به گزارش مشرق، «دکتر محمد حسنی»، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش یادداشتی درباره احوالات کنونی دانش آموزان در ایام کرونا نوشته است.
این یادداشت را در ادامه میخوانید:
کرونا و تردیدهایی در بازگشایی مدارس
از آن زمان که کرونا جهان را درنوردید و دست تطاولش، بهار سبز مردمان را به خزان تبدیل کرده است. مباحثی کاملاً نو را در عرصه حیات بشری پدید آورد. گویی این نیمچه موجود کوچک مأموریت داشت چشم انسانها را به زوایای ناگشوده و نادیده از زندگی بشری بگشاید و بسیاری از رویههای عادی شده را در معرض بازنگری قرار دهد. ازجمله این مسائل، مدرسه و چگونگی تداوم حیات مدرسه در جوامع است. انتشار کرونا و نتایج مرگبار ابتلای به آن، موجب شد که مدارس تعطیلشده و آموزش و تحصیل مدرسهای با وقفههای طولانی و نگرانکننده روبرو شود. حضور کرونا در بین انسانها و نبود چشمانداز روشن از درمان و پیشگیری ابتلا به آن موجب شده است که نسبت به بازگشایی مدارس تردیدهای جدی به وجود آید.
حضور کرونا موجب شده است که نسبت به بازگشایی مدارس تردیدهای جدی به وجود آید
سلسلهای از مباحث و نظرات موافق مخالف در جهان و حتی کشور ما شکل گرفت. باوجود همه این مباحث و مخالفتها و موافقتها. عقل سلیم بشری بر این معنا پافشاری میکند؛ که مدارس باید فعال باشند؛ و نسل آیندهساز در آن رفتوآمد (فیزیکی و مجازی) کنند. هرچند این حضور فیزیکی مختصر، اندک و کاملاً مراقبت شده باشد. این تصمیم باوجود حضور مقتدرانه ویروس کرونا در بین جوامع گرفتهشده است اما بدان معنا نیست که سلامت و جان کودکان و نوجوانان در این تصمیم نادیده انگاشته شده است؛ زیرا در این تصمیم که یونسکو نیز آن را در قالب یک توصیه منتشر کرده است، بر تأمین امنیت و سلامت دانش آموزان در مدرسه در دوران کرونا و حضور پارهوقت آنان تأکید کرده است.
یونسکو بر تأمین امنیت و سلامت دانش آموزان در مدرسه در دوران کرونا و حضور پارهوقت آنان تأکید کرده است.
سیاست فعال بودن مدارس با ایمن سازی مدارس
چنین مواجههای هم در کشور ما در مواجهه با کرونا گرفتهشده است و سیاست حاکمیت؛ فعال بودن مدارس در این شرایط است. کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش اخیراً نیز در ارائه چند توصیه راهبردی به تصمیمگیرندگان بر فعال بودن مدارس و عرضه خدمات تربیتی متناسب با شرایط منطقه ازنظر انتشار ویروس کرونا تأکید کرده است. معاونت تربیتبدنی و سلامت وزارت آموزشوپرورش نیز طی بخشنامهای دستورالعمل کنترل سلامت دانش آموزان در زمان بازگشایی مدارس را در چهارچوب مصوبات ستاد کرونا ابلاغ کرده است.
سیاست حاکمیت؛ فعال بودن مدارس در این شرایط است
باوجوداین رویکرد در کشور مخالفانی سرسخت، دیده میشوند که با بازگشایی مدارس مخالفت جدی دارند و بهویژه با تأکید بر پایههای پایینتر دوره ابتدایی نگرانی خود را سلامت کودکان اعلام کردهاند؛ که این نگرانی بسیار شریف و ارجمند است. نگارنده در یادداشت بازگشایی مدارس چرا و چگونه بیان کردهام به دلیل همراهی حق بر امنیت و حق بر تربیت باید مدارس برای کودکان کاملاً امن باشد. تلاش اولیا مدرسه و دیگر عوامل ذیدخل و ذینفع کشور باید در این ایمنسازی مشارکت جدی داشته باشند اما برخی گروهها، حتی به فرض ایمنسازی کامل مدارس این ایده را طرح میکنند که چون کودکان به سبب شرایط کودکی قادر به رعایت پروتکلهای بهداشتی مانند فاصلهگذاری نیستند و نمیتوان از این جنبه کنترلی بر مدارس داشت نباید اجازه داد مدارس باز شود. من بر اساس این مفروضه قابلتأملی که مخالفان بازگشایی مدارس بیان میکنند میخواهم با چینش برخی مقدمات دیگر، بهاصطلاح منطقیها صغرا و کبرا صورتبندی کنم و نتیجه دیگری بگیرم.
