به گزارش مشرق، هر روز که میگذرد بر تعداد فیلمهایی که داستان خود را در یک فضای محدود و در یک مکان واحد تعریف میکنند، افزوده میشود. این نوع فیلمسازی کمکم دارد به صورت یک سبک سینمایی درمیآید، بیش از پیش مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته و آنها کارگردانی فیلمی در یک محیط محدود و بسته را چالشی برای خود و آزمون تواناییهایشان ارزیابی میکنند.
به گفته منتقدان سینمایی، بعد از موفقیت آلفونسو کارون در درام علمی ـ تخیلی «بیوزنی» که فقط یک شخصیت و نصفی در راس ماجراهایش داشت و کل داستان آن در یک کپسول فضایی رخ میداد، علاقه صنعت سینما به این شیوه فیلمسازی و روایت داستان افزایش یافته است. بهویژه که هم منتقدان و هم اعضای آکادمی اسکار، روی خوشی به این محصول غیرمتعارف سینمایی نشان داده و راه را برای تولید کارهایی از این دست فراهم کردند. «اکسیژن» تازهترین ساخته آلکساندر آجا هم در زمره اینگونه فیلمها قرار میگیرد.
این محصول فرانسویزبان سینما یک درام تعلیقی علمی ـ تخیلی دلهرهآور است که شبکه نتفلیکس اواسط ماه می آن را پخش اینترنتی کرد و توجه منتقدان و تماشاگران محصولات سینمایی در چاردیواری خانهها را به خود جلب کرد. ملانی لورنت نقش اصلی فیلم را بازی کرده و در حقیقت او تنها بازیگر فیلم است که طی ۹۰ دقیقه صحنه را اشغال و ماجراجویی میآفریند! او در قالب شخصیت الیزابت هانسون، زنی دانشمند است که بعد از بیدارشدن از خوابی که مشخص نیست چگونه بودهاست، خودش را داخل یک کپسول زندانی میبیند. تنها همراه او در این کپسول، صدای کامپیوتری به نام میلو (متیو آمالریک) است که قصد کمک به زن را دارد. مالیک زیدی هم در نقش لئو فرگوسون حضوری کوتاهمدت در یادآوری خاطرات الیزابت دارد.
فیلمنامه پرهیجان کریستی له بلانش به گونهای نوشته شده که میزان درک و دانایی تماشاچی از داستان و اتفاقات پیشرو، به اندازه شخصیتمحوری آن الیزابت است. الیزابت ابتدا احساس میکند توسط عدهای ناشناس به گروگان گرفته شده و در یک تابوت دفن شده که بهتدریج پی میبرد مسافر فضایی یک سفینه غولپیکر است و ناخواسته زودتر از موعد ماموریتش از خوابی طولانی بیدار شدهاست. تلاش الیزابت برای برقراری ارتباط با زمین، او را متوجه حقیقتی ترسناک و شوکهکننده میکند. این حقیقت تلخ، جانمایه داستان این درام پرتنش است. بهجز چند صحنه فلاشبک، تمام ماجرای فیلم در داخل کپسولی رخ میدهد که الیزابت در آن محبوس است.
توانایی آجا در تعریف داستانی هیجانانگیز در یک فضای محدود، هر دو گروه تماشاگران و منتقدان را شوکه کرد. تا قبل از نمایش اکسیژن، کمتر کسی حدس میزد با فیلمی اینچنین خلاق روبهرو خواهد شد. داستان اکسیژن - که برگرفته از فضای تنفسی داخل کپسول و محدودیت زمانی برای تمام شدن اکسیژن الیزابت در آن است-بهنوعی داستان ۹۰ دقیقه تلاش برای زندگی و زنده ماندن در مکانی است که نه راه فراری در آن وجود دارد و نه خاطرهای میتواند زنده شود. آنچه بیش از هر نکته دیگر در اکسیژن مورد توجه قرار گرفت، همان محدودیت مکان بودهاست. ابتدای کار تهیهکنندگان فیلم فرانک کالفون را برای کارگردانی آن انتخاب کرده بودند اما بهزودی به این نتیجه رسیدند که چنین داستان خاصی، باید توسط فیلمسازی خاص به تصویر کشیده شود و بعد از چند مشاوره نام آجا مطرح میشود. در حالی که سال۲۰۱۷ وقتی اولینبار بحث تولید اکسیژن مطرح شد، قرار بود آنهاتاوی در قالب شخصیت الیزابت بازی کند. حتی قرار شد او یکی از تهیهکنندگان فیلم هم باشد. اما میزان دخالتهای هاتاوی و درخواست او برای ایجاد تغییرات وسیع در فیلمنامه باعث شد تا تهیهکنندگان فیلم نائومی راپاسه را جایگزین او کنند. در آن زمان، آجا بهعنوان مدیر تولید اکسیژن با آن همکاری داشت اما خیلی زود هم راپاسه و هم کالفون از پروژه کنار زده شدند.
آجا در ارتباط با توجهاش به یک مکان منفرد برای فیلمبرداری فیلمش چنین میگوید: «این روزها فیلمبرداری فیلمها در یک مکان منفرد به صورت یک گونه سینمایی درآمده و بسیاری دوست دارند فیلمهایی از این دست بسازند. سابقه من در این شیوه فیلمسازی به چند سال قبل برمیگردد که هنوز این گونه سینمایی رسمیت نیافته بود. اولین فیلمم «برفراز رنگینکمان» (۱۹۹۷) در داخل آپارتمانی رخ میداد که ساکنانش طعمه آدمخوارانی میشوند که قصد برپایی یک مهمانی مجلل را دارند. این شیوه را در «تپهها چشم دارند» ادامه دادم که نسخه دوبارهسازی شده فیلم سال ۱۹۷۷ وس کریون بود. در اینجا هم یک خانواده تلاش دارند در یک صحرای متروکه، از چنگ آدمخواران فرار کنند. زمان ساخت این فیلمها به نکاتی مثل اینکه چه چیزی مرا جذب آنها کرده یا در چه سبکی میخواهم فیلم بسازم، نبودم. بیشتر غرایزم را دنبال میکردم و احساسم این بود که در یک محیط بسته و محدود میتوان خطرات بیشتری برای شخصیتهای داستان خلق کرد.»