که به خاطر منافع دنيوي، از پيش، دل در گرو شيطان داشتند، در کانون فتنه واقع شدند. جمعي ديگر از سر جهل و بي بصيرتي، به تسخير ترفندهاي نوادگان ابليس درآمدند و بر قوم خويش شوريدند. اما گروهي که به سلاح تقوا و اطاعت از ولي خدا مجهز بودند و شياطين را به ساحت وجودشان راهي نبود، به فرمان پيشواي خود، راه کارزار با فتنه جنيان در پيش گرفتند و در اين مسير دشوار، رنج بسيار و مصائب بي شمار را به جان خريدند.
آخرالامر با سرکوب فتنه، سليمان و پيروانش، مزد پايمردي و توکل برخداي خويش رادريافت کردند. شيطان، در برابر مجاهدان راه خدا، تاب نياورد و شکست را پذيرا شد و جن زدگان و وسوسه شدگان، دل هاي خود را از ولايت ابليس، تهي کردند و به فرمان و محبت ولي خدا درآمدند و اين گونه ملک سليمان پيامبر، در ديار پيامبران استقرار يافت.
اين روزها پرده جادويي(سينما) پذيراي فيلمي است که در آن، بخشي از زندگي پرماجراي جناب سليمان نبي(ع) به تصوير درآمده است.
تقدير الهي، چنان بود که ساخت اين فيلم عظيم، در سال هاي آغازين دولت نهم، کليد بخورد و به مدد حق، در واپسين سال عمر اين دولت، در حالي که قريب شش ماه به انتخابات سال 88 باقي مانده بود، کار فيلمبرداري، تدوين و بخش اعظم مراحل ساخت، به انتها رسيد و پس از طي مراحل جزئي باقي مانده، همچون موسيقي فيلم و... هنوز هفته ها با انتخابات فاصله داشتيم که فيلم ملک سليمان در اکران ويژه، بر پرده سينما فرهنگ درخشيد.
توضيح اخير، از آن رو مورد تاکيد قرار گرفت که پاسخي باشد به شبهه و پرسشي مقدر در ذهن افراد بي خبر از اين ماجرا و تذکاري به آنان که غفلتا چشم بر واقعيات بسته اند؛ همانان که به دروغ وانمود مي کنند، اين فيلم، متاثر از حوادث و قضاياي فتنه پس از انتخابات، ساخته و پرداخته شده است.
اما حقيقت آن است که فيلم ملک سليمان، سرگذشت فتنه در هميشه تاريخ است و آتش فتنه هم هماره با حضور و ميانداري شيطان در متن جامعه برافروخته مي شود. اين فيلم داستان زندگي يکي از فرستادگان خداست و روح حاکم بر اين داستان، همان است که از قرآن کريم و روايات معصومين(ع) استنباط شده است. لذا اگر هنرمند برجسته و متعهد ما جناب شهريار بحراني، بيست سال پيش هم، قصد ساختن اين فيلم را مي کرد، فرآورده آن زمان نيز چندان تفاوتي با نسخه امروز نداشت، چرا که فيلم مبتني بر قصه انبياء، داستان راستان است و با خيال بافي هاي معمول در رمان ها، فاصله بسيار دارد.
اگر ماجراهاي فيلمي که داستان سه هزار سال پيش را بازگو مي کند و کارگردانش، سال ها قبل از قضاياي فتنه 88 فيلمنامه آن را نوشته و ماه ها قبل از خرداد سال گذشته، آن را به تصوير کشيده است، شباهت بسيار با حوادث سال پيش پيدا کرده، رمز و راز آن را بايد در حقيقتي جست که از قضا، راه گم کردگان و تجديدنظرطلبان انقلاب از آن غافل بوده اند و آن اين واقعيت است که خاستگاه فتنه، دل هاي ما آدميان است و ما همانها هستيم که در ضميرمان، استعداد قبول حق و روي کردن به باطل را توأمان داريم. هرگاه به شيطان، ميدان دهيم، به عملگي از سوي او، تنور فتنه را گرم مي کنيم و آن زمان که به خداوند رحمان پناه بريم، بر آتش فتنه، خاک مي پاشيم و آب سرد مي افشانيم.