به دلیل همراهی حق بر امنیت و حق بر تربیت باید مدارس برای کودکان کاملاً امن باشد
کودکان برخی از تواناییهای اساسی زندگی را از آغاز ندارند و لذا در موقعیتهای مختلف زندگی خود این مهارتهای مهم را به آهستگی کسب میکنند ازجمله وارد محیطهای آموزشی میشوند تا برخی از آن تواناییها و مهارتهای ضروری را به دست آورند که در شرایط زندگی معمول در خانواده عمدتاً بهسختی قابل کسب کردن است. این وظیفه بهطور طبیعی در جوامع به عهده برخی نهادها ازجمله مدرسه گذاشتهشده است تا تواناییهایی را که در زندگی و تجارب معمول قابل کسب کردن نیست، در شرایط تمهید شده و برنامهریزیشده (مانند تجارب زندگی مدرسهای) کسب نمایند.
خودمراقبتی؛ بستری برای زندگی در دوران کرونا
در منویات مندرج در دستورالعملهایی که اخیراً بر اساس مصوبات ستاد ملی کرونا منتشرشده است به یکجهت گیری مهم و بنیادی برمیخوریم که همانا توسعه توانایی خودمراقبتی در افراد و خاصه دانش آموزان در این دوران همهگیری کروناست. چنین بیانشده است که توسعه توانایی خودمراقبتی بهعنوان بستر و زیرساخت برای زندگی در دوران کرونا و با کرونا از اهمیت بالایی برخوردار است. بهطور خاص از این منویات میتوان نتیجه گرفت که ایجاد توانایی خودمراقبتی در تمامی دانش آموزان و اطمینان از تحقق آن مقدمه این واجب (زندگی با کرونا) برای این گروه سنی است که منطقاً متصف به صفت وجوب نیز خواهد بود زیرا مقدمه امر واجب، واجب است. طبیعی است که پرورش توانایی خودمراقبتی بهداشتی تضمینکننده امنیت سلامت دانش آموزان و باعث کاهش نگرانی جامعه خواهد شد.
توانایی خودمراقبتی بستر و زیرساخت زندگی در دوران کرونا و با کرونا است.
اگر توسعه توانایی خودمراقبتی برای آحاد جامعه بهویژه کودکان و نوجوانان در همه سنین طبق این مصوبات امری ضروری است و بهطور طبیعی باید انتظار داشت که تمامی نهادهای ذیدخل و ذیربط (رسانه، خانواده و نهادهای مردمی) در این زمینه ورود پیدا کنند و به تحقق آن در کودکان و نوجوانان کمک کنند؛ اما به دلیل حساسیت این توانایی در تداوم زندگی اجتماعی، بهویژه برای کودکان و نوجوانان باید شرایط آموزشی ویژهای را فراهم نمود. تا این توانایی به نحو مطلوبی محقق شود اهمیت و خطیر بودن این توانایی به حدی است که نمیتوان آن را بهتصادف و تجربههای زیسته پراکنده کودکان و نوجوان واگذار نمود.
