به گزارش مشرق، برنامه "پزشکی خانواده" که از دهه هشتاد تاکنون همواره در لابه لای برنامههای وزرای بهداشت دولتهای گذشته تاکنون قرار داشته و هیچ گاه به آن بها داده نشده است، حالا به سرنوشت بچه سرراهی دچار شده است که هر کسی از راه میرسد و دست نوازشی بر سر او میکشد و بعد میرود.
برنامه پزشک خانواده طرحی بود که از سال ۱۳۸۴ برای اصلاح نظام سلامت کشور کلید خورد. بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت، اجرای این برنامه را تنها راه نجات نظام پر هزینه و پر چالش سلامت ایران میدانند و معتقدند که تنها در سایه اجرای این برنامه است که میتوان نظام سلامت را از چالشها و بحرانهای مالی نجات داد. لذا، از همان سال ۱۳۸۴ و ماههای آخر وزارت بهداشت مسعود پزشکیان در دولت هشتم بود که عنوان شد برای اجرای کامل این برنامه در کشور، حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز است.
بیشتر بخوانید:
رژیم غذایی مناسب برای تقویت سلامت مغز بیماران ام اس
حالا با گذشت بیش از ۱۶ سال از تصویب چنین برنامه راهبردی در نظام سلامت کشور، اما هنوز تکلیف ما با این برنامه معلوم نیست. اینکه اگر وزرای بهداشت بر مسند کار این برنامه را قبول داشتهاند یا نه. زیرا، اگر قبول داشتهاند، چرا تغییر مثبتی در روند اجرای برنامه پزشک خانواده در این سالها شاهد نبودهایم و اگر مخالف آن بودهاند، چرا هر سال بودجه و اعتباری به آن اختصاص مییابد.
در واقع نگاه وزرای بهداشت بر مسند کار در این سالها به برنامه پزشک خانواده، به قدری مبهم و معنادار بوده است که هنوز تکلیف این برنامه مشخص نشده است. اینکه فقط در ابتدای شروع به کار وزارت، از این برنامه تعریف و تمجید کنیم و بعد آن را به فراموشی بسپاریم، نکته مبهم و سوال برانگیز ماجرا است.
برنامه پزشک خانواده در ماههای پایانی وزارت بهداشت مسعود پزشکیان در دولت هشتم کلید خورد و از آن روز تا امروز، ۶ وزیر بهداشت در دولتهای گذشته تا حال، این برنامه را دیده اند و نسبت به آن اعلام موضع نیز کرده اند. به طور مثال کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم، مهمترین برنامه پیشبرد نظام سلامت کشور را در دل اجرای برنامه پزشک خانواده عنوان کرد و چند صباحی نیز پیگیریها جدی بود. اما بعد از ۴ سال و در آستانه دولت دهم، وزیر بهداشت تغییر کرد و برنامه در بایگانی ماند. بعد از روی کار آمدن مرضیه وحید دستجردی به عنوان وزیر بهداشت دولت دهم، دوباره شاهد دست نوازش بر سر پزشک خانواده بودیم. اما اتفاق مثبتی شکل نگرفت و برنامه در سطح روستاها و نهایتاً به صورت پایلوت در شیراز از استان فارس و استان مازندران باقی ماند.
شاید اجرای آزمایشی برنامه پزشک خانواده در این سالها، مهمترین چالش وزرای بهداشت بوده است که هنوز این برنامه را از قالب آزمایشی بیرون نیاورده اند.
البته وزارت بهداشت وحید دستجردی به چهار سال نرسید و بعد از برکناری او در ماههای پایانی دولت دهم، محمد حسن طریقت منفرد سکان وزارت بهداشت را در دست گرفت.
نکته متمایز در دوران وزارت چند ماهه طریقت منفرد، نگاه ویژه او به پزشک خانواده و به طور کلی به جایگاه پزشک عمومی بود و اینگونه بود که به نظر میرسید پزشک خانواده در آن چند ماه وزارت طریقت منفرد در دولت دهم، جان گرفت. اما با تغییر دولت و انتخاب وزیر جدید برای وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، همه چی دوباره فراموش شد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و حضور سید حسن هاشمی بر مسند وزارت بهداشت، اعلام شد که اجرای برنامه پزشک خانواده به معنای واقعی آن، به ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارد و برای این کار ابتدا باید زیرساختهای اجرای برنامه یعنی پرونده الکترونیک سلامت و نظام ارجاع الکترونیک فراهم باشد. بر همین اساس طی چهار سال دولت یازدهم و مدت سپری شده از دولت دوازدهم، در جهت تأمین زیرساختهای اجرای برنامه پزشک خانواده، تکمیل شبکه، راهاندازی مراکز جامع سلامت و طراحی نسخه بومی و قابل اجرای آن تلاش و نسخه جدید برنامه پزشک خانواده هم در ۱۲ گام تدوین شد که البته هنوز به عرصه عمل نرسیده است.
بعد از استعفای هاشمی و انتصاب سعید نمکی بر مسند وزارت بهداشت، به طور کلی از برنامه پزشک خانواده دور شدیم و اینگونه بود که تا امروز، این برنامه مهم نظام سلامت کشور به عنوان مهمترین چالش پیش روی وزرای بهداشت از گذشته تا حال، شناخته میشود.
حالا باید منتظر ماند تا وزیر بهداشت دولت سیزدهم بر مسند کار قرار بگیرد و از او بپرسیم که بالاخره تکلیف برنامه پزشک خانواده چه میشود. آیا اساساً این برنامه میتواند راهبردیترین برنامه پیشبرد نظام سلامت کشور باشد یا خیر و اگر قرار است باشد، تا کی میخواهیم منتظر تکامل آن باشیم.
با گذشت بیش از ۱۶ سال از کلید خوردن این برنامه در ۴ دولت گذشته، هنوز که هنوز است شاهد اجرای ناقص و نیمه کاره این برنامه در کشور هستیم. در حالی که همه کشورهای توسعه یافته دنیا، از نظام ارجاع و برنامه پزشکی خانواده به عنوان مهمترین برنامه پیشبرد اهداف نظامهای سلامت دولتهای خود نام برده اند.