به گزارش مشرق، سرانجام نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای خارجی خاک افغانستان را ترک کردند.
شاید در روزهای نخست بدون وجود نیروهای خارجی کمی برای مردم افغانستان عجیب باشد چرا که در طول این سالها، مردم این کشور به وجود اشغالگران عادت کرده بودند و تامین امنیت خود را وابسته به آنها میدانستند.
اشغالگران افغانستان به دو بخش تقسیم میشوند.
بیشتر بخوانید:
احتمال پایان درگیری مقاومت دره پنجشیر با طالبان
در بخش نخست، شوروی برای جلوگیری از ورود امپریالیسم به افغانستان دست به اشغال این کشور زد و این کشور نیز سالها افغانستان را در اشغال داشت، اما سرانجام با مقاومت گروههای افغانستانی، مجبور به ترک کشور شد.
آمریکا و همپیمانش در سال ۲۰۰۱ میلادی افغانستان را اشغال کردند، اما پس از بیش از ۲۰ سال حضور همراه با جنایت در این کشور سرانجام سراسیمه و با بجا گذاشتن تعداد زیادی تجهیزات و تسلیحات نظامی کشور را ترک کردند.
بیشتر بخوانید:
آستین: خروج از افغانستان، دستاوردی فوقالعاده بود
طبیعی است که خروج نیروهای بیگانه از کشوری که ساز و کار و ساختار بسیار درهمی دارد، خلائی ایجاد میکند.
اگر افغانستان در این میان نتواند خلاء به وجود آمده را پر کند با چالش بعدی روبرو خواهد شد.
اکنون افغانستان به خاطر شرایطی که پس از خروج نیروهای بیگانه از خاک خود تجربه میکند، در یک شرایط خلاء قرار گرفته اند.
پرسشی که اکنون مطرح است و بسیار هم جدی است، این است که آیا طالبان توانایی اداره کشور را خواهد داشت؟
مردم افغانستان بر اساس گزارشهایی که از سوی سازمان ملل منتشر شده در شرایط قحطی و نبود مواد غذایی و نیازهای اولیه قرار دارند.
قاعدتاً کشوری که هنوز سازمان خود را شکل نداده و دولتی حاکم نگشته و از سوی کشورهای همسایه، کشورهای فرا منطقه و سازمان ملل به رسمیت شناخته نشده است، با مشکلات زیادی در زمینه مراودات سیاسی و اقتصادی روبرو خواهد شد.
افغانستان اکنون نیازمند آن است که به سرعت و البته با برنامه ریزی منطقی و دقیق اقدام به تشکیل دولت موقت کند.
تشکیل دولت موقت میتواند زمینه تشکیل دولت اصلی را فراهم کند که قاعدتاً باید یک دولت فراگیر همراه با نظام رأی گیری باشد.
طالبان اگر میخواهد در فرایند سیاسی افغانستان نقش و سهم داشته باشد نباید در اندیشه حضور در رأس قدرت بدون توجه به رأی مردم باشد.
خروج نیروهای خارجی از خاک افغانستان یک آزادی و فرصت طلایی برای این کشور است که بتواند خود را بازیابد و به جنگ و خونریزی و ویرانی پایان دهد.
اگر مردم افغانستان توانستند از فرصت طلایی به دست آمده بهترین بهره را ببرند، میتواننند به آینده کشور امیدوار باشند.
حتی بازگشت آوارگان و مهاجران افغانستانی از دیگر کشورها ظرفیتهای لازم را برای تقویت نیروی انسانی افزایش میدهد.
هر تعداد مردم این کشور بازگردند به خاطر استعدادی که از خود نشان داده و تبدیل به یک نیروی کار با تجربه شده اند میتوانند در دوران بازسازی کشور کمک کنند.
زخمهای افغانستان بدون همکاری و اتحاد مردم این کشور التیام نمییابد.
افغانستان میتواند روی همسایگانی که دلسوز مردم و کشور هستند حساب کند.