باوجوداین مداخلات آموزشی تمامی نهادهای ذیربط و ذیدخل در ایجاد توانایی خودمراقبتی بهویژه در کودکان شاید بتوانند حدی (مقدمهای) از این توانایی را در کودکان ایجاد کند اما بیتردید این مقدمات کافی نیست و حساسیت این توانایی آنچنان است که ضرورت دارد مداخلات جدیتر آموزشی در این خصوص صورت گیرد تا از تحقق آن و بهکارگیری در شرایط مختلف زندگی (با فرض حضور محدود و لازم آنها در جامعه) اطمینان حاصل نمود.
مدرسه و آموزش خودمراقبتی
از این مقدمات این نتیجه به دست میآید که برای تحقق کامل توانایی ضروری و حیاتی خودمراقبتی در جهت زندگیِ سالم و امن کودکان و نوجوانان با کرونا، نهاد مدرسه به دلیل مأموریت ذاتیاش، لاجرم باید در این امر ورود پیدا کند. ازاینرو نمیتوان از نقش و تأثیر آن بر ایجاد این توانایی در کودکان و نوجوانان صرفنظر کرد. نتیجه این استدلال چشم ما را بر واقعیتی میگشاید که گویی برای تحقق حق بر امنیت، تحقق حق بر تربیت (در فضای موردبحث مثلاً آموزش خودمراقبتی) نیز ضرورت پیدا میکند و برعکس یعنی برای تحقق حق بر تربیت، حق بر امنیت نیز ضرورت دارد. این دو را نمیتوان بدون همدیگر لحاظ کرد. این دو حق نیازمند تحقق متقابل هستند. ازاینرو در سیاستگذاریهای دوران کرونا باید حقیقتِ تحقق متقابلِ بین دو حق بر تربیت و امنیت را بهعنوان مفروضه پذیرفت و آن را در تدوین سیاستها مدنظر قرار دارد.
بر اساس آنچه در صورتبندی استدلال فوق گذشت و نتیجهای که به دست آمد، این است که مأموریت اصلی مدارس در دوران آغازین بازگشایی، آموزش خودمراقبتی است. به هر شکلی (مجازی، غیرمجازی و ترکیبی) که مدارس فعالشدهاند و برای آنها میسر است. شایسته است، مدارس با توجه به پروتکلهای بهداشتی موجود، آموزش خودمراقبتی را بهعنوان مقدمه واجب، در دستور کار قرار دهند؛ زیرا این مهارت را بیش از همه مدارس میتوانند و وظیفه دارند در کودکان ایجاد کنند. لذا دور کردن کودکان از فرصتهای آموزشی مدرسه (به هر شکل) هم نادرست است زیرا تحقق این توانایی خطیر برای حیات اجتماع، با مانع جدی روبرو میشود. روشن است که این مهم باید قبل از هرگونه فعالیت آموزشی رسمی صورت پذیرد.
مأموریت اصلی مدارس در دوران آغازین بازگشایی، آموزش خودمراقبتی است
با این توضیحات برگردم به استدلالی که برخی مخالفان بازگشایی مدارس مطرح کردهاند. آنها ادعا کردهاند که کودکان چون قادر به رعایت پروتکلها نیستند نباید بههیچوجه وارد مدرسه شوند. با بحثی که گذشت نشان داده شد که علت عدم رعایت پروتکلها توسط دانش آموزان، فقدان توانایی خودمراقبتی است. راهحل منصفانه، محروم کردن نیست بلکه آموزش خودمراقبتی و توانایی مُکملی است که در ادامه به آن میپردازیم. با این سیاست تا حد زیادی میتوان اطمینان داشت که کودکان نه در مدرسه بلکه در همه موقعیتهای زندگی اجتماعی (زندگی با کرونا) از خود مراقبت خواهند کرد.
