به گزارش مشرق، مهدی امامقلی طی یادداشتی به رویکرد رهبرمعظم انقلاب اسلامی در قبال دولت ها و نحوه حمایت از آنها پرداخت.
متن این یادداشت بدین شرح است:
با رأی حداکثری مجلس به وزرای پیشنهادی آقای رئیسی، کابینه دولت در مدار خدمت قرار گرفت تا در ۴ سال آینده با رفع مشکلات کشور و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی، آینه مطالبات برحق مردم باشد.
باآنکه دولت رئیسی، وارث اقتصادی آسیبدیده، دولتی بدهکار و اساساً وارث ۸ سال سوء تدبیر و ناکارآمدیهای دولتهای یازدهم و دوازدهم است اما ادراک عمومی و اجتماعی از علل و عوامل مشکلات کشور و خلق موقعیتی همدلانه بین مردم و کارگزاران «جوان» و «حزباللهی» (در انتخابات مجلس یازدهم، شورای شهر ششم و ریاست جمهوری سیزدهم) نقطه امیدی را برای حل مشکلات و ایجاد گشایش در آینده به وجود آورده است.
اهداف طراحان گزاره «دولت رئیسی؛ دولت رهبری»
واضح آنکه همین نویدها و امیدها باعث عصبانیت بدخواهان نظام اسلامی و بعضی از بازندگان سیاسی داخلی شده و آنان را مجبور کرده در پی ناکامی در سوژه پردازیها، در عملیات روانی و تبلیغی خود «دولت رئیسی» را «دولت رهبری» عنوان کنند و رهبری را در کانون مطالبه گری بنشانند.
درواقع هدف آنان؛
الف) به انحراف بردن «ادراک عمومی» و «همدلی» مردم و کارگزاران،
ب) القای «مهندسی انتخابات» و مخدوش سازی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی
ج) زیر سؤال بردن رأی قوی و حداکثری مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی،
د) و اساساً القای این که «مسئولیت تمامی اقدامات رئیس جمهورو وزرا بر عهده رهبری است»
در این خصوص بررسی چند نکته قابلتأمل به نظر میرسد؛
۱. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بارها در بیانات مختلف خود به بیان ویژگیهای مدیران شایسته انقلاب اسلامی اشاره کردهاند؛ «معتقد به جوانان» «انقلابی و جهادی»، «عدالتخواه و ضد فساد»، «بهدور از اشرافی گری»، «بانشاط، پرانگیزه و اهل پیگیری»، «خدمتگزار، پرتحرک و خستگیناپذیر»، «شجاع و فعال در مقابل دشمن»، و ...
رهبر انقلاب در ۲۲ بهمن ۹۷ وقتی که انقلاب اسلامی چهلمینسالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دههی پنجمحیات خود نهاد در «بیانیه گام دوم» ضمن تأکید بر ضرورت ورود جمهوری اسلامی به مرحله «جامعهپردازی و تمدنسازی» فرمودند که «زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن وانقلابی و دانا و کاردان سپرده شود» و «دوران پیشِرو باید میدان فعالیت چنین مجموعهای باشد.»
رهبر انقلاب در این بیانیه، نزدیک به ۴۰ بار از «جوانان» نامبردند و تأکید کردند که «جوانان باید شانههای خود را به زیر بارمسئولیت دهند.»
معظم له در خرداد ۹۸ هم در دیدار رمضانی با جمعی از دانشجویان به بیانیه گام دوم انقلاب اشاره کردند و از «عظمت نقش نیروی جوان متعهّد» سخن گفتند و یک سال بعد نیز در اردیبهشت ۹۸ در نشست با نمایندگان تشکلهای دانشجویی، «دولت جوان و حزباللهی» را علاج مشکلات کشور دانستند.
حالا که در این دوره از حیات نظام اسلامی، قوای سهگانه بهویژهقوه اجرایی کشور (رئیسجمهور و وزرا) به این معیارها و ویژگیهانزدیکتر شده و نوید تشکیل «دولت جوان و حزباللهی» را میدهد؛ بازندگان سیاسی درصددند به بهانههای واهی (مانند مشورت گرفتن رئیسجمهور از رهبری در چینش کابینه)، رأی مردم به رئیسجمهور و اعتماد حداکثری مجلس به وزرای پیشنهادی را زیر سؤال ببرند و برای نیل به اهداف خود در آینده، دولت رئیسی را دولت رهبری قلمداد کنند!
حالآنکه؛ اولاً) علاوه بر اقتضائات قانونی، مشی رهبر انقلاب نیز این بوده که همواره ضمن حمایت از همه دولتها به رؤسای جمهور مشورت داده و در برهههایی نیز آنان را از اشتباهات و امور ناصواب بر حذر داشتهاند.
دوم آنکه) بین «مشورت» دادن (آن هم درصورتی که رؤسای جمهور از رهبری استشاره کنند) و «توصیه» کردن با «دخالت» و «مدیریت» کردن قوه مجریه، فرق بسیار است. خود معظم له هم بارها در بیاناتشان تأکید کردهاند جز در وظایفی که قانون اساسی بر عهده رهبری مقرر کرده به امورات دیگر در بخشهای اجرایی و دولتی دخالت نمیکنند.
