سرویس فرهنگ و هنر مشرق -«محمد مهدی رضائی» با ویدئوی شیخالاحلام در فضای مجازی شناخته شد و پس از نمایش سریال «وضعیت زرد» او را میتوان به شرط حمایت شدن توسط جریان اصلی سینما و تلویزیون یکی از چهرههای آیندهدار کمدی معرفی کرد. در زمان اندک سریال «وضعیت زرد» که انتظار تولیدفصلهای آتی آن حداقل انتظاری است که میتوان از رسانه ملی داشت، با یکی از پدیدههای بازیگری این سریال در نقش سامان کزازی به گفت و گو نشستیم.
*بازیگران ناشناخته در عرصه کمدی برای مردم جذاب هستند. این موضوع را عطف به برنامه اقتصادی میگویم که آقای اقتصادی( مرحوم احمد مندوب هاشمی) با تیم همراهشان میساختند که از آن گروه محمد شیری چهره سرشناسی بود. تجربه ساعت خوش مهران مدیری به این دلیل مورد اقبال گرفت که ناشناخته بودند. مردم به دنبال کشف بازیگران تازهکار هستند. در ابتدا از تجربه خودتان در عرصه بازیگری صحبت بفرمائید.
این نخستین تجربه من در عرصه بازیگری در قالب یک سریال در تلویزیون است. بنده پیش از این در فضای مجازی و تئاتر فعالیت میکردم اما بدین صورت که یک شخصیتی را بسازم که مورد حمایت مخاطبان و عوامل یک اثر نمایشی قرار بگیرد را تجربه نکردم.
*رابطه شما با کمدی و طنز چگونه بوده است؟
من قبل از فعالیتهایم به عنوان بازیگر، با علاقهای که به فضای کمدی و طنز داشتم، شخصیتهای خیالی میساختم و با آنها صحبت میکردم و اتود میزدم و با همین شخصیتهای خیالی خانوادهام را میخنداندم. اما کاراکتر «سامان کزازی» آخرین پلهای بود که مرا به هدفم رساند و خداراشکر میکنم توانستم یک نقش کمدی را بازی کنم و با این واسطه مردم را بخندانم.
* فکر میکنی چرا وضعیت زرد در انبوه روزمره سازی بدون مخاطب ناگهان مورد توجه قرار گرفت و در کنار سریال گاندو دیده میشود.
اوایلی که قرار شد وضعیت زرد پخش شود، عدهای از کنار هم پخش شدن این دو مجموعه مخالف بودو میگفتند گاندو را جای وضعیت زرد پخش کنند. من به یکی از مخاطبان که چنین نظری را برای من ارسال کرد گفتم هر دو سریال دارند یک مسیر را میروند، هر دو اثر با قصد سرگرم کردن مردم در کنار یکدیگر پخش شدهاند و یکسری حقایق درباره سالهایی که گذشت در هردو سریال مطرح شود، منتها گاندو در یک ژانر و وضعیت زرد در یک ژانر دیگر ،به نظرم مسیر هر دو سریال در واقعیت یکی است.
به هر حال خداراشکر میکنم، «وضعیت زرد» اثری بر اساس کمدی موقعیت است و من خوشحال هستم که در ساعت پربیننده تلویزیون دیده میشود و همانطور خوشحال میشوم که مخاطبان به صورت خانوادگی هر دو سریال یعنی وضعیت زرد و گاندو را تماشا میکنند.
*ویژگی سریال وضعیت زرد از نظر خود شما چیست؟
ببیند بعد از مدتها از تلویزیون کمدی خاصی پخش میشود که بدون هیچ طنز سخیفی و با شوخیهای بشدت سالم مخاطب را میخنداند و با توجه به پیامهایی که از مخاطبان دریافت میکنم متوجه رضایت نسبی آنان میشوم. مردم با وضعیت زرد با دیدگاهی انتقادی میخندند و سپس با تماشای گاندو یک هیجان عجیبی را تجربه میکنند.