فيلم زيباي ملک سليمان، حديث نفس ما آدميان است، نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنّه. سران فتنه، دل سپردگان به شيطانند و دائم در حال توطئه و ترديدافکني در دل توده مردم. اينان، اسباب حضور شياطين جن را در جامعه فراهم و نفس امّاره خلق را به جنبش درمي آورند تا آنجا که از ميان ياران نزديک سليمان نيز، کساني به بند ابليس، گرفتار مي آيند. اما سليمان، که خود، به جايگاه شريف نفس مطمئنّه راه يافته است، ياران خويش را از گذرگاه هاي سخت فتنه و کمين گاه هاي شيطان عبور مي دهد و آن دسته از قوم او که اسير وسوسه جنيان شده و در فتنه گرفتار آمده اند، نيز به مدد تقوا و اطاعت از راهبر و مقتداي خويش، بر نفس سرکش، نهيب مي زنند و با توبه، راه حق پيشه مي کنند.
تماشاي اين فيلم ملکوتي که جلوه هاي بصري بي نظير در تاريخ سينماي ايران را به تصوير کشيده و شکوه سينما را به نمايش گذارده است، براي همه، به ويژه مشتاقان فيلم هاي فاخر، فرصتي مغتنم به شمار مي آيد اما فراتر از آن، فيلم ملک سليمان، به مثابه کلاس درسي است که دريچه هاي تازه اي را براي شناخت خود، جهان هستي و روابط حاکم بر آن، پيش روي آدمي مي گشايد، او را بصيرت مي افزايد و کليد راهگشا و راهنماي عمل در دستش مي نهد.
و اما مقصود اصلي اين نوشتار:
اکنون، همه دستگاه هايي که ماموريت ارتقاي فرهنگ ديني و فرهنگ اخلاقي و اجتماعي را بر دوش دارند، همه شخصيت ها و جايگاه هاي محترمي که براي رشد معنوي مردم، خود را مسئول مي شناسند، همه آنهاکه بر سقوط ارزش هاي الهي و انساني؛ حاصل نفوذ وسوسه هاي شيطاني در دل مردم، بيمناکند، همه دولتمردان، همه عالمان دين، همه روشنفکران حوزه و دانشگاه، رسانه ها، همه امامان جمعه و واعظان اندرزگو و بالاخره همه آنها که مسئوليت آموزش و پرورش، فرهنگ عمومي و رشد ايمان و اخلاق جامعه بر عهده شان است، مخاطب اين پيشنهاد نهايي اند، که؛ براي بيشتر ديده شدن اين فيلم شکوهمند و اثرگذار، احساس وظيفه کنند. آيا نبايد وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم با هماهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ترتيبي اتخاذ کنند که دسترسي اهالي مدرسه و دانشگاه به سينماهاي نمايش دهنده فيلم ملک سليمان، پرحجم تر، ارزان تر و آسان تر شود؟
آيا ائمه جمعه و سخنرانان مذهبي در کنار هشدارهاي گاه و بيگاه و انذارهاي مکرر درباره آسيب ها و خطرات ناشي از هجوم فرهنگي شياطين، نبايد بشارت توليد اين اثر ناب فرهنگ ديني و اخلاقي را به جامعه بدهند و در کساني که تاکنون پايشان به سينما باز نشده، براي تماشاي اين فيلم ارزشمند و پاک، ايجاد انگيزه کنند؟
و آيا همه آنها که بر اثرپذيري جامعه از فتنه هايي که تا ظهور حضرت صاحب(عج)، هر روز پيچيدگي بيشتري پيدا مي کند، نگرانند، براي دامن زدن به يک شور ملي در استقبال از اين اثر سينمايي عظيم ضد فتنه، نبايد قدمي بردارند؟
والسلام
زياده از سه هزار سال پيش، آن هنگام که پيشوايي بني اسرائيل به سليمان، فرزند داود نبي رسيد، مردمان به آزموني پيچيده و دشوار مبتلا شدند. ابليس، سپاه خويش را فرا خواند و با ماموريت فريب خلق به سرزميني گسيل داشت که فرمانروايش اين پيامبر خدا بود.