به گزارش مشرق، روز جمعه ۲۸ خرداد ماه سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری برگزار و در این دور از انتخابات آیتالله سید ابراهیم رئیسی با کسب ۱۸ میلیون و ۲۱ هزار و ۹۴۵ رای به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد و قرار است دولت جدید در مرداد ماه مستقر بشود.
رئیس جمهور منتخب ۳۱ خرداد ماه در نشستی خبری درباره سیاست خارجی دولتش گفت: دنیا باید بداند که سیاست خارجی دولت ما از برجام شروع نمیشود، به برجام هم محدود نخواهد شد. با همه دنیا و همه کشورهای دنیا به عنوان یک اصل، تعاملی گسترده و متوازن را در سیاست خارجی دنبال خواهیم کرد، انشاءالله و در مذاکرات، هر مذاکرهای که منافع ملی در آن تضمین شود، این مذاکره حتما مورد حمایت خواهد بود.
در همین خصوص «رامین مهمانپرست» سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و سفیر پیشین ایران در لهستان، قزاقستان و تایلند در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، به ویژگیها و مشخصههای وزیر امور خارجه دولت سیزدهم و اولویتهایی که باید در دستورکار وزیر خارجه جدید قرار بگیرد پرداخت.
وی در بخشی از این گفتوگو عنوان کرد که باید ساختار وزارت خارجه که در دوران وزارت خارجه محمدجواد ظریف تغییر یافته بود دوباره تغییر کند و باز هم معاونتهای منطقهای عهدهدار کار شوند.
گفتوگوی مشروح فارس با رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و سفیر اسبق ایران در قزاقستان، تایلند و لهستان را در زیر میخوانید.
* نیازمند سیاست خارجی فعال و خلاق
* این روزها و در حالی که به مراسم تحلیف و اعلام اسامی وزرای مورد نظر رئیس جمهور منتخب برای تصدی وزارتخانهها از جمله وزارت امور خارجه نزدیک میشویم که گمانهزنیهایی در برخی رسانهها درباره وزرای مدنظر آیتالله سید ابراهیم رئیسی مطرح میشود. شما به عنوان یک دیپلمات باسابقه که مدتی نیز عهدهدار سخنگویی وزارت امور خارجه در دولت دهم (ششمین سخنگوی دستگاه دیپلماسی) بودید، فکر میکنید گزینهای که قرار است عهدهدار این سمت شود باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
مهمانپرست: شرایط کشور ما یک مقدار شرایط حساسی شده که برای حل مشکلات بزرگ اقتصادی و بحث معیشت مردم، احتیاج به تغییرات بزرگی در نوع اداره کشور داریم. جدا از اینکه ساختارهای اداری و اقتصادی کشور باید دچار تحول شده و دولت کوچک و بخشهای خصوصی فعال شوند و تولید و صادرات محور فعالیتها قرار بگیرد، اگر با این موضوع بخواهیم وضعیت دولت آینده را بررسی کنیم، به یک نوع سیاست خارجی بسیار فعال و خلاق نیاز خواهیم داشت.
سیاست خارجی فعال و خلاق یعنی سیاست خارجی که بتواند به بحث تولید کمک کند. در تولید چند نیاز اصلی داریم از جمله مواد اولیه، دانش فنی و ماشین آلات مورد نیاز که باید یک دستگاه سیاست خارجی که مسلط به دیپلماسی اقتصادی است این نیازها را فراهم کند و به کمک اقتصاد داخل بیاید.
از سوی دیگر حتما باید توجه به صادرات داشته باشیم که این تولید در این شرایط به بازارهای صادراتی راه یابد و درآمد ارزی برای کشور ایجاد کرده و وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش داده و به صفر برساند و پایه فعالیت بخش خصوصی باشد. در کل میتوان گفت در بخش صادرات، وزارت امور خارجهای میخواهیم که در دیپلماسی اقتصادی توانا عمل کرده و مسیر را باز کند.
* در این زمینه نقش دستگاه سیاست خارجی در دولت آینده چیست؟
مهمانپرست: با توجه به این شرایط نقش دستگاه سیاست خارجی در دولت بعدی اهمیت فوق العادهای مییابد؛ چون از سویی بحث تحریمها را داریم که باید مذاکرات به نتایجی برسد تا منافع ملی ما را به بهترین شکل تامین کند. ادامه مذاکرات وین باید با همان چارچوبهایی که مقام معظم رهبری فرمودند به شدت دنبال شود، بدون اینکه طرفهای مقابل ما بخواهند زیاده خواهی کرده و یا شرط و شروطی بگذارند. باید بر مبنای اصول خود سعی کنیم برجام را به صورت عملی و با یک راستی آزمایی به نقطهای برسانیم که تحریمها لغو شود و مسیر کار اقتصادی ما با سایر کشورها هموار شود.