*بررسی کامنتهای مردمی در فضای مجازی نشان میدهد که بسیاری از مخاطبان سیما سالها در انتظار سریالی مثل «وضعیت زرد» بودند؟جای وضعیت زرد در ویترین سیما خالی بود و متاسفانه این گفتمان انتقادی که تلویزیون نمیتواند جای ۹۰ شبیهای عطاران، مدیری ، مهدی مظلومی و رامبد را پرکند، کارکرد خودش را از دست میدهد به شرطی ادامه سریال ساخته شود.
وقتی دوستان عزیزی که نام بردید به هر دلیلی از صدا و سیما رفتند و دوباره با برنامههای غیرنمایشی بازگشتند، دیگر هدفشان جذب مخاطب برای سیما نیست. این چهرهها مخاطب خودشان را داشتند و به عنوان سلبریتی شناخته میشدند. نظر شخصی من این است که تا حدی رضا عطاران، مهران مدیری، رامبد و ... میتوانند مخاطب خودشان را بخندانند و سرگرم کنند، ما پیش از این سریالی به نام ۰۲۱ را در سیما داشتیم که آقایان جواد رضویان و سیامک انصاری کار کرده بودند. هیچ اتفاقی در سریال نمیافتاد و قرار بود در قالب ۹۰ شبیهای مرسوم پر از اتفاقات نمایشی درجه یک باشد و در سه فصل ساخته شود اما سریال هیچی نشد.
خدارا شکر «وضعیت زرد» باعث شد که مردم احساس کنند میتوان با یک مجموعه سراسر کمدی مواجه شد که بتواند مردم را بدون زردنگاری و با توسل به انگارههای اروتیک و جنسی مردم را خنداند. متاسفانه در سینماهای ایران ساختن کمدی ساختن با شوخیهای بد و جنسی رایج شده است و این رویه تبدیل به عادت فرهنگی ما در حوزه شده است. سریال «وضعیتزرد» به نظرم تلاش میکند که این روند را تغییر دهد، هر چند تغییر این رویه با اتهاماتی مواجه خواهد شد که هجمه در فضای مجازی گواهی بر این اتفاق است. این سریال امکان این را دارد که تا ۹۰ قسمت برای نود شب تولید شود و در زمینه تماشای سریال کمدی اعتمادهای از دست رفته کمدی مردمی احیا شود. وضعیت شبکه نمایش خانگی ما را در حال حاضر ببیند که با همه قوا تلاش میکنند رسانه ملی را پشت سر بگذارند اما موفق نمیشوند و وظیفه ما این است که با ظرافت اعتماد مردم را به رسانه ملی احیا کرد.
*اسامی عوامل در تیتراژ برای مردم شناخته شده نیست، چه اتفاقاتی افتاد که این اسامی ناشناخته ناگهان طی چند قسمت برای مردم شناخته شدند.
در پاسخ به این سئوال باید عرض کنم که لطف خدا شامل کل گروه شد و دوم اینکه مردم خواهان کمدیهای جدیدبا بازیگرانی تازهکار هستند. یعنی بازیگرانی میخواستند که دیگر تکراری نباشد اما نقشهای متنوعی که ایفا کردند اجازه چنین کاری به آنها نمیدهد. به عنوان مثال رضا عطاران نقشهای متفاوتی را بازی کرده و مردم شمایل جدی و کمدی او را دیدند.آقای «بامروتنژاد» ریسک بسیار بزرگی کرد و به جوانهای تئاتری میدان داد و گفت بسمالله و حالا نوبت شماست. ایشان در مقام تهیهکننده فرمودند اگر ما سلبریتی میآوردیم و چهره وارد این کار میکردیم شاید پایبندی به فیلمنامه از دست میرفت. چون در گونه سیتکام، مهمترین گزاره فیلمنامه است، شما باید درک کمدیکی از فیلمنامه داشته باشید که مردم را بخندانید. گروه سازنده معتقد بود که اگر بازیگر چهره میآوردیم به فیلمنامه وفادار نمیماندند.
