به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: بر اساس آمارهای موجود، تولید ناخالص داخلی طی ۸ سال گذشته نهتنها هیچ افزایشی نداشته بلکه نسبت به روز اول حضور حسن روحانی در ساختمان پاستور، کاهش هم یافته است. به بیان ساده میتوان گفت کیک اقتصاد ایران امروز کوچکتر از سال ۹۱ است.
به گزارش روزنامه وطن امروز صادرات غیرنفتی ایران که از اواسط دهه ۸۰ روند رو به رشدی به خود گرفته بود و از رقم ۴ میلیارد دلار در اوایل دهه ۸۰ به نزدیک ۵۰ میلیارد دلار در اوایل دهه ۹۰ رسیده بود، طی دهه ۹۰ نهتنها افزایشی نداشت بلکه روندی کاهشی را تجربه کرد. شاید کاهش تولید ناخالص داخلی و صادرات غیرنفتی ایران را بتوان به عنوان ۲ نماد بارز کوچکتر شدن اقتصاد ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم نام برد. با این حال حسن روحانی در روزهای گذشته دهه ۹۰ را دهه پیشرفت و نجات ملی ایران نامیده است.
فارغ از اظهارات رئیسجمهور، سوال اصلی این است: مگر از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم چه اتفاقی در اقتصاد ایران رخ داده که اقتصاد ما برخلاف دهههای گذشته نهتنها هیچ پیشرفتی نداشته بلکه در شاخصهای مرتبط با اقتصاد از جمله تولید ناخالص، صادرات غیرنفتی و مجموع رشد اقتصادی طی این سالها روندی معکوس را طی کرده است؟
فارغ از مشکلات ساختاری اقتصاد، شرایط امروز اقتصادمان چیزی فراتر از تاثیرات تحریم یا حتی سوءمدیریت صرف است. به نظر میرسد برای ریشهیابی دلیل اصلی ایجاد چنین شرایطی در اقتصاد ایران باید سیر تاریخی شرطی شدن اقتصاد ایران در ۸ سال گذشته را بررسی کرد؛ ۸ سالی که در تمام ایام آن دولت منتظر بوده. انتظاری که البته عمدتا منشأ این انتظار نیز داخلی نبوده است! انتظار برای توافق با غرب، انتظار برای ورود شرکتهای خارجی به ایران و انتظار برای جذب سرمایهگذاری خارجی، موضوعاتی بوده که از بدو روی کار آمدن دولت یازدهم آغاز شده و تا خود امروز (ماههای پایانی دولت) ادامه دارد. سوال این است: اگر در اقتصادی، رئیس قوه مجریه از روز اول روی کار آمدن تا ماههای آخر(!) وعده آغاز روزهای خوب را به مردم بدهد اما زمان مشخصی برای این روزهای خوب تعیین نکند آیا در این اقتصاد، مردم بهعنوان مصرفکنندگان (طرف تقاضا) و فعالان اقتصادی بهعنوان تولیدکنندگان (طرف عرضه) در انتظار روزهای وعده شده، دست از فعالیت اقتصادی نخواهند کشید؟ آیا شهروند ایرانی تحت تاثیر اتفاقات احتمالی آینده و با احتمال ایجاد شرایطی بهتر برای خرید، دست از خرید نخواهد کشید یا تولیدکننده ایرانی با احتمال ایجاد تغییرات در واردات کالاهای اولیه یا نرخ ارز و... تحت تاثیر اتفاقات وعده شده، تولید خود را متوقف نخواهد کرد؟
اتفاقی که طی ۸ سال گذشته بهطور بیسابقهای رخ داد، این بود که از سال ۹۲ تا امضا و اجرای توافق برجام هر ۲ طرف بازار (عرضه و تقاضا) منتظر اجرای برجام بودند، از سال ۹۴ تا پایان دولت اوباما همه در انتظار به بار نشستن عواید توافق برجام و تاثیر آن در اقتصاد ایران بودند، از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید تا زمان خروج او از برجام همه در انتظار واکنش برجام به این اقدام و تبعات خروج وی از برجام بودند. این انتظار در تمام این سالها از متن اظهارات و سخنان مسئولان دولتی به مشام میرسید.