فن هونگدا، استاد موسسه مطالعات خاورمیانه

فیلم‌هایی مثل «بچه‌های آسمان»، «خانه دوست کجاست»، «رنگ خدا» و... در چین محبوب بوده‌اند.

به گزارش مشرق،فن هونگدا بین سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴، مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکتری خود را در کوفو، شیان و پکن به‌طور متوالی دریافت کرد. او پس از فارغ‌التحصیلی در مقطع دکتری، در بخش علوم سیاسی دانشگاه شیائمن مشغول به‌ تدریس شد و همزمان از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ به‌مدت دوسال‌ونیم در ایستگاه سیار فوق‌دکتری این دانشگاه به‌صورت نیمه‌وقت کار کرد. دانشگاه شیائمن که به‌ زبان عامیانه در چینی ماندارین به‌ نام «های‌تای» شناخته می‌شود، یک دانشگاه تحقیقاتی عمومی در شیائمن واقع در فوجیان چین است. این دانشگاه که در سال ۱۹۲۱ ‌تاسیس شد، دارای نقاط قوت قابل‌توجهی در زمینه اقتصاد و مدیریت، هنرهای زیبا، حقوق، شیمی، روزنامه‌نگاری، ارتباطات و ریاضیات است و به‌عنوان یکی از برترین موسسات دانشگاهی در جنوب چین رتبه‌بندی می‌شود. فن هونگدا که به ‌کشورهای متعددی از خاورمیانه سفر کرده یا در آنها به‌ زندگی، پژوهش و فعالیت پرداخته، هم‌اکنون استاد موسسه تحقیقات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای است.

چین درحال‌حاضر بهترین بازار تولید محصولات هنری و سرگرمی در جهان است. بخش عمده‌ای از این بازار سهم خود تولیدکنندگان و هنرمندان چینی است، اما این هنرمندان چینی در بازارهای مناطق دیگر جهان نفوذ زیادی نکرده‌اند. برخی تصور می‌کنند که چین به‌طورکل درتلاش برای تسخیر بازار سرگرمی جهان نیست. آیا این تصور صحیح است؟ آیا سینمای چین از جایگاه جهانی خود رضایت دارد؟

سال ۲۰۲۰ در باکس‌آفیس جهانی، کل گیشه آمریکای شمالی ۲.۳میلیارد دلار و کل گیشه در چین ۲.۷میلیارد دلار فروش داشت. درمیان ۱۰ فیلم برتر گیشه در جهان در سال ۲۰۲۰ هم چهار فیلم سینمایی چینی حضور داشتند و مقام اول فروش جهانی به‌ فیلم چینی «هشتصد» رسید که مجموع باکس‌آفیس ‌جهانی آن بیش از ۴۶۰ میلیون دلار بود. فیلم‌های چینی واقعا درحال پیشرفت هستند اما در عین‌حال باید بدانیم این جمعیت عظیم خود چین است که به‌عنوان منبع اصلی گیشه فیلم‌های چینی به‌آنها رونق می‌دهد. درآمد گیشه فیلم‌های چینی در خارج از کشور نیز بسیار متوسط است. درواقع اگر مخاطب چینی در آن لحاظ نشود، مخاطبان این فیلم‌ها در جهان هنوز بسیار اندک هستند، بنابراین چین هنوز یک بازیگر مهم در صحنه سرگرمی جهان نیست.

 به‌رغم توسعه برق‌آسای چین در صنعت و اقتصاد، حضور چینی‌ها در رسانه‌های بین‌المللی بسیار کم است. این در تضاد شدید با برخی دیگر از کشورهای قدرتمند به‌خصوص ایالات متحده است که به ‌ایجاد امپراتوری رسانه‌ای شهرت دارد. این امر منجر به‌ تفسیر خاصی از جامعه چین شده است، به‌عنوان مثال برخی مردم جهان می‌گویند که چینی‌ها نمی‌خواهند کسی آنها را بشناسد و از اسرار آنها مطلع شود. آیا این نظرات درست است؟ میزان فراگیر بودن رسانه‌های چینی در صحنه بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در واقع چهره بین‌المللی چین به‌طور عینی، متوازن و همپا با توسعه اقتصادی آن صعود نکرده است. این ارتباط زیادی با عدم تاثیرگذاری رسانه‌های چینی در عرصه‌های جهانی دارد. درحال‌حاضر افکار عمومی جهان هنوز توسط رسانه‌های کشورهای پیشرفته غربی مانند ایالات متحده کنترل می‌شوند و از آنجا که ظهور چین این کشورها را با چالش روبه‌رو می‌کند، رسانه‌های تحت‌کنترل قدرت‌های غربی، گزارش‌هایی منفی درباره چین مخابره می‌کنند که تاثیرات جدی بر نفوذ چین داشته است. البته در این راستا من فکر می‌کنم ایران هم باید بتواند متوجه افکار عمومی چین باشد، زیرا رسانه‌های غربی درباره ایران هم گزارش‌های غیرواقعی می‌دهند.