باوجوداین، میخواهم در راستای احترام به دغدغه این گروه در این یادداشت استدلال مکملی را مطرح و بیان کنم که خودمراقبتی برای تحقق و ایجاد زمینه مناسب برای تعامل ایمن و سازنده دانش آموزان با مدرسه و حتی در جامعه کفایت نمیکند و باید به راهبردهای مکمل و کفایت بخش اندیشه کنیم. ما در راستای ایمنسازی مدرسه و به نحو اوُلی جامعه، نیازمند توسعه تواناییهای دیگری هستیم. مدعای نگارنده این است که توسعه توانایی خودمراقبتی بهداشتی در دانش آموزان برای تضمین ایمنی بهداشتی در جامعه و مدارس اگرچه لازم است اما کافی نیست. آنچه کفایت این اقدام پیشگیرانه و زمینهساز را تضمین میکند توانایی دیگرمراقبتی است. توسعه توانایی خودمراقبتی اگرچه لازم است اما کافی نیست.
توانایی دیگرمراقبتی و افزایش ایمنی در مدارس و جامعه و خانواده
خروج از خود و در نظر گرفتن دیگران و سلامت آنها احساس مسئولیت نسبت به دیگران و سلامت آنها، انجام ندادن عملی که موجب درد و رنج دیگران شود نیز ازجمله ابعاد مهم توانایی دیگرمراقبتی است که برای تحقق ایمنی کامل مدارس برای فعالیت در شرایط همهگیری کرونا باید موردتوجه قرار گیرد این دو توانایی، شروط لازم و کافی هستند. میتوان استدلال کرد که بدون ملاحظه دیگری، نیک بختی و سعادت انسانها (در این بحث سلامت آحاد جامعه) کامل نخواهد شد. اساساً اخلاقی شدن انسان هنگامی میسر است که از خود خارجشده و به دیگری توجه کند.
درنتیجه استدلال قبل بیان شد که لازم است مدرسه بهعنوان مقدمه واجب به امر توسعه سواد خودمراقبتی اهتمام خاص داشته باشد بهگونهای که تمامی برنامههای رسمی خود را موقتاً معطل گذارد و بر روی توسعه این سواد متمرکز شود. حال باید افزود که اگر قرار است که برای تأمین سلامت و ایمنی دانش آموزان در مدارس و جامعه و حتی خانواده اقدامی صورت گیرد مداخلات آموزشی قبل از شروع جریان یادگیری دروس رسمی به این دو مهارت خودمراقبتی و دیگرمراقبتی بهطور همزمان و متوازن پرداخته شود.
برای تأمین سلامت و ایمنی دانش آموزان خودمراقبتی و دیگرمراقبتی بهطور همزمان و متوازن پرداخته شود.
پرورش توانایی خودمراقبتیِ بهداشتی آنچنان پیچیده و دور از دسترس نیست؛ زیرا انسانها طبیعتاً حدی از حب ذات برخوردارند و به دنبال تأمین نیازهای خود ازجمله نیاز به امنیت جانی و سلامت هستند با توجه به این بستر طبیعی مدارس میتوانند با دادن آگاهیهای لازم برای مراقبت بهداشتی از خود و چگونگی آنها مانند زدن ماسک، ضدعفونی دستها، فاصله گرفتن از دیگران و بر پا کردن جلسات بحث و گفتگوی کلاسی (حضوری یا مجازی) درباره ارزش و اهمیت این اعمال این منظور تا حدی زیادی تحقق خواهد یافت. مدارس نیز تجربه چنین آموزشهایی را در چنته خود دارند و بهراحتی میتوانند درصورتیکه بسته آموزشی مناسبی فراهمشده باشد آن را عملیاتی نمایند. تا دانش آموزان به حدی از توانایی خودمراقبتی برسند.
دیگرمراقبتی از طریق توسعه توانایی اخلاقی
اما کسب توانایی اخلاقیِ دیگرمراقبتی بر مبنای متفاوتی استوار است ازاینرو باید بهگونهای دیگر و با منطقی متفاوت به پرورش آن اهتمام ورزید. واقعیت این است که در اینگونه پدیدهها که بیماری از طریق تعاملات بین فردی به سهولت منتقلشده، شیوع پیدا خواهد کرد و به آزار و آسیب بسیاری از افراد (دیگران) منجر میشود، بدون در نظر گرفتن سلامت دیگری این جریان ایمنی نه در جامعه و نه حتی در مدارس بهصورت کامل محقق نخواهد شد. به سخن دیگر باید افراد نه صرفاً از خود بلکه جداً از دیگران مراقبت کنند تا جامعه سالم بماند و درنهایت خودِ فرد نیز در سلامتی زندگی کند. پس نیکبختی اجتماعی و در این فقره یعنی ایمنی مدارس وجهی اجتماعی دارد که تنها از طریق توسعه توانایی اخلاقی انسانها کامل خواهد شد؛ بنابراین خودمراقبتی برای سلامت و ایمنی (جامعه و بهویژه مدارس) یک پروژه ناتمام است که ما را به مقصود نهایی خود نمیرساند.