اساساً طبق اصل ۵۷ قانون اساسی، «قوای حاکم در جمهور اسلامی ایران... زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت» و بر طبق اصول قانون اساسی اعمال میگردند. همچنین طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی «تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران» بر عهده رهبری است؛ از این رو مشورت دادن، توصیه کردن و یا ترسیم ویژگیهای دولت و مدیران در تراز انقلاب اسلامی هرگز نمیتواند به معنای تعیین مصادیق و القای نظرات در انتخاب هیئت دولت باشد.
و سوم آنکه) نباید از این نکته غافل شد که عدم دخالت رهبری، ناظر به عدم دخالت در کارها بهصورت مطلق و یا عدم احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت جامعه نیست چه آنکه رهبر انقلاب در برهههایی که مصلحت نظام در شرف تفویت بوده، ورود کرده و این با دخالت در امور اجرایی متفاوت است؛ بهعنوان نمونه ایشان درسال ۹۰ و در ماجرای عزل وزیر اطلاعات در دولت وقت (در شرایط حساس جامعه و بدون هماهنگی رهبری) در دیدار با هزاران نفر از مردم استان فارس ضمن حمایت از دولت گفتند «بندهی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثلاینکه در همین قضیهی اخیر اینجوری بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگی دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد.»
از دیگر نمونهها در این خصوص میتوان به حکم حکومتی درجریان عزل مشایی از معاونت اولی رئیسجمهور یا در حکم حکومتی مبنی بر کنار گذاشتن بررسی قانون مطبوعات از دستورکار مجلس ششم و ... اشاره کرد.
۲. بینش و منش حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در قبال دولتهاحاکی از آن است که رویکرد رهبری، رویکرد «حمایتی» است وایشان بارها بر آن تأکید کردهاند.
دولت خاتمی
رهبر انقلاب در ۱۲/۶/۷۷ زمانی که یک سال از آغاز به کار دولت خاتمی گذشته بود در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه گفتند «اعتقادم این است که امروز همه باید به این دولت کمک کنند و اگرهمه کمک نکنند، توفیق پیدا نخواهد شد.» و «من اگر ببینم و بدانم که کسی حقیقتاً در کار این دولت سنگاندازی میکند، بدانید که قاطعاً جلوش را خواهم گرفت؛ ملاحظه هم نمیکنم.»
معظم له همچنین در ۲۲/۴/۷۹ و زمانی که موج انتقادها به دولت خاتمی به نقطه اوج خود رسیده بود و برخی جریانات، طرحفروپاشی شوروی سابق را منطبق با شرایط ایران بازسازیمیکردند، در دیدار کارگزاران نظام فرمودند «آقای خاتمی، گورباچف نیست.»
این حمایتها تا آخرین روزهای دولت خاتمی ادامه داشت چنانکه رهبر انقلاب در ۱۱/۲/۸۴ در جمع مردم کرمان گفتند «رهبری درپشتیبانی از رئیسجمهور هیچگونه درنگی نمیکند.»
دولت احمدی نژاد
در دولت احمدینژاد هم نمونههایی از این قبیل حمایتها را میتوان سراغ گرفت. حضرت آیتالله خامنهای در ۱۸/۷/۸۵ در دیدار کارگزاران نظام گفتند «دولتهای مختلف از زمانی که بنده این مسئولیت را داشتم، موردحمایت من بودند» و «از هر جناحی میخواهد باشد؛ کمک به دولت، کمک به کشور است» معظم له در ۱/۱/۸۶ هم این نکته را تصریح کردند که «حمایت از دولت، حمایت بیحساب و کتاب نیست؛ توقعاتی هم در مقابلش از دولت دارم.»
ایشان همچنین در ۱/۱/۸۸ در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علی بن موسیالرضا گفتند «بنده گاهی از دولت حمایت میکنم، دفاع میکنم؛ بعضی سعی میکنند برای این کار معنای نادرستی جعل و ابداع کنند. نه، من از دولتها همیشه دفاع میکنم؛ منتها اگر دولتی بیشتر موردتهاجم قرار گرفت واحساس کردم حملات غیرمنصفانهای میشود، بیشتر دفاع میکنم ...»
دولت روحانی
رویکرد حمایتی رهبر انقلاب از دولتها فقط به دولت خاتمی و احمدینژاد محصور نمیشود ایشان در طول ۸ سال گذشته بارها و بارها از دولت روحانی نیز حمایت کردند و در برخی مقاطعمنتقدان دولتهای یازدهم و دوازدهم را نهی و به آنها هشدار دادند (در ۱۴/۶/۹۲ در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگانرهبری، در ۱۶/ ۴/ ۹۳ در دیدار مسئولان نظام و ...)