*یعنی تیم سازنده در مقابل فن مضر بداهه گویی بیپایان ایستاد؟
بلی، جناب شهبازی (بازیگردان و مدیر تولید فیلمنامه) در مقابل هر گونه بداهه مضر ایستاد. ما در بسیاری از سکانسها با هم بحث میکردیم که این دیالوگ باید چنین شود و ایشان مقاومت میکردند و می گفتند : نباید از مسیر فیلمنامه خارج شویم و گرنه اگر من خودم میخواستم نقش سامان را بازی کنم، محبوب نمیشد. خیلی بداهه توسط من گفته شد که آقای شهبازی تذکر دادندکه مناسب کاراکتر نیست. موقعیتهای کمدی سریال بشدت دارای چهارچوب است و مخاطبان ما در ابتدا باید با این چهارچوبهایی که بازیگران با شخصیتهایی که توسط خودشان ساختهاند آشنا شوند.
*آقای شهبازی چه تعریفی از کاراکتر سامان به شما ارائه کردند.
ایشان فرمودند که «سامان کزازی» شخصیت ساده و شیرینی است که تا این مقدار با وفاداری به فیلمنامه باید بازی کنی، از یک حدی بیشتر جلف میشود و کمتر از آن مخاطب جذب سامان نخواهد شد. دم آقای بامروتنژاد(تهیهکننده) گرم که اعتماد کرد. هر تهیهکنندهای این ریسک را نخواهد کرد که قید بازیگر چهره را زد.
*از لحاظ فنی وقتی وضعیت شکلگیری شخصیت را تشریح میکنی و تاثیر عوامل را توضیح میدهید احساس میکنم که یک پشت صحنه کاملا سیستماتیک و ارگانیک داشتید که با فضای غیرحرفهای تولید کمدی در ایران حداقل مغایر است و آنچنان که من از توضیحات شما برداشت کردم، گروه بشدت حرفهای عمل میکرد. آیاچالشی پر جدل و دعوایی هم باهم داشتید.
طبیعی است که در فضای بشدت منضبط پشت صحنه بیشتر با هم صحبت و تعامل میکردیم. ما یک ماه و نیم تمام سکانسها را بر اساس خواست بازیگردان و تهیهکننده تمرین میکردیم. آقای رستگار حدود و ثغور کارگردانی خودشان را توضیح میدادند و بعد آقای شهبازی روی بازیگردانی سریال کار میکردند و پیشنهادات ما در خلال اجرا مورد ارزیابی آقای شهبازی قرار میگرفت و اندازه بازی و اجرا را ایشان تعیین میکردند. مثلا عبارت " اجازه بدید" موتیف کلامی من بشدت بداهه بود و کل گروه با این موتیف میخندیدند. در مورد همین واژه نیز جناب شهبازی میگفتند: تا یک اندازهای آن را نگاه دار و بیش از این تکرارش نکن، یعنی اگه بیش از این تکرار میکردم، اجرای من جلف میشد و در قالب و چهارچوب در میآمد.
*اگر علت موفقیت بازیهای سریال وضعیت زرد را بخواهیم بررسی کنیم، مهمترین مولفه به نظر شما چیست؟
کار تیمی بود.
*احساس میکنم علیرغم وزن بالای سریال در اجرای شوخیهای مناسب، سانسور و ممیزی تیغ بدی به بدنه کار زده است. با اینکه خروجی نشان میدهد گروه وضعیت زرد، تیم قابل اعتمادی هستند.
حرف شما بشدت درست است اما یک چهارچوبهایی صدا وسیما دارد که ما خدای ناکرده نمیخواهیم به این قواعد بیحرمتی کنیم، اما تصور میکنم در انتقال معنا با اجرای کمدی موفق بودیم. من با چند تن از مخاطبان ارتباط داشتم و مخاطبان سریال، حذفیات را حدس میزدند. پیامهایی در فضای مجازی دریافت میکردم که قسمت چهارم چرا اینطوری شد و متوجه پرشها شده بودند. بازهم باید از سعه صدر مدیران سیما تشکر کرد، چون حین گرفتن برخی صحنههای برداشت ما این بود که این صحنهها حذف میشود و بسیاری از آن صحنههای خداراشکر حذف نشد.