نیکبختی اجتماعی از طریق توسعه توانایی اخلاقی انسانها کامل خواهد شد
با این حساب، روشن است برای زمینهسازیِ کسب توانایی «دیگرمراقبتی» با هدف افزایش حساسیت اخلاقی دانش آموزان نسبت به سلامت دیگران و اساساً «نا آزاری دیگران» بهگونهای دیگر باید عمل کرد. تحقق توانایی دیگرمراقبتی بهعنوان مکمل خودمراقبتی نیازمندی سازوکار مناسب دیگری است و شاید در این زمینه تجربه کافی در بین اولیاء و مدارس وجود نداشته باشد. حداقل در نظام آموزشی ایران توسعه توانایی اخلاقی دانش آموزان بهصورت جدی و برنامهریزیشده در دستور کار برنامهای نبوده است، ازاینرو در تجربهزیسته اولیاء مدارس چنین اهتمامی دیده نشده است مگر به صورت فردی و پراکنده.
بحث و گفتگو؛ رویکرد تربیت اخلاقی برای دیگرمراقبتی
عموماً تربیت اخلاقی در تجارب اولیاء مدارس به شکل توصیه، نصیحت و آگاهی بخشی اخلاقی ظاهرشده است درحالیکه دادن آگاهی اخلاقی برای این منظور یعنی کسب توانایی دیگرمراقبتی کفایت نمیکند. ایجاد یک توانایی اخلاقی در دانش آموزان مستلزم رویکرد ویژه است که با الگوی توصیهای و آگاهی بخشی اخلاقی متفاوت و متمایز است. بهترین رویکرد تربیت اخلاقی برای ایجاد توانایی حساسیت اخلاقی نسبت به سلامت دیگران یعنی «دیگرمراقبتی» برگزاری جلسات بحث و گفتگو است. استفاده از گفتگو بهعنوان رویکردی برای تحقق تواناییهای اساسی اخلاقی در عصر حاضر از رویکردهای پرطرفدار است. برای این منظور بیتردید باید بسته آموزشی تدوین شود معلمان خود میتوانند یک واحد یادگیری برای توسعه توانایی دیگرمراقبتی طراحی نمایند. بهویژه معلمان پایه ششم ابتدایی که درس تفکر و پژوهش را تدریس کردهاند و دبیران درس تفکر و سبک زندگی در پایههای هفتم و هشتم متوسطه اول که تجربه تدریس در فضای پداگوژی گفتگویی را داشتهاند برای این منظور بسیار مناسب هستند.
بهترین رویکرد تربیت اخلاقی برای«دیگرمراقبتی» برگزاری جلسات بحث و گفتگو است
اجتماع گفتگوکننده؛ تلاشی جهت درک عمیقتر ارزش های اخلاقی
استفاده از پداگوژی گفتگویی برای توسعه ظرفیتهای اخلاقی، نیازمند آن است که معلم اجتماع گفتگوکننده را ایجاد کند. هدف از تشکیل اجتماع گفتگوکننده تلاش برای ایجاد درک و فهم عمیقتر از ارزشهای اخلاقی است. برای ایجاد اجتماع گفتگوکننده اعضای اجتماع که همه یا بخشی از دانش آموزان یک کلاس یا چند کلاس هستند[۲] دورهم جمع میشوند دانش آموزان باید برای هدف و منظور اجتماع گفتگوکننده روشن و آشکار گردد تا انگیزه کافی برای حضور در اجتماع داشته باشند. بهعنوان اقدام آغازین اجتماع برای چگونگی بحث و گفتگو و برقراری جلسات، قواعد و قوانینی وضع میکنند. این قوانین و قواعد نیز از طریق مشارکت و همفکری و با هدایت معلم (که خود عضوی از اجتماع است) به دست میآید.
