به گزارش مشرق، طاها توفیق طی یادداشتی نوشته است: انقلاب اسلامی ایران در همان ابتدا تاثیرات شگرفی در منطقه خاورمیانه و خصوصا کشورهای همجوار ایران گذاشت. ازآن جمله میتوان به همکاری کردهای عراق با جمهوری اسلامی در راستای بازگشت به سرزمین آنها دانست. تجمیع نیروهای بارزانی از داخل و خارج از ایران، تحت حمایت نیروهای انقلاب درکنار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وهمراهی در پاکسازی مناطق آلوده شهرهای کردنشین ایران از لوث عناصر خودفروخته بیگانه و سپس استقرار نیروهای بارزانی در نقاط مرزی و مناطق جنگی درکنار رزمندگان اسلام و سپس حضور تلفیقی آنان با نیروهای سپاه پاسداران درعمق شهرهای کردنشین عراق تحت عنوان قرارگاه رمضان از جمله مساعدتهایی بود که ایران دراوایل انقلاب به احزاب کرد عراقی نمود.
پس از گسترش صحنه های نبرد ایران در مناطق شمالی با ارتش صدام و جنایت صدام در حلبچه و نهایت پایان جنگ و پذیرش قطعنامه، کردهای عراق در مقابل یورش وحشیانه ارتش بعث قرار گرفت که با تلفات زیاد انسانی همراه بود. انتفاضه شعبانیه و خروج صدام از مناطق کردنشین و جنوب این کشور فرصت مناسبی بود که کردهای شمال و عربهای جنوب عراق بتوانند نفس راحتی بکشند. در طول ۱۳ سال از خروج صدام از شمال این کشور تا سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ جمهوری اسلامی ایران همواره در کنار غم و شادیهای مردم کردستان عراق بوده و یکی از کشورهای پشتیبانی کننده تمامی نیازهای مردم این منطقه بوده است.
اما پس از استقرار دولت جدید در عراق و آرامش نسبی در این کشور، برخی احزاب کردی عراقی به حضور نیروهای امریکائی غره شده و گذشته پر از مشقت و رنج و گرفتاریها و آوارگیهای دوران محنت را فراموش کرده و بنای توطئه علیه منافع ملی ایران را نهادند و از رافت و عطوفت جمهوری اسلامی سوء برداشت نموده و برخی از این احزاب به تمام معنی ملجا و پناهگاه دشمنان ایران و مردم عراق گردیدند.
این جسارت و گستاخی تا جایی پیش رفته که بسیاری از توطئه ها علیه امنیت ملی ایران از این منطقه و خصوصا از اربیل طرح ریزی و سازماندهی میشود. ترور شهروندان کرد ایرانی و نقش جاسوسی نیابتی از سوی سرویسهای موساد و سیا و... و نیز گستردن چترحمایتی مالی و سیاسی بر روی گروهکهای ضدانقلاب ایرانی و تامین امنیت آنان و ایفای نقش تریبون آنان در رسانه های وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی همگی تهدیدات جدی است که در این منطقه علیه امنیت ملی ایران سازماندهی میشود.
کسانی که طاقت شنیدن یک کلیپ چند دقیقه ای را از رسانه های ایرانی ندارند اما رسانه های آنان مداوما درحال سیاه نمائی فضای سیاسی ایران و دستاوردهای مردم و دولتمردان آن میباشند. ازهمه مهمتر حزبی که خود را پرچمدار مدافع قومی کردها درمنطقه میداند با رویدادهای مناطق کردنشین گزینشی برخورد میکند؛ در جائی دست ارتش ترکیه را درکشتار کردهای مخالف این کشور باز گذاشته و در بعضی مواقع توجیه گر عملیاتهای گسترده نظامی آنان بوده و در جای دیگر کوچکترین رویداد مناطق کردنشین ایران را با درشتی هرچه تمام تر برجسته میکند.
برخی از رهبران سودا پیشه اقلیم کردستان عراق با سوء استفاده از سیستم فدرالی در عراق دست خود را در حمایت از مجرمان امنیتی ایران در شمال عراق باز دانسته درصورتی که قانون فدرالی را بخوبی درک نکرده اند. حکومت فدرال قواعد و چارچوبهای ساختاری تعریف شده ای دارد که تا کنون بدلایلی خوب پیاده نشده است و از برخی ملاحظات سیاسی بغداد سوء استفاده کرده وهمچنان حامی و پشتیبان این تروریستها میباشند. درحالیکه نیروهای مقتدر مسلح ایرانی خصوصا نیروی زمینی سپاه میتواند طبق بند ۵۱ ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد در راستای تعقیب متجاوزین مرزی و مقابله با تهدیدات امنیت ملی خود، محل تجمع تروریستها را در هرنقطه ای با تمامی امکانات خود هدف قرار دهد و سایه شوم تروریسم را از منطقه شمالغرب و غرب کشور ریشه کن کند.
از دستگاه دیپلماسی دولت مقتدر انتظار میرود ساز و کارهای دیپلماسی برخورد مقتدرانه با پدیده تروریستها را در کشور عراق فراهم آورد تا با اقدامی مقتدرانه بقایای آنان در شمال این کشور برچیده شود.