شوخی با نماز قطع خط قرمز اصلی صدا و سیماست اما با سعهصدر برخورد کردند. در طول سریال ما بارها با سازمان صدا و سیما علی الخصوص رادیو شوخی کردیم،حتی با شبکه پخش کننده سوم سریال شوخی کردیم. روز گذشته آقای بامروت نژاد حرف بسیار خوبی زدند و فرمودند ما روی خط قرمزها ایستادهایم، گاهی پای خود را فراتر میگذاریم و دوباره به سرجای خودمان بازمیگردیم. دیروز هم رهبری اشاره خوبی داشتند و فرمودند که با مردم روبازی کنید و پنهان کاری سبب میشود که مردم به همه چیز شک کنند.
*گروه شما گویا روش خوبی را برای وزنکشی استعدادهای جدید در پیش گرفته است. بازیگران کمدی را مثل مهران رجبی، امیرغفارمنش، سوسن پرور و ... در این سریال حضور دارند و هیچ کدام از چهرههای جدید در این سریال در مقابل آنها اصلا کم نمیآورند.
برای این کار من تمام انرژی خودم را میگذاشتم و شبها که کارم تمام میشد، به خانه میرفتم بسیار خسته بودم. چون وقتی قرار است که در مقابل مهران رجبی بازی کنی من تمام انرژیام را میگذاشتم. آقای رجبی استاد و حرفهای هستند و چندین فیلم طنز در کارنامهاشان دارند.سعید تمام انرژیاش را برای این کار میگذاشت. سامان و آرش تمام انرژی خودشان را میگذاشتند تا در مقابل بازیگران حرفهای همطراز باشیم و بالاتر باشیم، این اتفاق البته نمیافتاد.اما نشان دادیم که همچنان استعدادهایی هستند که شناخته نشدند و به دنبال فرصت هستند. من همه هدفم این بود که کاراکتر سامان کزازی دیده شود نه به این خاطر که من دیده شوم، بلکه به این خاطر که نشان دهم یکسری نیروی جوانی هستند که میتوانند در مقابل دوربین حاضر شوند و بعضیها نمیگذارند و خیلی زیاد هستند، فقط به دنبال میدان هستند.
بیشتر بخوانید:
محمدرضا شهبازی: بهای تولید کل سریال «وضعیت زرد» به اندازه یک قسمت «مردم معمولی» نیست
من گلایه دارم، چون از سال ۱۳۸۸ در فضای تئاتر کارم را شروع کردم، خیلی نه شنیدم. من در کلاسهای بازیگری افراد شناخته شده فراوانی حضور پیدا کردم که مردم دوست دارند آنها را نزدیک ببینند، یکی میگفت شما چاق هستی و من لاغر کردم، دیگری میگفت: تو فقط میتوانی کمدی بازی کنی! در همین کار شما ببیند که سامان میتواند در برخی موارد جدی هم بازی کند و در قسمت آخر متوجه این موضوع خواهید شد. خیلیها منتظر هستند که به آنها فرصت داده شود.
*نظرت راجع به بازیگری که در یک سریال انتقاد حضور داشتی درباره هشت سالی که به این مردم گذشت چیست؟
از منظر من بعد از این هشت سال خنداندن مردم کار سختی شد. شاید خنداندن مردم قبل از این هشت سال کار راحتی بود و کار ما در قالب گروه وضعیت زرد بسیار سخت شد. من برای اجرای برنامه کمدی که میرفتم باید خیلی تلاش میکردم که خنده روی لبان مردم ظاهر شود و امیدوارم دولت بعدی کاری کند که مردم در رفاه و آرامش ذهنی باشند که بتوان آنها را خنداند. برای من در مقام بازیگر یک سریال کمدی، فقط خنداندن مردم است. ما استرس این را داشتیم که مخاطب «وضعیت زرد: در ترافیک بازگشت به خانه برای تماشای سریال است و بسیاری از عزیزان این کشور با تاکسی اینترنتی کار میکند که اجاره خانهاش را فراهم کنند اما خدارا رو صد هزار مرتبه شکر که بازهم با این اوضاع کار ما دیده شد. من پیامهایی از طریق صفحات مجازی خودم داشتم که با این مضمون که مادر من مدتها مریض روانی بود و همیشه عصبی بود، نشست کار شما را دید و از ته دل خندید و خوشحال بود و من این پیام را به صورت استوری منتشر کردم. بنده خدایی بود که فیلم فرستاده بود که بچههایش در خانه نشسته بودند و سریال وضعیت زرد را تماشا میکردند. دوران بچگی ما هم چنین بود و مینشستیم و «پاورچین» (مهران مدیری)، خانه به دوش، متهم گریخت را تماشا میکردیم. شوخیهای بسیار خوبی داشتند، سریال سه در چهار فوق العاده بود. البته در این هشت سال مسئولان فرهنگی ما ذائقه مردم را تغییر دادند و مردم عادت به دیدن شوخیهای سخیف روی پرده سینما کردند، حتی موقعی که بنده به تنهایی به دیدن این فیلمها میرفتند، شرم میکنم.