آغاز گفتگو همراه با تفکر و اندیشه ورزی، نیازمند یک محرک قوی است. محرک میتوانند داستانها، فیلمها و وقایع روزانه باشد. بیتردید خود موضوع کرونا و چالشهایی که این ویروس در جوامع بشری ایجاد کرده است، محرک خوبی برای بحثهای اخلاقی خواهد بود. عموماً معلمانی که پداگوژی گفتگویی (درس تفکر و پژوهش) آشنا هستند، آگاهاند که ارائه محرک و طرح یک پرسش مهم و جدی که سرآغاز بحث و گفتگو خواهد بود. در این گام معلمان میتوانند با بیان وضعیت موجود در جامعه در رابطه با پدیده کرونا (که در تجربهزیسته دانش آموزان کاملاً آشناست) یا برخی وقایعی که در ماههای اخیر در جامعه رخداده است به طرح این پرسش بپردازند که «نقش هر فرد نسبت به دیگر افراد جامعه در این شرایط کرونایی چیست؟»
معلم با طرح این پرسش که قاعدتاً باید از خلال بحثهای اولیه درباره محرک ارائهشده استخراجشده باشد گفتگو و بحث را آغاز نماید. بدیهی است در این جریان گفتگو، معلم نقش آموزشدهنده را ندارد او خود بهمانند عضوی از اجتماع گفتگوکننده نیز بحث میکنند و نظر میدهد نظرات دیگران را نقد میکند اجازه میدهد نظراتش نقد شود درعینحال چون معلم نقش هدایتکننده بحث را نیز دارد تلاش میکند در مواقع لزوم گرههای بحث را با پرسشهای تحریککننده و گشایشگر، باز کند. بیتردید در بحثها زوایای ناگفتهای از مسئله بازنمایی میشود. معلم در حین گفتگو باید اجازه دهد که اعضای اجتماع گفتگوکننده نظرات همدیگر را بهخوبی بشنوند و در صورت لزوم درباره آن اظهارنظر (مخالفت و موافقت با دلیل) نمایند.
به هر صورت معلم ممکن است زمانی تشخیص بدهد که بحث بهکفایت رسیده است وقت آن است که نتایج بحث و گفتگو به یک سامانی برسد به همین سبب با کمک همه اعضا به جمعبندی میرسد برای این منظور معلم میتواند از دانشآموزان بخواهد که آنچه از این تلاش فکری فهم کردهاند را ثبت دانش آموزان باید دستاورد گفتگوها را درجایی بنویسند. این فعالیت مستلزم فرصت کامل و سکوت است تا دانش آموزان عضو اجتماع گفتگوکننده به بازخوانی و بازآفرینی فهم خود از مسئله اقدام کنند. این جمعبندی فردی را میتوان بهصورت نقشه مفهومی، جدول یا تصویر نیز ارائه داد.
بعدازاین فعالیت مناسب خواهد بود که این دستاوردها و درک و فهم خودشان از بحث در راستای پرسشی که مطرحشده است را با دیگران به اشتراک بگذارند و سایر اعضای گفتگوکننده را در جریان آن قرار دهند در این مرحله میتواند بحثی مجدداً برای نقد و بررسی دستاوردهای به اشتراک گذاشتهشده درگیر شود تا بازهم هم نتیجهای سفته تر و سنجیدهتر از بحث به دست آید. بحثها ممکن است در یک بازه زمانی کوتاه مانند یک ساعت کلاسی نگنجد ازاینرو با مشارکت اعضا ادامه بحث با یک جمعبندی اقتضایی و موقت به جلسه بعد موکول میشود و در جلسه بعد با طرح مسئله و جمعبندی موقت، بحث تداوم مییابد. اگر بحثها مسیر مناسبی را طی کرده باشد. درک و فهم دانش آموزان از خود به دیگری بهعنوان هدف اخلاقی متوجه شده است؛ یعنی دانش آموزان به توانایی بالاتری از تفکر اخلاقی رسیدهاند. آنها باید بهعنوان پیامد گفتگو کمک و بیش به این باور موجه رسیده باشند که بدون درکِ دیگری و مراقبت از دیگری امنیت و سلامتی عمومی و همیشگی میسر نخواهد شد.