آیتالله خامنهای در ۱/۱/۹۴ هم در بیانات در حرم مطهر رضوی فرمودند «من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض میکنم – قبلاًهم گفتم – من از همهی دولتها در دوران مسئولیت خودم حمایتکردم؛ از این دولت هم حمایت میکنم. هر جا هم لازم باشد تذکّرمیدهم؛ البتّه چک سفید امضا هم به کسی نمیدهم.»
ایشان در ۲۲/۳/۹۶ و همزمان با دوره دوم دولت روحانی در دیداررمضانی با مسئولان نظام هم مؤکداً گفتند: «دأب بنده هم ایناست که همیشه از همهی دولتها که بر سرکار هستند حمایتمیکنم؛ امروز هم همینجور است، بعدازاین هم انشاءالله تا زندههستیم همینجور خواهد بود.»
لازم به یادآوری است در برههای که منتقدان روحانی از استیضاح رئیسجمهور سخن به میان میآوردند، رهبر انقلاب ضمن حمایت قاطع از رئیسجمهور، بر ضرورت ادامه کار دولت تا آخرینروز تأکید کردند.
مقام معظم رهبری در ۲۲ تیر ۹۹ در جریان دیدار ویدئو کنفرانسی نمایندگان مجلس یازدهم گفتند: «سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور بههیچوجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولتها بایدتا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورتوضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.»
ایشان در همین سخنرانی تأکید کردند: «در شرایط حساس سالآخر دولت و همچنین سال اول مجلس، باید دو قوه فضا رابهگونهای مدیریت کنند که به کار مهم کشور لطمه نخورد.»
همچنین آبان ماه همان سال (۹۹) سخنان خارج از عرف برخی ازنمایندگان مجلس علیه رئیسجمهور با تذکرات و نهی صریح رهبرانقلاب مواجه شد.
رهبری در ۳/۸/۹۹ با تأکید بر لزوم اتحاد و انسجام درونی در کشور، به برخی رفتارها در مواجهه با دولت و شخص رئیسجمهور اشاره کردند و انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و گفتند: «اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را به طور صریح اعلام میکنم.»
۳. هرچند رهبری در مقاطعی که مصلحت عمومی بوده یا حسب اقتضائاتی که قانون اساسی مقرر کرده به امور اجرایی ورود کردهاند اما از این دست نمونهها که نشاندهنده رویکرد حمایتی ایشان در قبال همه دولتها و عدم دخالت ایشان در امور دولتهاست بسیار فراوان است.
از این رو در برابر آن دسته از بازندگان سیاسی که از حمایتها یا خیر رهبری از دولت رئیسی عصبانیاند باید گفت که اولاً) رهبر انقلاب همواره از همه دولتها حمایت کردهاند و ثانیاً) حمایت رهبری از دولت، حمایت بیقیدوشرط و به قول معظمله، «چک سفید امضاء» نبوده و نیست.
بسیار روشن است که هر کوششی برای تخطئه رویکرد حمایتی رهبری در قبال دولتها و همچنین اعتماد حداکثری مجلس به کابینه دولت، محکوم به شکست است چه آنکه ازقضا در شرایط کنونی کشور بدون همکاری قوا و حمایتهای رهبری از دولت نمیتوان بر مشکلات فائق آمد؛ واقعیتی که افکار عمومی نیز بر آن صحه میگذارند.
اکنون دولت سیزدهم بایستی بداند که فصل خدمت آغاز شده و میباید تمام هم و غم خود را حرکت در مسیر اهداف و آرمانهای انقلاب و حل و فصل مشکلات مردم قرار دهد. رهبر انقلاب- هم در حکم و هم در بیاناتشان در مراسم تنفیذ رئیس دولت سیزدهم-ضمن حمایت از آقای رئیسی و تأکید بر «مسیر درست» او، توصیههایی به دولت سیزدهم کردند؛ «دولت مردمی به معنایواقعی کلمه محقق شود»؛ «با مردم صادقانه حرف بزنید»؛ «بافساد و مفسد بیامان مبارزه کنید» و ...
بدون تردید آهنگ خدمت نواخته شده و همه منتظرند تا دولت رئیسی بر زخم ناسور وضعیت معیشتی و اقتصادی مرهم بگذاردو اعتبار به شدت مخدوش شده دولت بازسازی شود.
۴. در پایان بایستی اشاره کرد که همنوایی برخی بازندگان سیاسی با مغرضان و بدخواهان نظام (در تخطئه رأی اعتماد مجلس به دولت رئیسی) در حالی است که حتی در نظامهای آمریکایی و اروپایی هم وقتی یکی از دو جریان رقیب روی کار میآید، همه گروهها و جریانات سیاسی علی رغم اختلافات عمیق در بنیانهای نظری و عملی، در قبال اصول کلی و اهداف کلان نظام خود همگرایی دارند و دولت و پارلمان و کنگره عموماً در یک خط کلی و به دنبال نیل به همان اهداف کلان حرکت میکنند؛ واقعیتی که تدقیق و کندوکاوی درباره چرایی و چگونگی آن میتواند حال بد سیاستورزی در ایران را تا حدودی التیام بخشد.