به گزارش مشرق، فارس طي يادداشتي در نقد قهوه تلخ نوشت: مجموعه «قهوه تلخ» به کارگرداني «مهران مديري» در زمان ساخت خود با حواشي بسياري روبرو شد. ابتدا بحث سر پخش تلويزيوني آن بود که پس از عدم توافق سازندگان با شبکه سه، پخش سريال از تلويزيون منتفي شد و تهيه کنندگان سريال خود را براي توزيع آن در شبکه نمايش خانگي آماده کردند و با صرف هزينههاي هنگفت و حتي قراردادن جوايز ميلياردي طوري برنامهريزي کردند تا مخاطبان آثار تلويزيوني مديري، لوحهاي فشرده آن را هر هفته در قبال پرداخت 2500 تومان پرداخت کنند و در نهايت با پرداخت 75 هزار تومان بتوانند اثر تازه مديري را به تماشا بنشيند.
برنامهريزيهاي سازندگان «قهوه تلخ» با واسطه قرار دادن جان مديري و تبليغات هنگفت مجموعه جواب داد و سري اول مجموعه با استقبال خوبي روبرو شد و تهيهکنندگان اين مجموعه دلگرم شدند که تا قسمت نود اين برد را کردهاند، اما پس از توزيع سريهاي بعدي، ورق برگشت و دست مديري در قهوه تلخ رو شد.
مجموعه «قهوه تلخ» رونوشتي ضعيف و تکراري از مجموعه «شبهاي برره» بود که در زمان پخش خود از تلويزيون مخاطبان بسياري را جذب کرده بود. اين سريال که ماجراهاي آن در شهري خيالي ميگذشت قصد داشت تلويحا به نقد جامعه بپردازد و البته در اين ميان گاهي اغراق به حدي زياد ميشد که لودگي جاي آن را ميگرفت.
اين اتفاق در «قهوه تلخ» نيز افتاده است، با اين تفاوت که در «شبهاي برره» جامعه مردمي مورد نقد بود اما در «قهوه تلخ» حاکمان بخشي تاريخي که معلوم نيست چه دورهاي است، نقد ميشوند. البته اين نقد معلوم نيست که سر به کجا ميبرد و از کجا سر بر ميآورد. چون آدمهاي قهوه تلخ هرکدام هر کاري دوست دارند انجام ميدهند و هرچه دوست دارند بر زبان ميآورند تا مخاطب را پاي اثرشان نگه دارند.
شخصيتهاي قهوه تلخ از جهانگير خان دولو تا بانوي اول دربار و نوچههايي که دارند، هر کدام به سهم خود دريچهاي از بيادبي و لغات من درآوري به روي مخاطب باز ميکنند تا او را بخندانند و استفاده از برخي لغات دو پهلو و گنگ نيز چاشني اين اثر است.
همچنين عليرغم تلاشي که مديري داشته، پس از توزيع سري ششم «قهوه تلخ» بسياري از مخاطبان اين اثر به خاطر طولاني شدن و افت کيفي کار، از ادامه آن صرفنظر کردند و بايد ديد مديري مخاطبان باقيمانده خود را براي ديدن ادامه کار با چه برنامهريزي نگه ميدارد.
از نکات قابل توجه ديگر در اين مجموعه توجه ويژه مديري به جايگاه زنان است. عليرغم بازي بسيار زيباي اليکا عبدالرزاقي در نقش بانوي اول دربار، زنان اين دربار که مشت و نمونهاي از زنان ايران هستند، همه زنهايي فاقد شعور و ادب و متانت هستند و تنها دغدغهشان آوردن فرزند پسر است و در اين ميان کاترين، همسر فرنگي پادشاه اين دربار، الگويي براي زنان ايراني قرار ميگيرد تا با توجه به نظر او لباس بپوشند، غذا بخورند و حتي ياد بگيرند که از عطر استفاده کنند!
شايد قصد مديري در تصوير اين دربار و حوادثي که در آن ميگذرد، نشان دادن بيلياقتي برخي پادشاهان ايراني بوده است که مثلا پادشاه در ازاي علاقه به قطاب بخشي از سرزمين خود را به باد ميدهد و يا اطرافيان او فقط به فکر چاپلوسي و به دست آوردن منافع خود هستند. شايد اين داستان که البته نسخه اصلتر آن در شبهاي برره خرج شد، قصد دارد برخي موارد را که در تاريخ بوده است، نقد کند، اما چه بهايي در قبال اين نقد پرداخت ميشود؟
آيا همه مخاطبان اين اثر فقط آن را از وجهه تاريخ نگاه ميکنند و يا جذب ساير بخشهاي سريال نيز ميشوند؟ آيا مخاطبان نوجوان اين اثر بيشتر به موقعيتهاي طنز که پر از لودگي و الفاظ زشت است، بيشتر توجه دارند يا آنچه که مديري قصد دارد در لابلاي ديالوگهاي غير مستقيم آنها را به مخاطب برساند؟
چرا در سريال مهران مديري شخصيتهاي مثبت اثر که قرار است تاثير اين هجويات را کم کنند، وجود ندارند و مخاطب فقط بايد از طريق زل زدنهاي سيامک انصاري به دوربين متوجه اين امر شود؟
عليرغم اين که در مجموعه «قهوه تلخ» به برخي از رويدادها و حوادث تاريخي و يا بلاهت پادشاه و اطرافيان آن به خوبي پرداخته شد، اين مجموعه با الگوگيري از «شبهاي برره» ساخته شده و مديري تلاش کرده است اين بار رنگ و لعاب بيشتري به کار ببخشد و با استفاده از دکورهاي عظيم و چشمگير مخاطبان خود را خارج از تلويزيون حفظ کند.
فارس: مجموعه «قهوه تلخ» ساخته مهران مديري رونوشتي ضعيف از سريال «شبهاي برره» است.