این از دو حالت خارج نیست. یا اروپاییها و آمریکا به تعهداتشان عمل میکنند که ما از این فرصت برای تحول در اقتصاد کشور استفاده میکنیم چون هیچ وقت راضی به شرایط تحریمی نخواهیم بود که مثلا این وضعیت سخت برای مردم ادامه یابد. یا اینکه ممکن است طرف مقابل ما احساس کند ما مجبوریم به توافقی برسیم که این توافق با دادن امتیازات و زیاده روی آنها در خواستههایشان همراه است.
اگر ما واقعا برنامهای برای تحول در اقتصاد کشور در داخل داشته باشیم، در مذکرات هم میتوانیم محکم بایستیم و از موضع عزت از منافع ملی خود دفاع کنیم، حتی اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، یعنی ما باید مسیر خود را با قاطعیت دنبال کنیم.
بخشی از سیاست خارجی دولت بعدی به مذاکرات بینالمللی و برجام و لغو تحریمها برمیگردد ولی بخش دیگر به دیپلماسی اقتصادی بسیار قوی برمیگردد.
* ساختار کنونی وزارت امور خارجه تغییر یابد
* چه تحولاتی باید در حوزه سیاست خارجی در دولت سیزدهم رخ بدهد؟ برخی نقدهایی به ساختار کنون وزارت امور خارجه وارد است، آیا شما هم معتقد به تغییر ساختار کنونی وزارت خارجه هستید؟
مهمانپرست: برای رسیدن به اهداف، اولین کاری که باید صورت بگیرد تغییر ساختار وزارت امور خارجه است. موافقان و مخالفان آقای ظریف، چه کسانی که از دوستان ایشان بودند و چه کسانی که به عملکرد ایشان نقد داشتند، معتقدند این ساختاری که با اصرار آقای ظریف به این وضعیت فعلی درآمد، وزارت امور خارجه را بسیار ناکارآمد کرده است.
هر چقدر اهداف خوب و افراد قوی هم داشته باشید، وقتی ساختار مناسبی نباشد، کارآمدی را پایین میآورد.
اولین ایراد این ساختار این است که عنوان شد برای اینکه دیپلماسی اقتصادی رونق بگیرد، داشتن یک معاون اقتصادی در ساختار وزارت امور خارجه کفایت میکند. بنابراین ساختار موضوعی طراحی شد که در آن یک معاون اقتصادی و یک معاون سیاسی دیده شد.
این دو اشکال داشت، اولین اشکال این بود که آن معاون اقتصادی به تنهایی تحول بزرگ را نمیتوانست دنبال کند و معمولا در بحثهای کلی که خیلی تاثیرگذار نبود، فعالیتهایی را صورت میداد، ولی تحول و دیپلماسی اقتصادی محقق نمیشد.
اما اشکال بزرگتر در معاونت سیاسی وزارت امور خارجه است.
آقای عراقچی در حال حاضر معاون سیاسی وزارت امور خارجه است و هر فردی که بخواهد معاون سیاسی باشد، بدان معناست که میخواهد با همه کشورهای دنیا روابط دوجانبه را به پیش ببرد.
یک فرد چقدر توانایی دارد که مثلا بخواهد ۱۳۰ تا ۱۴۰ کشور را سر و سامان بدهد، رفت و آمد کند، ملاقات کند، بحثهای کاری را دنبال کرده و توسعه روابط و روابط اقتصادی را دنبال کند؟ عملا این موارد امکانپذیر نیست و از توانایی یک فرد خارج خواهد بود. ضمن اینکه در این مدت آقای عراقچی مسئولیت مذاکرات برجام را برعهده داشت که وقت قابل توجهی را از ایشان میگرفت.
در هشت سالی که گذشت هم به لحاظ ساختار به وزارت امور خارجه لطمه زدیم و کارایی آن را پایین آوردیم و هم به خاطر موضوع برجام، روابط دوجانبه را از دست دادیم. معاون سیاسی باید بیشتر وقتش را روی برجام میگذاشت و همین باعث شد که کمترین توجه به روابط دوجانبه صورت گرفت.
