به گزارش مشرق، حسین راغفر، کارشناس اصلاحطلب مسائل اقتصادی با روزنامه قدس گفتوگویی داشته است که بخشهای مهم آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
پرداخت یارانهها غیرهدفمند است
- پرداخت یارانه نقدی و کالایی جز به گروه قلیلی از جامعه که از کار افتادهاند، توانایی کار ندارند و یا سرپرستان کودکان و خانوارهایی که امکان کار کردن ندارند، یک اقدام کاملا غلط و پرآسیب بوده و به دلیل پیامدهای خاصّ در همه دنیا با شکست روبرو شده است.
- در ایران هم این دست یارانهها و حمایتها از ابتدا مشکل داشت و بسیاری از جمله خود بنده نسبت به آثار تورّمیاش هشدار دادیم و گفتیم مضرّاتش بیش از منافع است.
این نوع یارانه دادن تاکنون عمدتا با نگاه سیاسی بوده لذا به صورت غیرهدفمند به همه پرداخت شد. در حالی که همان طور از کلمه "هدفمندی" برمیآید باید اول گروههای هدف که محرومان و فقراء هستند را شناسایی و یارانه نقدی را صرفا بهاین گروه میپرداختند.
یارانه باید در خدمت رشد تولید قرار بگیرد، چون تولید میتواند شغل بیافریند. در قبال آن باید تعهداتی برای بهبود بهرهوری، ارتقا کارایی و شاخصهای عملکردی از تولیدکننده گرفته شود و ادامه پرداخت یارانهها منوط به بهبود این شاخصها باشد. در غیراین صورت دلیلی برای پرداخت یارانه نیست.
هیچ جای دنیا به صنعت خودروسازی ۴۰ سال یارانه نمیدهند
اصولا دولت نباید سیاستهایی را اتخاذ کند که برای مردم و طبقات پایین جامعه هزینه زا باشد.
هیچ جای دنیا بیش از ۴۰ سال به صنعت خودروسازی، منابع عظیم یارانهای را آن هم بدون پاسخگوییاین صنعت، تزریق نمیکنند.
همین چند سال پیش به یکباره چند هزار میلیارد تومان، تخفیف مالیاتی برای برخی از گروههای فعال در حوزه کسب و کار اعمال شد حال آن که نیازهای اساسی بخش عمدهای از جامعه معطّل مانده، این یعنی صاحبان نفوذ در تصمیم گیری، منابع را میگیرند و توزیع میکنند و دراین توزیع، رانتهای عظیم هم توزیع میشود و فسادهای بزرگ شکل میگیرد.
تعلل دولت یازدهم در حذف یارانه دهکهای بالا
دولت دهم خیلی زیاد روی یارانه سرمایه گذاری کرد و توانست یک رضایت عمومیاز دریافت کننده کسب کند و دولت بعد نخواست هزینههای سیاسیاین حذف را بدهد.
دولت آقای روحانی بااین ملاحظات، جرأت انجام اصلاحات را نداشت وگرنه وقتی سر کار آمد فضای سیاسی جامعه کاملا آماده حذف بخش قابل توجهی از یارانه بگیران بود اما همان موقع مشاور اقتصادی رئیس جمهور که هم شما و هم من نامش را میدانیم، گفت: ناگزیر از افزایش قیمت حاملها هستیم.
البتهایشان تاکنون ۱۰۰ بار گافهایاین چنینی داده و چون مبلّغ جریانات فکری و مافیاهای مختلف اقتصادی است، همیشه حرفهای "مشعشعش" را پنهان میکند!
اشتباه بزرگ دولت یازدهم وقتی روی کار آمد این بود که از فضای بسیار مناسب آن زمان استفاده نکرد چون بخش زیادی از طبقه متوسط که یارانه میگیرند، میتوانستند داوطلبانه خودشان را حذف کنند اما چون در خصوص افزایش قیمت حاملها اعلام موضع شده بود، مردم گفتند اگر قرار است حاملها گران شود حداقل بخشی از افزایش قیمت را از طریق یارانه نقدی جبران میکنیم!
وجود ۶۰ میلیون فقیر دروغ سیاسی است
اینکه گفته میشود امروز ۶۰ میلیون فقیر داریم، دروغ است و جنبه سیاسی دارد. هر وقت از این دست غلوّگوییها میشود مطمئن باشید بخش زیادی از آن تبلیغات سیاسی و با اهداف خاصّ است. قطعا به خاطر تورّمهایی که خود دولت در اثر فشار هزینهای و افزایش شدید قیمت ارز ایجاد کرده، مردم با مشکلات معیشتی زیادی روبهرو هستند اما به هیچ وجه نمیتواناین عدد را تایید کرد.
تکرار این عدد هم باعث میشود مردم جایگاه خود را در این ۶۰ میلیون پیدا کنند که این احساس ناخوشایندی به جامعه میدهد و خود همین مسأله، سیاسی است.
محاسبات ما و احساس عمومی خودم نشان میدهد حدود ۴۵ درصد جمعیتایران فقیر هستند که این هم به خاطر تحوّلات ۳ سال اخیر بوده و گرنه قبل از آن حدود ۳۲ تا ۳۵ درصد بود. قطعا همین را هم میشود کنترل کرد و به تدریج کاهش داد.
راهکار عملی کاهش فقر و رشد اشتغال هست، عزم سیاسی نیست!
همه راهکارهای عملی برای کاهش فقر و رشد اشتغال وجود دارد اما نیازمند عزم سیاسی است تا بشود بحران را کنترل و مسائل را به نفع مردم حل کرد که من متاسفانه شواهدی برای شکلگیری این عزم فعلا نمیبینم. اگر این عزم وجود داشت شاهد جهت گیری متفاوت از سوی دولتها میبودیم. امروز مطالبهای از سوی مسوولان برای بهبود زندگی مردم نمیبینیم حال آن که باید دغدغه اصلی سیاستگذاران بهبود زندگی محرومان باشد.
بخش قابل توجهی از فقرا ساکنان مناطق حاشیهای کشور در شرق، جنوب و غرب و بخشهایی از شمال هستند. علیرغم اینکه ظرفیتهای زیادی در هر یک ازاین مناطق برای خروج از فقر وجود دارد اما سیاستهای غلط اقتصادی موجب بروزاین مشکلات شده و فقر را به شدت افزایش داده است.
دولت بعدی به فکر مبارزه با فقر باشد
یکی از مسئولیتهای اصلی دولت بعدی باید مبارزه با فقر باشد اما نه از طریق پول پاشی بلکه از طریقایجاد اشتغال و سرمایه گذاری که ساز و کارش دست دولت است اما تاکنون چون منتفعان این اصلاحات اقتصادی، برندگان همین سیاستهای ۳ دهه کشور بودهاند، به سادگی اجازه این کار را ندادهاند.
فقرزدایی یک فرایند یک شبه نیست و این طور نیست که از فردای روزی که یارانه نقدی ولو یک میلیون تومانی پرداختیم و خط فقر را هم تعیین کردیم، بگوییم دیگر فقر نداریم! اتفاقا این شیوه فقر را تشدید میکند چون آثار تورّمی زیاد آن به زودی با هزینههای سنگینتر بر میگردد.