توسعه درک و فهم اخلاقی باید به اقدام و عمل اخلاقی منجر یا حتیالمقدور نزدیک شود
در تربیت اخلاقی، عنصر مهمی به نام عمل وجود دارد. توسعه درک و فهم اخلاقی باید به اقدام و عمل اخلاقی منجر یا حتیالمقدور نزدیک شود. بدون عمل، گفتگوهای هرچند تعالیبخش ناقص و ابتر خواهد بود. ازاینرو میتوان بعد از جمعبندیهای صورت گرفته، گفتگو را به این پرسش تکمیلی کشاند تا پای اقدام و عمل (حتی اگر به حرف هم که باشد) به میان آید. آن پرسش چنین است که با این نتیجه شما بهعنوان یک انسان چه اقدامی شایسته است انجام دهید؟ پاسخهای متنوع اعضای اجتماع گفتگو زمینهساز عمل و اقدام آنها خواهد بود حتی ممکن بحث به اقدامات انجامشده و اقدامات مشترک اجتماع گفتگوکننده نیز کشانده شود.
در یک جمعبندی کوتاه سازمان فعالیتهای این گفتگوهای برنامهریزیشده بر اساس آنچه گذشت به شرح زیر است:
- ایجاد اجتماع گفتگوکننده
- طرح محرک اولیه تفکر
- تحریک دانش آموزان برای کامل در محرک و طرح پرسشها
- جمعبندی پرسشها و استخراج یک پرسش با عنایت به این معنا وظیفه نسبت به دیگران
- گفتگو درباره پرسش و مدیریت گفتگو
- ثبت دستاوردهای گفتگو توسط دانش آموزان
- به اشتراکگذاری دستاوردهای ثبتشده در اجتماع
- بحث نهایی درباره دستاوردها و نتیجهگیری
- بحث درباره چگونگی عمل فردی و جمعی به نتایج گفتگو
- اقدام فردی یا جمعی
دیگرمراقبتی؛ پادتن اجتماعی کرونا
بدیهی است که کسب توانایی حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و در نظر گرفتن سلامت و آسایش آنها امری دیریاب است و بهسادگی و سهولت حاصل نمیآید. این امر مستلزم اهتمام ویژه و شاید گفتمان سازی در مدرسه باشد.
دیگر مراقبتی نوعی خود نظارتی و خویشتنبانی را به وجود خواهد آورد
درهرصورت از ضروریات غیرقابلانکار برای تحقق و امنیت در سلامتی صرفاً توجه به خودمراقبتی نیست بلکه با توسعه توانایی اخلاقی دیگرمراقبتی است که میتواند امنیت دانش آموزان را در مدارس بهتر و بیشتر تأمین نماید؛ زیرا اثر و نتیجه توسعه احساس مسئولیت نسبت به دیگری چنین خواهد بود که فرد از هرگونه عملی میتواند نسبت به سلامتی دیگران آسیبزا باشد و موجب آزار آنها شود، دوری خواهد کرد. این توانایی اخلاقی موجب بالا رفتن ضریب امنیت محیط مدرسه خواهد شد و نوعی خود نظارتی و خویشتنبانی را به وجود خواهد آورد. این همان پادتن اجتماعی کرونا خواهد بود که با اهتمام ویژه مدرسه و ایجاد گفتگوهای اخلاقی در مدرسه پیش از هر اقدام آموزشی رسمی میسر خواهد شد.