* ساختار وزارت امور خارجه از حالت موضوعی خارج شود و به شکل منطقهای دربیاید/ پنج معاونت منطقهای ایجاد شود
* شما در این خصوص پیشنهادی دارید؟
مهمانپرست: پیشنهاد ما این است که باید ساختار وزارت امور خارجه از حالت موضوعی خارج شود و به شکل منطقهای دربیاید. شخصا پیشنهادم این است که باید پنج معاونت منطقهای در وزارت امور خارجه داشته باشیم و همه معاونتهای منطقهای، وظیفه اصلیشان باید کار اقتصادی باشد، یعنی اگر یک معاونت اقتصادی جدا داشته باشیم و بقیه فکر کنند خیلی وظیفه جدی در کار اقتصادی ندارند، این تصور اشتباه است. اگر همه معاونتهای منطقهای حتی معاونت کنسولی و معاونت امور حقوقی و بینالمللی وظیفه اصلی خودشان را کار اقتصادی بدانند، محور فعالیتهای مدیران ما در وزارت امور خارجه و سفرای ما در خارج از کشور کاملا به سمت یک دیپلماسی اقتصادی فعال خواهد رفت.
ضمن اینکه اگر پنج معاونت منطقهای داشته باشیم که یکی از آنها حتما فقط خاص همسایگان باشد و بتوانیم توسعه روابط جدی به ویژه در فعالیتهای تجاری و اقتصادی را دنبال کنیم، آن موقع پنج تا معاون هر کدام مثلا با ۲۰ و ۲۵ کشور باید مسائل را دنبال کنند و به همین خاطر فرصت کافی دارند و سطح ملاقاتها و روابط در همه کشورها به سطح معاون وزیر ارتقا مییابد. چون در ساختار فعلی، وقتی معاون سیاسی وقت نکند که برای روابط دوجانبه خودش شخصا وارد شود، در سطح پایینتر و سطح مدیرکل باید وارد شویم که خوب این سطح پایینتر است و براساس تشریفات بینالملل، طرف مقابل ما هم در همین سطح یا حداکثر یک سطح بالاتر با ما وارد مذاکره میشود.
تغییر ساختار، ایجاد معاونتهای منطقهای، توجه ویژه به همسایگان، اولویت بودن دیپلماسی اقتصادی، حتما خواستههایی است که باید در وزارت خارجه جدید داشته باشیم.
اگر این ساختار تغییر کند و واقعا دیپلماسی اقتصادی بخواهد اولویت باشد چه کسانی باید آن را اجرا کنند؟ ما باید کارشناسانی داشته باشیم که به دیپلماسی اقتصادی مسلط باشند و هم مدیرانی که آشنایی علمی و عملی با دیپلماسی تجاری و اقتصادی داشته باشند و با علم و دانش روز دنیا آشنا باشند.
چون مدیران وزارت خارجه به صورت گردشی سفرای ما میشوند. اگر سفارتخانههای ما دید اقتصادی داشته باشند و بخش خصوصی را در جذب سرمایه گذاری خارجی و پیدا کردن بازار برای کالاها و خدمات تولیدی کشور و توسعه روابط و بستن قراردادهایی که میتواند برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما تعرفه ترجیحی را به همراه داشته باشد و مزیتها و تسهیلاتی برای رقابت رقبای خارجی ایجاد کند، باید کارشناسان و مدیران مسلط دیپلماسی اقتصادی داشته باشیم.
* برای کشورهای مهم دنیا استراتژیهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت طراحی کنیم
در ۴۳ سال گذشته در وزارت امور خارجه از طراحی استراتژی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت در روابط با سایر کشورها غفلت کردیم. حتما باید حداقل با ۳۰ کشور مهم دنیا که ۱۰ تا ۱۵ کشور همسایه و منطقه جزو آنها هستند، ارتباط داشته باشیم. باید بدانیم در ۳۰ سال آینده با ترکیه و روسیه به چه نقطهای میخواهیم برسیم. با آلمان چه همکاری میتوانیم داشته باشیم و چه بخشی از نیازهای خودمان را از طریق آن کشور میتوانیم تامین کنیم و چه موضوعاتی را میتوانیم در آلمان دنبال کنیم. علاوه بر این، با فرانسه، چین، ژاپن، برزیل و آفریقای جنوبی میخواهیم چه کار کنیم.
باید برای کشورهای مهم دنیا استراتژیهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت طراحی کنیم، یعنی یک فکر سیستمی و جامع برای طراحیهای استراتژیک در وزارت امور خارجه در بالاترین سطحش یعنی وزیر امور خارجه لازم داریم.
* تغییر ساختار اولویت وزیر خارجه جدید باشد/ به دیپلماسی اقتصادی مسلط باشد
* مشخصهها و ویژگیهای وزیر امور خارجه در دولت سیزدهم از نظر شما چیست؟
مهمانپرست: فردی که میخواهد وزیر امور خارجه باشد، باید اولویتش تغییر ساختار باشد و با کمک مدیران و نیروهای با تجربه وزارت امور خارجه بهترین ساختار را طراحی کند تا کارآمدی را افزایش دهد.
