به گزارش مشرق، افغانستان این زخم کهنه آسیای غربی مدتی است دوباره سرباز کرده و این بار نیز همانند همیشه مردم بیگناه و بی پناه این کشور قربانیان اصلی وضعیت موجود هستند و گویا تاریخ در این کشور در حال تکرار شدن است.
در خصوص شدت گرفتن خشونتها در افغانستان، دولت این کشور اعلام کرده که در ماه گذشته میلادی (ژوئن) بیش از ۶ هزار نفر از نیروهای طالبان کشته شدهاند. طالبان نیز ادعا میکند که تلفاتی را به نیروهای دولتی در این ماه وارد کرده است.
بر همین اساس در این ماه، ۶۳۸ نظامی و غیرنظامی در حملههای طالبان و گروههای دیگر در افغانستان جان باختهاند.
بیشتر بخوانید:
سخنگوی طالبان در گفتگو با مشرق:به دنبال جنگ نیستیم
افغانستان که امید داشت با خروج اشغالگران اندکی روی آرامش را ببیند به دلایل متعددی از جمله زیاده خواهی کشورهای حامی گروههای افراطی، شانه خالی کردن اشغالگران از عمل به تعهدات، عدم اقتدار دولت مرکزی، متحد نبودن اقوام مختلف با یکدیگر و … درگیر چنان وضعیت پیچیدهای شده که خروج از آن مشکل به نظر میرسد.
در این میان البته این فرضیه نیز مطرح است که اشغالگران افغانستان برای آنکه بتوانند بهانهای برای ادامه حضور در افغانستان داشته باشند از وخیم شدن اوضاع امنیتی در این کشور حمایت میکنند.
محمد حسن جعفری: کشورهایی که دم از حقوق بشر زده و شعارهایی پر زرق و برقی را در سطح جهان در این زمینه میدهند باید به این امر توجه داشته باشند که افغانستان امروز بواسطه فعالیت گروههای افراطی، سلفی، وهابی و تکفیری در حال تبدیل شدن به کانون جنگ و خونریزی در خاورمیانه است
در همین رابطه برای تحلیل بهتر وضعیت موجود در افغانستان با دو تن از کارشناسان مسائل این کشور میزگردی مجازی را ترتیب دادیم. شرکت کنندگان در این میزگرد، استاد «محمد حسن جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان و «داود عرفان» رئیس سابق دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان، بودند.
اولین پرسشی که از حاضرین در این میزگرد مطرح گردید این مورد بود که با توجه به وضعیت موجود در افغانستان وظیفه نهادهای بین المللی در قبال این کشور چیست؟
داود عرفان در پاسخ به این پرسش گفت: در ۲۰ سال گذشته نهادهای بین المللی شعارها و وعدههای رنگارنگی در خصوص دموکراسی، امنیت، حقوق زنان، جامعه مدنی، مشارکت سیاسی و بسیاری از مسائل دیگر در افغانستان داده اند و در نتیجه آن امروز ما در کشور با نسلی مواجه هستیم که با این شعارها و وعدهها بزرگ شده اند و به دنبال تحقق آنها هستند اما وضعیت بگونه ای شده که افرادی که بدنبال برآورده کردن این موارد هستند جان خود را در خطر می بینند.
از سوی دیگر نهادها و جوامع بین المللی که در ۲۰ سال گذشته وعدههای رنگارنگ به مردم افغانستان داده اند به این وعدهها عمل نکرده و نمیکنند. وظیفه این نهادها و کشورها در درجه اول باید حفظ دستاوردهایی باشد که در طول ۲۰ سال گذشته با سختی زیاد بدست آمده اما در کمال تعجب شاهد هستیم که آنها اهمیتی به وضعیت افغانستان نمیدهند این نمیشود که شما طرفدار دموکراسی در اروپا و غرب باشید اما برای دموکراسی در افغانستان ارزشی قائل نشوید و کشور را در دام جنگ و وحشت رها کنید. جوامع بین المللی باید با مشارکت کشورهای منطقه بدنبال راه حلی باشند که جلوی این جنگ خانمان سوز را بگیرند.