*چرا قسمت هشتم اینقدر انفجاری شد؟
به خاطرش خیلیها هشتگ زدند که سازندگان وضعیت زرد به کسانی که از حیوانات در خانههایشان نگهداری میکنند، توهین میکنند و نگهداری حیوان را مسخره میکنند و پیج اینستاگرام سریال را ریپورت کردند، اوج سریال قسمت هشت بود و تکلیف مخاطب با کاراکترها مشخصتر شد و به نظرم قسمت هشتم شروع داستان ما بود.
*چرا سریال اینقدر کوتاه است؟ معرفی شخصیتها در سیتکام کمی طول میکشد. ما سیتکام زیر ۲۰۰ قسمت در دنیا نداریم مثل تئوری بیگ بنگ و دوستان و ... . این سیزده قسمت به نظرم چیزی نیست و از قسمت بیست به بعد مخاطب با شخصیتها بیشتر مچ خواهد شد.
انشا الله فصل دوم ساخته شود و شوخیهای سریال بیشتر شود. خدا رو شکر میکنم سریالی ساخته شد که مخاطب راضی از پای جعبه جادو بلند میشود و ما بدون امکانات آنچنانی که ایکس و ایگرگ در شبکه نمایش خانگی دارند ما مردم را خنداندیم. ما مستقل از دستهبندی سیاسی مردم را خنداندیم. اینطوری که هم نبود که سریال بسازیم و مردم را نخنداند و دوباره تصمیم بگیریم سریال را از نو بسازیم. هشت قسمت سریال نساختیم و بگوییم این هشت قسمت را نادیده بگیرید و ما دوباره از ابتدا آنرا خواهیم ساخت. مردم متوجه محتوای سریال شدند و یک نفس راحت کشیدیم و به مخاطب ثابت کردیم که ما هم میتوانیم سریال خوب بسازیم.
*دلیل افت بازیگران عرصه کمدی در شرایط فعلی به نظر خودت چیست؟
بعضی بازیگران دیگر هویت کمدی ندارند و اینقدر وارد حاشیه شدند که دیگر بازیگر نیستند و روشنفکرند. استعدادهایی کمی در کمدی داریم که به اندازه جواد عزتی درخشان هستند. به نسل جدید بازیگران اعتماد کنید.
*علاقه مند هستید که سلبریتی شوید؟
واقعا از واژه سلبریتی متنفرم، تلاش میکنم که واژه هنرمند را به من نسبت دهند. تیم وضعیت زرد به دنبال محبوبیت در میان مردم بود نه معروفیت. ما نمیخواستیم معروف بشویم و نمیخواستیم محبوب شویم.
*در روند توفیقات شما و حضور شما در سریال وضعیت زرد شیخ الاحلام هم تاثیرگذار بود؟
خدارا شکر که کار دیده شد، ایده کار متعلق به جناب شهبازی بود و با تیم ایشان کار کردیم و زمانی که این فیلم تست «شیخالاحلام» پخش شد، بسیاری از حوزههای علمیه پیامهای مثبتی فرستادند و موافقانی بودند که دلخور شدند. وقتی ما شیخ الاحلام را استارت زدیم و ناگهان آقا حامد (بامروتنژاد) پیام فرستادند بیا با هم صحبت کنیم. سه هفته طول کشید که تا سامان شکل بگیرد. آقا حامد دمش گرم(بغض...)