فردی که میخواهد وزیر امور خارجه باشد باید به دیپلماسی اقتصادی مسلط و به آن باور داشته باشد و مقدمات تحقق دیپلماسی اقتصادی را بتواند فراهم کند. یک روابط عمومی خوب و قوی با سایر وزارتخانهها و سازمانها داشته باشد، برای اینکه دیپلماسی اقتصادی یک کار جمعی است و فرماندهی آن باید بر عهده وزارت امور خارجه باشد.
فردی که وزیر امور خارجه میشود باید در بحثهای بینالمللی و به سرانجام رساندن برجام و مذاکرت وین تبحری داشته باشد و یا بتواند با کارشناسان و مدیرانی که در این زمینه مسلط هستند، یک کار جمعی را هدایت و نظارت کند تا به نقطه نهایی برساند.
* فردی که وزیر خارجه میشود باید مورد قبول بدنه وزارت امور خارجه باشد
فردی که وزیر امور خارجه میشود باید در بحث روابط دوجانبه بسیار مسلط، معتقد و باور داشته باشد و بتواند روابط را بر مبنای منافع ملی و توسعه حجم روابط تجاری و اقتصادی با سایر کشورها دنبال کند. ما اگر با کشورهای مختلف منافع اقتصادی و تجاری بالایی را تعریف کنیم، در سختترین شرایط تحریم هم این کشورها به خاطر منافع خودشان دنبال این خواهند بود که اثر تحریمها را کم کنند و معافیت برای خودشان بگیرند و فضای بهتری برای گشایشهای اقتصادی برای کشور ما خود به خود ایجاد خواهد شد.
فردی که وزیر خارجه میشود باید مورد قبول بدنه وزارت امور خارجه باشد و مدیران و کارشناسان وزارت خارجه او را قبول داشته باشند و یک کار تیمی با مجموعه نیروهای ارزشمند در وزارت خارجه را بتواند دنبال کند. او نباید خودمحور باشد و باید از مجموعه ارزشهایی که در وزارت خارجه وجود دارد، بتواند در جهت رسیدن به هدفش استفاده کند.
* فردی که وزیر خارجه میشود نباید دید بستهای داشته باشد، صفر و صد در روابط خارجی معنی ندارد
فردی که وزیر خارجه میشود اصلا نباید دید بستهای داشته باشد، صفر و صد در روابط خارجی معنی ندارد. اینکه بگوییم صد در صد رابطه با برخی از کشورها خوب است یا صد در صد بد است، چنین چیزی در روابط خارجی الان قابل دفاع نیست. روابط با سایر کشورها برمبنای منافع ملی تعریف میشود و بنابراین هر کشوری که بتواند برای ما منافع ملی ایجاد کند، باید دنبال رابطه با آن برویم.
فقط یک استثناست و آن آمریکا که آن هم به خاطر خصومتهای خود آمریکاست و اگر واقعا یک روزی آمریکاییها سیاست دشمنانه خودشان را کنار بگذارند و بخواهند از رفتار بدی که در حق مردم ما داشتند عذرخواهی کنند و برمبنای احترام متقابل و از موضع برابر وارد شوند، حتی آمریکا هم میتواند مورد بررسی قرار بگیرد که در این رابطه یک سهمی داشته باشد.
* وزیر خارجه خلاق باشد و به کار دوجانبه، چندجانبه و بینالمللی به صورت متوازن اعتقاد داشته باشد
وزیر امور خارجه ما باید فردی باشد که جامع باشد، دید بالایی داشته باشد، مدیر استراتژیست و خلاق باشد، روابط عمومی خوبی داشته باشد، به کار دوجانبه، چندجانبه و کار بینالمللی به صورت متوازن اعتقاد اشته باشد و دیپلماسی اقتصادی را بتواند با کمک بدنه به بهترین شکل دنبال کند و در تغییر ساختار در سریعترین زمان، ما را به یک وضعیتی برساند که بیشترین راندمان کاری را بتوانیم داشته باشند.
ما فرصت کمی داریم، مردم ما تحت فشار شدید معیشتی قرار دارند و کشور نیاز به یک تحول بزرگ در روابط اقتصادی دارد و وزیر خارجهای که بتواند این تغییر و تحول را ایجاد کند، خدمت بزرگی به دولت و کشور میکند.
اگر خدای نکرده وزیری باشد که محدود و بسته فکر کند و تسلط و توانایی در برخی از این بخشها را نداشته باشد یا باور به برخی از این اقدامات نداشته باشد، حداکثر میخواهد رویه معمولی که در ۴۳ سال گذشته داشتیم را دنبال کند. در این صورت متاسفانه آن تحول بزرگ محقق نمیشود و شرایط ما سختتر خواهد شد.