«محمد حسن جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان نیز در پاسخ به این پرسش گفت: افغانستان پیکر زخم خورده جهان اسلام است. وظیفه نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی و هر نهاد یا شخصی که دغدغه انسانیت دارد آن است که جلوی جنگ و خونریزی را در افغانستان بگیرد.
کشورهایی که دم از حقوق بشر زده و شعارهای پر زرق و برقی را در سطح جهان در این زمینه میدهند باید به این امر توجه داشته باشند که افغانستان امروز بواسطه فعالیت گروههای افراطی، سلفی، وهابی و تکفیری در حال تبدیل شدن به کانون جنگ و خونریزی در خاورمیانه است. این حق مردم افغانستان است که بتوانند آزادانه در صلح و آرامش زندگی کنند. من به عنوان دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان از همه کشورهایی که به نوعی در تحولات افغانستان دخیل هستند تقاضا میکنم تا برای بازگرداندن ثبات و آرامش به افغانستان تلاش کنند. دود ناامنی در افغانستان به چشم همه خواهد رفت و در مقابل امنیت، ثبات و آرامش در افغانستان به نفع کل منطقه و جهان خواهد بود.
ما از کشورهایی همچون آمریکا و پاکستان که به صورت واضح و عریان در خشونتهای افغانستان نقش دارند تقاضا میکنیم که به وضعیت این کشور توجه کرده و نگذارند که این جنگ و کشتار ادامه پیدا کند. افغانستان بیش از ۴۰ سال است که در ناامنی، اضطراب و جنگ به سر میبرد و خواهش ما از نهادهای بین المللی این است که توجه داشته باشند افغانستان به عنوان کشوری که بیش از ۳۰ میلیون نفر جمعیت دارد نیازمند آرامش و ثبات است.
به نظر من یکی از راههای ممکن برای کاهش سطح خشونت و کشتار در افغانستان، فشار آوردن بر کشورهایی است که از گروههای افراطی حاضر در افغانستان حمایت میکنند. امیدوارم این کشورها به این نکته پی ببرند که جنگ و خونریزی در افغانستان آنها را به اهداف از پیش تعیین شده شأن نمیرساند.
پرسش بعدی مطرح شده در این میزگرد این بود که به نظر میرسد آمریکا و کشورهایی که در سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کردند اکنون از انجام تعهدات خود در قبال مردم افغانستان شانه خالی میکنند، تحلیل شما در این مورد چیست؟
رئیس سابق دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان، در پاسخ گفت: آمریکا و متحدانش در آن زمان یعنی سال ۲۰۰۱ بر اساس منافع خود به افغانستان حمله کردند و اکنون که در حال خروج از افغانستان هستند نیز بر اساس منافعشان از این کشور خارج میشوند. نه تنها ضمیر و حافظه مردم افغانستان بلکه مردم جهان این نکته را فراموش نخواهد کرد که این منافع کشورهای غربی است که همه چیز را تعیین میکند حتی اگر منافع آنها ایجاب کند گروههایی را که خود زمانی تروریستی خوانده اند به رسمیت شناخته و با آنها وارد مذاکره میشوند. این کشورها به تعهداتی که داشتند عمل نکردند و برای آنکه بتوانند حضور خود را در افغانستان توجیه کنند فقط «لاف» زدند و این لافها امروز باعث رنج مردم افغانستان شده است.
دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان نیز در پاسخ به این پرسش گفت: آمریکا، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و کشورهایی که در سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کردند وظیفه اخلاقی و انسانی دارند که به برقراری صلح و ثبات در افغانستان کمک کنند. این کشورها باید به تعهداتی که دارند عمل کنند و نگذارند که مجدداً تروریستها بر کشور حاکم شوند، نباید افغانستان به حال خود رها شود چون در غیر این صورت با وخیم شدن اوضاع در افغانستان، وضعیت در منطقه نیز وخیم خواهد شد.
موضوع دیگری که در این نشست درباره آن بحث شد موضوع فرودگاه کابل و تأمین امنیت آن بود. تأمین امنیت فرودگاه کابل در هفتههای اخیر سبب شدت گرفتن تنش میان دولت مرکزی افغانستان، طالبان و آمریکا شده است.
عرفان رئیس سابق دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان: آمریکا و متحدانش در سال ۲۰۰۱ بر اساس منافع خود به افغانستان حمله کردند و اکنون که در حال خرج از افغانستان هستند نیز بر اساس منافعشان از این کشور خارج میشوند
از یک سو طالبان اصرار بر خروج تمامی نظامیان خارجی حاضر در افغانستان دارد اما آمریکا قصد دارد تا کنترل فرودگاه کابل در اختیار ترکیه قرار بگیرد و در این میان دولت مرکزی افغانستان نیز مدعی است که توانایی حفظ امنیت فرودگاه کابل را دارد.
عرفان در مورد اهمیت فرودگاه کابل گفت: فرودگاه کابل نماد استقلال، امنیت و اقتدار افغانستان است. فرودگاه کابل نماد رابطه این کشور با جهان است. تجربیات سالهای گذشته نشان داده که هر گاه فرودگاه کابل سقوط میکند دولت مرکزی افغانستان نیز سقوط میکند. بر همین اساس کشورهایی که خواهان حفظ دولت فعلی افغانستان هستند تلاش دارند تا این نماد (فرودگاه کابل) را تحت هر شرایطی حفظ کنند. از میان کشورهایی که نام آنها برای حفظ امنیت فرودگاه کابل مطرح است، نام ترکیه بیشتر به چشم میخورد و بدلیل آنکه ترکیه یک کشور مسلمان است مسلماً حساسیتهای کمتری در مورد آن وجود خواهد داشت. البته هنوز مشخص نیست که مذاکرات مربوط به فرودگاه کابل و تأمین امنیت آن به کجا کشیده شود.
نکته دیگری که در این رابطه مطرح است آن است که سرنوشت تلخ «دکتر نجیب الله» (آخرین رهبر افغانستان پیش از حکومت طالبان) موجب شده تا افراد و طرفهای زیادی خواهان تأمین امنیت فرودگاه کابل باشند تا از خروج مطمئن شخصیتها و نیروها مطمئن باشند.
موضوع پایانی مطرح شده در این نشست مجازی، احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان با توجه به مواردی همچون پیشرویهای طالبان، ضعف دولت مرکزی و مسلح شدن مردم عادی برای مقابله با طالبان (نیروهای خیزش مردمی) بود.
«محمد حسن جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان در این رابطه گفت: ما درباره احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان هشدار میدهیم و از جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرتهای اصلی منطقه که در طول سالیان گذشته بدون توقع و چشم داشت پذیرای مهاجرین افغانی بوده میخواهیم تا نقش پررنگتری در فرایند صلح افغانستان داشته باشد.
ما به اسلام آباد نیز هشدار میدهیم که در صورت وقوع جنگ داخلی در افغانستان، پاکستان یکی از قربانیان اصلی آن خواهد بود پس بهتر است کشورهایی که از گروههای مختلف حمایت میکنند در پی بازگرداندن صلح و ثبات به افغانستان باشند.
«داود عرفان» رئیس سابق دفتر هرات انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان نیز در پاسخ گفت: متأسفانه افغانستان در طول تاریخ در یک جنگ داخلی مزمن قرار داشته، شکافهای عمیق اجتماعی و تبعیضهای موجود در کشور راه را برای جنگ داخلی در افغانستان باز کرده و از آنجا که در ۲۰ سال گذشته بحران هویت و مشروعیت در افغانستان حل نشده وقوع جنگ داخلی در کشور متصور است و اگر راه حل سریعی وجود نداشته باشد و گروههای افغان به صلح و مصالحه تن در ندهند جنگ داخلی در افغانستان اجتناب ناپذیر خواهد بود.