اما باید اعتراف کنم که چین وقتی خودش را در معرض جهانیان قرار می‌دهد، واقعا دارای مشکلاتی است که باعث می‌شود جهانیان نتوانند درکی عینی از این کشور و این جامعه داشته باشند. من فکر می‌کنم چین روش صحیحی برای شناخت عینی جهان از خودش پیدا نکرده و ارائه نداده است. چین اکنون خیلی دوست دارد که دنیا او را بشناسد، بنابراین برخلاف آنچه تصور می‌شود، من فکر نمی‌کنم عمدا خودش را از دنیا پنهان کند. رسانه‌های چینی باید توجه بیشتری به ‌نحوه تاثیرگذاری صحیح بر افکار عمومی جهان داشته باشند، زیرا تنها با درک واقعی از جهان است که می‌توانند راه صحیح برقراری ارتباط با آن را پیدا کنند. درحال‌حاضر تاثیر بین‌المللی رسانه‌های چینی هنوز ناکافی است.

  به‌نظر شما ابزارهای هنری چگونه می‌توانند روابط استراتژیک ایران و چین را تعمیق ببخشند؟

چین و ایران به‌عنوان دو کشور با فرهنگ درخشان و سابقه طولانی، این امکان را دارند که روابط خودشان را از طریق تبادلات هنری و فرهنگی تعمیق ببخشند. باید اعتراف کنم که چون دو کشور اکنون با وضعیت بین‌المللی بسیار پیچیده‌ای روبه‌رو هستند و هر دو دارای حساسیت‌های سیاسی آشکاری هستند، هم‌اکنون همکاری‌های هنری و فرهنگی با پس‌زمینه‌های پررنگ و آشکار سیاسی، باعث توسعه روابط دوجانبه‌می‌شود. من نخبگان چینی را در بسیاری از سفرها به ‌ایران همراهی کرده‌ و دیده‌ام که این نخبگان چینی علاقه زیادی به ‌فرهنگ و هنر ایران پیدا کردند. به‌همین ترتیب بسیاری از ایرانیان را هم در چین می‌شناسم و متوجه شده‌ام که این دوستان ایرانی نیز علاقه زیادی به ‌فرهنگ چینی دارند.

 آیا بازار چین برای هنرمندان ایرانی موقعیت مناسبی است؟ به‌عنوان فردی که هم با فرهنگ ایرانی و هم با فرهنگ چینی آشنایی دارید، فکر می‌کنید چینی‌ها به‌ محصولات فیلم و تلویزیون ایران نگاه می‌کنند؟

شک ندارم که فرهنگ و هنر هر دو کشور چین و ایران می‌توانند جایگاه مناسب خود را در یکدیگر پیدا کنند. چین اکنون پویاترین بازار فرهنگی و هنری جهان را در اختیار دارد و هنرمندان ایرانی با ویژگی‌های برجسته‌شان مطمئنا جایگاه خود را در آن پیدا خواهند کرد. از منظر سینمایی باید گفت که فیلم‌های ایرانی در سال‌های اخیر با استقبال گسترده‌ای در جهان روبه‌رو شده‌اند و در چین هم این مساله وجود دارد؛ فیلم‌هایی مثل «بچه‌های آسمان»، «خانه دوست کجاست»، «طعم گیلاس»، «آینه»، «رنگ خدا» و... در چین محبوب بوده‌اند. احساسات، مسئولیت‌پذیری‌ها و سختکوشی واقعی درمواجهه با مشکلاتی که در این فیلم‌های ایرانی نشان داده شده، مخاطبان چینی را به‌ حرکت در خواهد آورد. بسیاری از مخاطبان چینی سایه زندگی گذشته خود را در فیلم‌های ایرانی مشاهده خواهند کرد.

«بچه‌های آسمان» و «خانه دوست کجاست» در چین محبوب بودند

 به‌جز فیلم‌های اکشن و رزمی هنگ‌کنگی که سال‌هاست در ایران محبوب هستند، مردم ایران اطلاعات کمی درباره فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی چین دارند. آیا چین قصدی مبنی بر معرفی محصولات فرهنگی و هنری خود به‌ ایرانیان را دارد؟

 بله، خود من وقتی در ایران بودم این مشکل را پیدا کردم. درواقع من در کشورهای دیگر خاورمیانه هم همین وضعیت را دیدم. چین بسیار امیدوار است که آثار فرهنگی و هنری خود را به‌ سایر کشورها معرفی کند و اکنون نیز برای انجام این کار سخت تلاش می‌کند. من شنیده‌ام که تلویزیون ایران چندی پیش یک مجموعه تلویزیونی چینی به‌ نام «با هم» را پخش کرده است. این همچنین اولین سریال تلویزیونی چینی است که با حق پخش مجاز از تلویزیون ملی ایران پخش می‌شود و امیدوارم مخاطبان ایرانی آن را بپسندند. فیلم‌ها، نمایش‌های تلویزیونی و سایر کارهای فرهنگی، برای اینکه بتوانند توسط کشورهای دیگر پذیرفته شوند، باید آثاری باشند که زبان گفتمانی آنها از مرزهای ملی و بومی فراتر روند و بتوانند در جهان طنین‌انداز شوند. صادقانه بگویم بسیاری از محصولات فرهنگی و هنری موجود در چین هنوز از توجه جهانیان و از قدرت شکل دادن به ‌زیبایی‌شناسی و سلیقه مردم جهان برخوردار نیستند اما هنرمندان چینی قبلا متوجه این مشکل شده‌اند. من معتقدم چین کارهای بیشتری تولید می‌کند که مورد قبول مردم جهان ازجمله ایران باشند.

 آیا فکر می‌کنید توافقنامه همکاری ۲۵ساله میان ایران و چین در توسعه روابط فرهنگی هم تاثیرگذار باشد؟

توافقنامه همکاری ۲۵ساله دامنه گسترده‌ای را شامل می‌شود. امیدوارم دو کشور بتوانند برای ارتقا و ترویج اجرای این توافقنامه سخت کار کنند. همچنین معتقدم که این توافقنامه باعث توسعه روابط فرهنگی بین چین و ایران می‌شود. همانطور که قبلا اشاره شد، مبادلات فرهنگی درحال‌حاضر زمینه‌های نسبتا آسانی برای همکاری بین چین و ایران موجود هستند و هر دوطرف تمایل زیادی به‌ درک فرهنگ یکدیگر دارند. فکر می‌کنم توسعه روابط فرهنگی در دوره زمانی بعدی، به‌ یکی از جنبه‌های مهم پیشرفت توافقنامه ۲۵ساله تبدیل خواهد شد.

 آیا دیپلماسی فرهنگی و هنری هم در دستور کار چین قرار دارد؟ چین در این زمینه تاکنون چه کاری انجام داده است و چینی‌ها چه برنامه‌ای برای ایران دارند؟

چین ترجیح می‌دهد از مبادلات فرهنگی و هنری استفاده کند. از آنجا که تبادلات فرهنگی و هنری بهتر می‌توانند موجب افزایش استقبال متقابل در بین مردم شوند، چین دوست دارد چنین مراوداتی را با دیگر کشورها داشته باشد. چین در بسیاری از موارد ازجمله زبان، آثار سینمایی و تلویزیونی، کتاب و موزه با تعداد زیادی از کشورها همکاری کرده است. همکاری جامع ۲۵ساله بین چین و ایران قطعا شامل مبادلات فرهنگی و هنری نیز می‌شود. امیدوارم ادارات و نهادهای مربوطه در دو کشور بتوانند با جدیت همکاری در این زمینه را ارتقا دهند و همچنین هر دو کشور بتوانند در اسرع وقت راه‌های موثری را پیدا کنند تا فرهنگ و هنر خود را در کشورهای یکدیگر حضور بیشتر و توسعه بهتری بدهند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس